نسبت شارپ (Sharpe ratio) چیست؟

نسبت شارپ چیست و چگونه محاسبه میشود؟
شاید اصطلاح نسبت شارپ را در طول فعالیت و حضور خود در بازارهای مختلف مالی، زیاد شنیده باشید. این یکی از اصطلاحات رایج در بازارهای مالی است. معاملهگران بازار ارز دیجیتال با اصطلاح نرخ بازگشت سرمایه غریبه نیستند. در اصل این نسبت برای ارزیابی عملکرد تعدیل شده ریسک یک رمزارز استفاده میشود. در یک تعریف کلی این نسبت به سرمایهگذار میگوید که با نگهداری یک دارایی پرخطر چه مقدار بازده اضافی دریافت خواهد کرد.
نرخ بازگشت سرمایه در واقع نسبت درآمد ما از یک سرمایهگذاری به سرمایه اولیه است. دور از انتظار نیست اگر قیمت ارزهای دیجیتال در سقوط و صعود ما را شگفتزده کند، اما نسبت شارپ میتواند به ما نشان میدهد میزان بازدهی سرمایه نسبت به ریسک چقدر است.
اکثر افراد فعال حوزه مالی میدانند که چگونه این شاخص را محاسبه کنند و اطلاعات بهدستآمده از این فرمول چه چیزی را نشان میدهد. اگر شما درباره این نسبت چیزی نمیدانید و درباره استفاده درست ازآن برای کاهش ریسک معاملات خود اطلاعاتی ندارید، وقت آن رسیده تا اطلاعات خود را در این باره کامل کنید. همراه ما در مجله تخصصی والکس بمانید.
نسبت شارپ چیست؟
Sharp Ratio، عددی است که نشان میدهد بازده یک سرمایهگذاری بدون ریسک، چقدر تضمین شده است. در واقع نسبت ریسک است که به سرمایهگذار کمک میکند تا میانگین بازده سرمایهگذاری را در مقایسه با ریسکهای احتمالی آن تخمین بزند.
با کمکردن نرخ بدون ریسک از نرخ بازده مورد انتظار پرتفوی و تقسیم نتیجه بر انحراف استاندارد که در غیر این صورت بهعنوان معیار آماری نوسانات دارایی شناخته میشود، محاسبه میشود.
نسبت شارپ به شما کمک میکند تا ببینید در مقایسه با سرمایهگذاری بدون ریسکی انجام دادهاید، آیا ریسکی که انجام دادهاید شما را به سود و بازدهی رسانده است یا نه؟این فرمول را ویلیام شارپ در سال ۱۹۶۶ طراحی کرده و توسعه داده است. شارپ در سال ۱۹۹۰ برنده جایزه نوبل در علوم اقتصادی شد.
چگونه نسبت شارپ را تفسیر کنیم؟
ریسک ذاتی یک سرمایهگذاری وقتی تعریف میشود که انحراف استاندارد آن تعیین شود. پس نسبت شارپ بالاتر نشاندهنده ظرفیت بازدهی بهتر یک رمزارز برای هر واحد ریسک اضافی است. این نسبت میتواند توجیهی برای نوسانات اساسی رمزارز باشد. در واقع، میتوانید از شاخص شارپ ارز دیجیتال برای مقایسه رمز ارزها استفاده کرد. محاسبه نرخ بازگشت سرمایه یا ROI هم کمک میکند تا اطلاعات بیشتری درباره Sharp Ratio یک رمزارز به دست آورد.
این نسبت را میتوان با درنظرگرفتن نتیجه به شکلهای زیر تفسیر کرد:
۱. نسبت بالاتر از ۱.۰ قابلقبول است.
۲. نسبت بالاتر از ۲.۰ در محاسبات بسیار خوب است.
۳. نسبت ۳.۰ یا بالاتر عالی ارزیابی میشود.
۴. نسبت زیر ۱.۰ به حداقل بازده کافی نمیرسد.
۵. نسبت منفی به این معنی است که نرخ بدون ریسک بیشتر از بازده سبد سهام است یا انتظار میرود بازده سبد سهام منفی باشد.
چرا شاخص شارپ مهم است؟
همانطور که شارپ در دیگر بازارها سرمایهگذاری، مثل بورس کارآمد است، شارپ ارز دیجیتال هم ابزار بسیار مهمی در این بازار محسوب میشود. معنی شارپ در ارز دیجیتال در واقع همان تمایل سرمایهگذاران برای کسب بازده بالاتر با ابزارهای بدون ریسک است. ازآنجاییکه این نسبت بر اساس انحراف معیار محاسبه میشود که خود یک واحد اندازهگیری ریسک در سرمایهگذاری است، شاخص شارپ میزان بازده حاصل از یک سرمایهگذاری را بعد از درنظرگرفتن تمام ریسکهای ممکن نشان میدهد. در واقع این شاخص، مفیدترین شاخص تعیین عملکرد یک سرمایه در بازار است که شما بهعنوان سرمایهگذار باید از آن مطلع باشید.
تعیین میزان بازده
مکانیسمی برای تعیین عملکرد یک صندوق سرمایهگذاری در برابر سطح معینی از ریسک است. هرچه این نسبت بالاتر باشد، عملکرد آن نسبت به ریسک موجود بهتر خواهد بود. اگر Sharp Ratio منفی به دست آوردید، بهتر است در نحوه سرمایهگذاری خود تجدیدنظر کنید.
مقایسه عملکرد داراییهای مختلف
شاخص شارپ میتواند بهعنوان ابزار مقایسه دو سرمایهگذاری مختلف در یک بازار به کار گرفته شود. برای مثال، شما میتوانید این شاخص را برای مقایسه میزان بازده و ریسک بیت کوین و اتریوم محاسبه کنید. با این کار دو رمزارز مختلف که ریسکهای مشابهی دارند را با میزان بازده احتمالی آنها مقایسه خواهید کرد.
مقایسه عملکرد دارایی در برابر معیار بازدهی
نسبت شارپ میتواند به شما بگوید رمزارزی که انتخاب کردید، آینده بهتری نسبت به ارزهای مشابه در همان دستهبندی دارد یا خیر. در واقع به شما کمک میکند افق دید بازتری پیدا کرده و وضعیت دارایی خود را بهتر بررسی کنید. فرض کنید که شاخص شارپ معیار در بازار رمزارزها، حداقل ۱.۵ است. با محاسبه این شاخص برای دارایی خودتان میتوانید بفهمید این رمزارز نسبت به کل بازار عملکرد خوبی دارد یا خیر.
چطور ریسک سرمایهگذاری را با Sharp Ratio کاهش دهیم؟
شاخص شارپ یکی از قدرتمندترین ابزارهای مورد استفاده برای انتخاب بهترین رمزارز دیجیتال است تا بتوان بازدهی و سوددهی مناسبی از آن رمزارز به دست آورد. Sharp Ratio تا حد زیادی ریسک و بازده یک سرمایهگذاری را نشان میدهد. معنی شارپ در ارز دیجیتال به این صورت است که سرمایهگذار با متنوع کردن سبد داراییهای خود میتواند ریسک کل سرمایه را تا حد قابلقبولی کاهش دهد.
در واقع با سرمایهگذاری در بازارهای مختلف که نسبتاً از همدیگر مستقل عمل میکنند، میتوانید نسبت سود و ریسک سرمایهگذاریهای خود را در حد تعادل نگه داشته و امنیت ارزش دارایی خود را تضمین کنید.
ازآنجاییکه اعداد و اطلاعاتی که به دست میآید، به واقعیت بسیار نزدیک هستند، میتواند بازخوردی کارآمد و عینی در مورد عملکرد ارزهای دیجیتالی ارائه دهد. با نگاهکردن به شاخص شارپ میتوان میزان ریسکی را که دو رمزارز با بازدهی اضافی نسبت به نرخ بدون ریسک مواجه شدهاند، ارزیابی کنید.
این یک ابزار بسیار قدرتمند، اثرگذار و همچنین استاندارد برای مقایسه وجوهی است که از استراتژیهای مختلفی مانند رشد یا ارزش یا ترکیب استفاده میکنند.در حالت ایدهآل، ممکن است رمز ارزی را که نسبت شارپ بالاتری دارد، گزینه بهتری برای سرمایهگذاری باشد. بااینحال، اگر رمزارز نوسانات زیادی داشته باشد، این نوع تصور وجود دارد که نمیتوان بهعنوان یک رمزارز مورد اعتماد به آن نگاه کرد. این بدان معناست که قیمت ارزهای دیجیتال و یا به طور خاص، رمزارزی که با نوسانات متوسط به بازدهی ۷ درصدی میرسد، همیشه بهتر از صندوقی است که بازدهی ۸ درصدی با فراز و نشیبهای زیاد دارد. بنابراین، نسبت شارپ (Sharpe ratio) چیست؟ شارپ بالاتر به این معنی است که رابطه بین ریسک و بازده رمزارز ایده آل است و مارک کپ ثابتتری دارد. این دو ویژگی میتواند سرمایهگذار را به آینده پربازده رمزارز خوشبینتر کند.
انواع نسبت شارپ
شاخص شارپ بهطورکلی دو نوع دارد: نسبت ترینور و سورتینو. این نسبتها برای معاملهگران خرد دید بهتری از بازار فراهم میکنند.
۱. نسبت ترینور
در سال ۱۹۶۵، فردی به نام جک ترینور، فرمول ترینور را توسعه داد. در این فرمول بهجای استفاده از انحراف معیار در مخرج، از بتا استفاده میشود. معیار ترینور میزان پولی که یک سبد دارایی کسب خواهد کرد را نسبت به ریسک آن در بازار محاسبه خواهد کرد. بهعبارتدیگر، این معیار فقط از یک ریسک سیستماتیک یا بتا استفاده میکند، درحالیکه نسبت شارپ از ریسک کل استفاده میکند.
ضریب بتای پرتفوی در واقع تغییرات بازده رمزارز یا سهام نسبت به تغییرات بازده کل بازار را بیان میکند. ممکن است یک رمزارز حرکتی مشابه با بازار داشته باشد، در این حالت ضریب بتای آن ۱ است. در حالتی که این ضریب کمتر از یک باشد، رمزارز یا دارایی رفتاری تدافعی دارد و نسبت به تغییرات بازار کمتر واکنش نشان میدهد. بتای ۰ نیز نشان میدهد که رمزارز یا سهام رفتاری مستقل از کل بازار دارد.
بتای بیشتر از یک، رفتار تهاجمی رمزارز را نشان میدهد. یعنی با تغییرات کوچک در بازار، قیمت ارز رفتار شدیدتری نشان میدهد. این نوع از داراییها ریسک سیستماتیک بالاتری دارند. بتای منفی نیز نشان میدهد که رفتار قیمتی رمزارز با بازار معکوس است و با کاهش شاخص کل بازار، قیمت آن افزایش مییابد یا برعکس. دقت کنید بتای منفی و صفر در نسبت ترینور باعث میشود عدد بهدستآمده در بازار معنیدار نباشد.
۲. نسبت سورتینو
در مقابل نسبت ترینور، نسبت سورتینو قرار دارد. سورتینو برای ارزیابی بازده یک سرمایه در برابر ریسک نامطلوب آن استفاده میشود. این نسبت با کمکردن بازده بدون ریسک از بازده مورد انتظار و تقسیم نتیجه آن به انحراف معیار نامطلوب سبد سرمایهگذاری به دست میآید.
نحوه محاسبه نسبت سورتینو:
در واقع نسبت سورتینو محاسبهی نسبت شارپ است، با این تفاوت که در شارپ هر دو ریسک مثبت و منفی در نظر گرفته میشود، اما در نسبت سورتینو فقط ریسک نامطلوب و بخشهای نزولی بازار در نظر گرفته میشود. درست مانند شاخص شارپ هرچه نسبت سورتینو عدد بالاتری باشد، سرمایهگذاری در آن سبد سرمایه مناسبتر خواهد بود.
نسبت سورتینو برای سرمایهگذاران خردی که قصد دارند در بازه زمانی کوتاهمدت سود مشخصی کسب کنند، مفید است.
نسبت شارپ و ریسک به چه صورت است؟
درک رابطه بین این دو اغلب ما را به اندازهگیری انحراف استاندارد میرساند. انحراف استاندارد را میتوان همان ریسک کل دانست. مربع انحراف معیار واریانسی است که به طور گسترده توسط برنده جایزه نوبل، هری مارکوویتز، پیشگام نظریه پورتفولیو مدرن استفاده شد. باتوجهبه این موضوع، اکنون این سؤال پیش میآید که چرا شارپ انحراف استاندارد را برای تنظیم بازده اضافی برای ریسک انتخاب کرد و چرا باید به آن اهمیت دهیم؟
ما میدانیم که مارکویتز تحت واریانس ایستاده معیاری از پراکندگی آماری یا نشانهای برای تعیین مقدار فاصله رمزارز با مقدار مورد انتظار معرفی کرد. در یک نگاه کلی میتوان متوجه شد که این اطلاعات آینده نامطلوبی را برای رمزارز و سرمایهگذار پیشبینی میکند. پس هر چه ریسک بالاتر باشد، نسبت شارپ کمتر و سرمایهگذاری روی رمزارز غیرمنطقیتر است و هر چه واریانس این نسبت بالاتر برود، میتوان به آینده رمزارز و میزان ریسکی که برای خرید و سرمایهگذاری روی آن باید در نظر گرفت امیدوارتر بود.
اعداد موردنیاز برای محاسبه این فرمولها را چطور به دست بیاوریم؟
اگر تا اینجای مطلب همراه ما بوده باشید، مطمئناً حالا به این فکر میکنید که چطور میتوان اعداد موردنیاز برای محاسبه این فرمولها را پیدا کرد و با استفاده از شاخص شارپ، ریسک مالی خرید و هولد کردن رمزارزها را هم کاهش داد؟ دنبالکردن اخبار بازار و جستوجو در اینترنت، بهترین راه برای بهدستآوردن نرخهای بازده و نرخ سود بدون ریسک و انحراف معیار برای هر بازار مالی است. با دنبالکردن اخبار بازار و نمودارهای مالی و زمانی میتوانید اعداد موردنیاز خود را پیدا کرده و فرمول نسبت شارپ را اجرا کنید.
برای مثال، شما ۴۵ میلیون تومان در بیت کوین سرمایهگذاری کردهاید. نرخ بازگشت سود دارایی شما ۱۲% درصد و نوسان آن ۱۰% بوده است. بازدهی مؤثر سبد سرمایهگذاری ۱۷% و با بازده مورد انتظار ۱۲% درصد بوده است، درحالیکه نرخ سود بدون ریسک ۵% محاسبه شده است. همه ارقام فرضی هستند. نسبت شارپ برابر است با:
در این محاسبه، نسبت شارپ کمتر از یک است و نرخ بازدهی سود قابلقبول نیست. حال در نظر بگیریم بازده مورد انتظار سرمایهگذاری ۳۵% درصد باشد، در این صورت محاسبه نسبت شارپ به شکل زیر است:
در این حالت سرمایهگذاری در این رمزارز بسیار پربازده خواهد بود.
محدودیتهای نسبت شارپ
هرچقدر که شاخص شارپ میتواند یک ابزار بسیار موفق و اثرگذار برای سرمایهگذاری با چشم باز در بازار ارزهای دیجیتالی باشد، این ابزار همچنان ممکن است محدودیتها نسبت شارپ (Sharpe ratio) چیست؟ و نقصهایی هم داشته باشد. هنگام استفاده از آن، اقدامات احتیاطی خاصی وجود دارد که باید رعایت کنید.
اول اینکه نتیجهای که به دست میآورید فقط یک عدد است و بهتنهایی نمیتواند تمام اتفاقها، جریانات و تأثیرهایی که ممکن است برای بازدهی و قیمت نهایی یک ارز مشخص کند را پیشبینی کند.
شما باید شاخص شارپ دو رمزارز را مقایسه کنید تا معنای دقیق آن را به دست آورید.
همچنین شارپ ریسک پرتفوی را در نظر نمیگیرد. اعداد بهدستآمده به سرمایهگذار نشان نمیدهد که آیا پرتفوی در یک بخش متمرکز است یا خیر. فرض کنید یک کیف پول یک سرمایهگذاری از چندین رمزارز بزرگ بازار تشکیل شده باشد که در کنار هم عملکرد خوبی خواهند داشت، پس برای این تعداد رمزارز، نسبت بالا خواهد بود. بااینوجود، وقتی همزمان چند رمزارز دیگر را به کیف پول اضافه میکند که ریسک متوسطی دارد، شاخص شارپ نمیتواند عملکرد آینده و کلی پرتفوی را در نظر بگیرد.
برای تصمیمگیری آگاهانه میتوانید از معیارهای کیفی دیگری در کنار این نسبت استفاده کنید. در نهایت همیشه بهتر است که شاخص شارپ را ابزاری برای تمرکز روی افق سرمایهگذاری بلندمدت خود بدانید و در همین راستا از آن استفاده کنید. معمولاً شارپ را میبینید که نشاندهنده عملکرد تعدیلشده ریسک سهساله است. اما اگر افق سرمایهگذاری بلندمدت دارید، چنین نسبتی ممکن است کارساز و موفق نباشد.
در کنار همه این موارد، نسبت شارپ از انحراف معیار سود بهعنوان میانگین ریسک کل در مخرج کسر استفاده میکند. این انحراف معیار معمولاً نشان میدهد که توزیع سود نرمال است. در بازارهایی مانند بازار کریپتوکارنسی که توزیع سود در آن نهتنها نرمال نیست، بلکه نوسانات شدید بازار را تا حد زیادی غیرقابلپیشبینی میکنند، کارایی این نسبت کاهش پیدا میکند.
به همین دلیل در بازار کریپتوکارنسی توصیه میشود که این نسبت را برای مدتزمان محدود محاسبه کرده و برای بازههای طولانی از آن استفاده نکنید. در ضمن در هر بار محاسبه، بازه زمانی مشخص و ثابتی را در نظر بگیرید که کار محاسبات پیچیده و پراکنده نشود.
شاخص شارپ، ابزاری برای روشنکردن مسیر
تمام شاخصهایی که برای محاسبه نرخ سود احتمالی، امکانهای سرمایهگذاری و همچنین محاسبات مربوط به حد سود و ضرر وجود دارند، صرفاً بخشی از کاری است که شما بهعنوان یک معاملهگر در بازار ارزهای نسبت شارپ (Sharpe ratio) چیست؟ دیجیتال باید انجام دهید. نسبت شارپ مانند شاخصهای دیگر همچون نرخ بازگشت سرمایه یا مارک کپ، محدودیتهایی دارد که باید هنگام محاسبه و برنامهریزی برای سرمایهگذاری آنها را در نظر بگیرید.
یک نسبت ریسک است که به سرمایهگذار کمک میکند تا میانگین بازده سرمایهگذاری را در مقایسه با ریسکهای احتمالی آن تخمین بزند.
نشاندهنده تمایل سرمایهگذاران برای کسب بازدهی بالاتر است. این بازدهی را میتوان توسط ابزارهایی مشخص کرد که ریسک یک سرمایهگذاری نسبت شارپ (Sharpe ratio) چیست؟ را تا بیشترین حد ممکن کم میکنند. همچنین نسبت شارپ بر اساس انحراف استاندارد است و به نوبه خود معیاری از کل ریسک ذاتی یک سرمایهگذاری است.
این فرمول را ویلیام شارپ در سال ۱۹۶۶ طراحی کرده و توسعه داده است. شارپ در سال ۱۹۹۰ برنده جایزه نوبل در علوم اقتصادی شد.
نسبت شارپ چیست؟ کاربرد انواع نسبت شارپ و فرمول محاسبه برای سرمایه گذاری
نسبت شارپ (Sharp Ratio) توسط “ویلیام اف. شارپ (William F. Sharpe)” به منظور کمک به سرمایه گذاران برای درک بهتر “سود یک سرمایه گذاری نسبت به ریسک آن” توسعه یافته است. ویلیام شارپ برای این قضیه موفق به دریافت جایزه نوبل شد.
این نسبت، میانگین سود دریافتی و نرخ بهره بدون ریسک، به ازای هر واحد از نوسان کلِ بازار است.
تفاضلِ نرخ بهره بدون ریسک و میانگین سود دریافتی، به سرمایه گذار اجازه میدهد تا تفکیک بهتری از نسبت سود به زیان داشته باشد. در اصل، هرچقدر که مقدار نسبت شارپ بالاتر باشد، سود تعدیل شده بر اساس ریسک نیز بیشتر خواهد شد.
فرمول و محاسبه نسبت شارپ
نسبت شارپ بر اساس نرخ بهره بدون ریسک منهای سود سبد سهام، تقسیم بر تغییرات احتمالی سودِ مازاد سبد سهام محاسبه میشود.
رمزگشایی نسبت شارپ
نسبت شارپ به یکی از مهم ترین و گسترده ترین روش ها برای محاسبه سود تعدیل شده بر اساس ریسک بدل شده است.
تئوری “دارایی مدرن” یا (MPT) میگوید که افزودن سرمایه به منظور سرمایه گذاری در سبدی از سهام هایی که همبستگی ندارند، میتواند مجموع ریسک را بدون از دست دادن اصل سود کاهش دهد. این افزایش تنوع ممکن است نسبت شارپ این نوع سبدها را به نسبت سایر سبدهایی که دارای همبستگی بیشتری هستند، افزایش دهد.
برای این که این نسبت افزایش یابد، سرمایه گذاران باید در نظر بگیرند که ریسک مساوی با نوسانی است که بی دلیل اتفاق افتاده است؛ اما این نوسان ممکن است به حدی محدود باشد که در تمامی معاملات اتفاق نیافتد.
نسبت شارپ میتواند در محاسبه رفتارهای گذشته سبدها نیز استفاده شود. به این صورت که به جای گذاشتن اعداد کنونی و واقعی در فرمول، سرمایه گذاران اعداد سبدهای گذشته را در فرمول قرار میدهند و به این ترتیب نسبت شارپ آن را محاسبه میکنند.
نسبت شارپ همچنین میتواند مشخص کند که سود یک سبد سهامی بر اساس سرمایه گذاری هوشمند بوده است یا یک سرمایه گذاری با ریسک فراوان. همچنین یک سبد یا صندوق سرمایه گذاری میتواند سودی بیشتر از حد مورد انتظار به ارمغان بیاورد. تنها در صورتی میتوان آن را یک سرمایه گذاری موجه تلقی کرد، که سود آن بر پایه ریسک بیش از حد نباشد.
هرچه نسبت شارپ یک سبد سهام بزرگتر باشد، عملکرد سود تعدیل شده بر اساس ریسک آن بهتر خواهد بود. اگر نتایج تحلیل نسبت شارپ عددی منفی نشان دهد، به این معناست که نرخ بهره بدون ریسک آن بزرگ تر از سود آن سبد سهامی است و انتظار میرود که بازدهی سبد نیز منفی شود. در هر یک از این موارد، نسبت شارپ منفی نتیجه مثمر ثمری به ما ارائه نخواهد داد.
نسبت شارپ در مقابل نسبت سورتینو
یکی از شاخه های نسبت شارپ، نسبت سورتینو (Sortino Ratio) است، که اثرات حرکت صعودی قیمت بر روی انحراف عادی را حذف میکند تا با این کار، تمرکز را بر روی توزیع سودی ببرد که قبل از رسیدن به آن هدف قیمتی انتظار آن را داریم.
همچنین نسبت سورتینو، سود مورد نظر را به جای نرخ بهره بدون ریسک در صورت کسر فرمول جایگزین میکند. پس فرمول نسبت سورتینو به این صورت است:
- سود سبد سهام – سود مورد انتظار تقسیم بر سود مورد انتظار
یکی دیگر از شاخه های نسبت شارپ، نسبت ترینور (Treynor Ratio) است، که از ثبات بازار و یا وابستگی بین بازار و سبد سهام انتخابی استفاده میکند. هدف نسبت ترینور خنثی کردن ریسک اضافی سرمایه گذار نسبت به ریسک ذاتی بازار است. به عبارتی دیگر، نسبت ترینور به سرمایه گذار کمک میکند تا مازاد بر ریسک ذاتی بازار، خطر نکند. فرمول نسبت ترینور به شرح زیر است:
- سود سبد سهام – نرخ بهره بدون ریسک تقسیم بر عدد ثبات بازار
محدودیت های نسبت شارپ
نسبت شارپ از انحراف عادیِ سود به عنوان میانگین کل ریسک در مخرج فرمول استفاده میکند، که این نشان دهنده توزیع نرمال سود است.
به هر حال سودها در بازارهای اقتصادی، با میانگین آن اختلاف دارند؛ چراکه یک مبلغ بزرگ میتواند روند نزولی بازار را تغییر دهد و یا باعث نوسانات شدید شود. معمولاً در حالت عادی بازار، حرکت قیمت در هر یک از دو جهت صعودی و نزولی به یک اندازه ریسکی است.
نسبت شارپ میتواند به دارندگان سبد سهام کمک کند تا تاریخچه سود تعدیل شده بر اساس ریسک آنها به دست آید. این میتواند با طولانی تر کردن تایم فریم یا بازه زمانی اندازه گیری شود و در محاسبه نوسانات قیمت دچار اشتباه کمتری شود.
برای مثال اگر عدد انحراف عادی در چارت روزانه را صفر در نظر بگیریم، عددی که در پاسخ به دست میآوریم بزرگ تر از عددی است که در پاسخ به همین فرمول در چارت هفتگی به دست میآوریم. و به همین ترتیب نیز نتیجه چارت هفتگی، بزرگ تر از نتیجه نمودار ماهیانه خواهد شد.
انتخاب یک تایم فریم (Timeframe) یا بازه زمانی نسبت به تایم فریم قبلی برای به دست آوردن بهترین نسبت شارپ، یکی دیگر از راه هایی است که میتوان اطلاعاتی که باعث مخدوش شدن سود تعدیل شده بر اساس ریسک میشوند را شناسایی کرد.
یک نمونه از کاربرد نسبت شارپ
نسبت شارپ اغلب برای مقایسه کلی تغییرات ریسک – سود برای مواقعی که یک سهام جدید وارد سبد شما میشود کاربرد دارد.
برای مثال، یک سرمایه گذار میخواهد یک سهام قرارداد آتی مثل بکت (Bakkt) را به سبد خود اضافه کند. این سبد دارای تعدادی سهام و اوراق قرضه است که در سال گذشته ۱۵% سود به او رسانده نسبت شارپ (Sharpe ratio) چیست؟ است. نرخ بهره بدون ریسک کنونی ۳.۵% ، و نوسان سود این سبد نیز ۱۲% است؛ که نتیجه نسبت شارپ آن ۹۵.۸% خواهد شد:
- ۳.۵% – ۱۵% تقسیم بر ۱۲% = ۹۵.۸%
سرمایه گذار معتقد است که افزودن قراردادهای آتی به سبد سهام، سود معامله در سال حاضر را به ۱۱% کاهش میدهد؛ اما نرخ نوسان سود را نیز از ۱۲% به ۷% کاهش میدهد. با این حال نرخ بهره بدون ریسک ثابت است.
این سرمایه گذار از همین فرمول میتواند برای محاسبه سود سال آینده استفاده کنند. به این ترتیب که ۱۱% سود معامله امسال را منهای ۳.۵% نرخ بهره بدون ریسک میکند و سپس آن را تقسیم بر ۷% نرخ نوسان سود میکند:
- ۳.۵%-۱۱% تقسیم بر ۷% = ۱۰۷%
با این فرمول میتوان نشان داد که هرچند سهام معاملات آتی سود سبد سهام را کاهش میدهد، اما از طرف دیگر بر روی ریسک موجود نیز تأثیر فراوان میگذارد. در نتیجه با کاهش ریسک، میتوان سود را افزایش داد.
اگر در صورت افزودن سهام آتی جدید نسبت شارپ کاهش یابد، این سهام نباید به سبد اضافه شود.
این مثال به خوبی توضیح میدهد که عملکرد نسبت شارپ بر اساس نوسانات گذشته بازار، میتواند آینده بازار را پیش بینی کند.
نسبت شارپ (Sharpe Ratio) چیست؟
طی سال ۱۹۶۶، ویلیام شارپ مفهومی انقلابی را در حوزه سرمایهگذاری معرفی نمود که آن را با نام « نسبت شارپ » میشناسیم. این مفهوم به سرمایهگذاران کمک خواهد کرد تا به صورت مؤثر، بازده (سود) سرمایهگذاری خود را در قیاس با اندازه ریسک آن مشخص کنند. در حقیقت سرمایهگذار با کمک این مفهوم، علاوه بر ارزیابی مقدار کارآمدی سرمایهگذاری خود، قادر است مقدار ریسک آن را هم تعیین کند.
به سبب اهمیت این نسبت در دنیای امور مالی، در این مطلب بهکمک نوشته ای که در وبسایت هجترید ارائه شده است، به شکل کامل درخصوص نسبت شارپ ، ارتباط آن با ارزهای دیجیتال و علاوه بر این مزایا و محدودیتهای این مفهوم صحبت خواهیم داشت.
از هنگامی که این نسبت وارد دنیای سرمایهگذاری گردید، تا به اکنون جزو مورد علاقه ترین معیارهای ریسک/ بازده در میان سرمایهگذاران بوده است. قسمت عمدهای از این علاقه ، به سبب سادگی این معیار میباشد . البته بعد از آنکه جایزه نوبل اقتصاد به ویلیام شارپ داده شد، اعتبار این مفهوم در میان سرمایهگذاران افزایش هم یافت. این جایزه، پاداش فعالیت هایی بود که شارپ روی مدل قیمتگذاری داراییهای سرمایهای (CAPM) صورت داد.
حالا بیایید ببینیم چرا سرمایهگذاران باید به این نسبت اهمیت زیادی بدهد
نسبت شارپ و شیوه محاسبهی آن
با محاسبه نسبت شارپ (Sharpe Ratio)، میتوان اندازه سود سرمایهگذاری را بهازای هر واحد ریسک مشخص نمود. همه اشخاصی که در بازار سرمایه حضور دارند، از معاملهگران روزانه بگیرید تا سرمایهگذاران بلندمدت که دارایی را خریداری میکنند و مدتها آن را حفظ میکنند، قادر هستند از این شیوه محاسباتی مفید جهت ارزیابی عملکردشان بهره بگیرند.
البته منظور از ارزیابی عملکرد، محاسبه اندازه کل سود سرمایهگذاری نمیباشد، بلکه تعیین نسبت اندازه سود به ریسک آن میباشد.
در حقیقت نسبت شارپ، متوسط اندازه «سود تعدیلشده» بهازای هر واحد فراز و شیب بازار یا مجموع ریسک موجود میباشد. سود تعدیل گردیده، اختلاف میان سود کل با نرخ بهره بدون ریسک میباشد و نرخ بهره بدون ریسک نیز به درصد سودی گفته میگردد که به شکل قطعی در اختیار سرمایهگذار قرار خواهد گرفت.
به عنوان نمونه، نرخ سود بانکی و نرخ سود اوراق قرضه دولتی تقریبا فاقد ریسک و تضمین شده میباشد. اگر تصور کنیم نرخ سود بانکی یا ارواق قرضه ۲۰ درصد در سال میباشد و از سوی دیگر یک سرمایهگذار قادر نسبت شارپ (Sharpe ratio) چیست؟ باشد با سرمایهگذاری در اوراق بهادار، ۷۰ درصد سود در سال فراهم کند، در این صورت نرخ سود تعدیل شده معادل با اختلاف این دو عدد، یعنی ۵۰ درصد، برآورد خواهد شد.
افرادی که با فعالیتهای پرریسک در ارتباط میباشند، باید به این مسئله توجه بیشتری داشته باشند. در مجموع هر چه نسبت شارپ عظیم تر باشد، «سود تعدیلشده از لحاظ ریسک» برای سرمایهگذار جذابتر خواهد بود.
به شکل یک نمونه خوب از سرمایهگذاریهای بدون ریسک، میتوان به اوراق قرضه دولتی ایالات متحده اشاره داشت. صد البته درخصوص دو عامل زیر اختلاف نظرهایی هم موجود است:
۱. آیا نرخ بازده کوتاهمدتترین اوراق بهادار دولتی هم باید در محاسبه اعمال گردد.
۲. آیا ابزار سرمایهگذاری فاقد ریسک باید کاملا با بازه زمانی که در آن سرمایهگذار انتظار حفظ سرمایهاش را دارد، مطابقت داشته باشد یا خیر.
در حقیقت، محدودیت بنیادی نسبت شارپ این میباشد که درخصوص سرمایهگذاریهایی که توزیع سود در آنها نرمال نمیباشد، کار نخواهد کرد. در ادامه، محدودیتهای بیشتر این نسبت را هم بررسی خواهیم نمود.
فرمول نسبت شارپ
جهت محاسبه نسبت شارپ از فرمول استاندارد زیر بهرمند خواهیم شد:
Sharpe Ratio = (Rp – Rf) / σp
که معادل فارسی آن بدیت صورت است:
جهت محاسبه نسبت شارپ ، باید نرخ بهره فاقد ریسک (Rf) را از سود سبد سهام (Rp) کم نمایید و حاصل را بر انحراف معیار (واریانس یا تغییرات) مازاد سبد سهام (σp) تقسیم نمایید. دقت کنید که نرخ بهره فاقد ریسک، معمولا به سرمایهگذاریهای ایمن و فاقد ریسک مثل اوراق قرضه دولتی و نرخ سود بانکی اشاره خواهد داشت.
در این قسمت یک سؤال مهم بوجود میاید. چه هنگامی قادریم بگوییم نسبت شارپ محاسبه گردیده مناسب است؟ بهبیان ساده تر، چه چیزی قادر است بیان گر سود بالای یک داراییِ نسبتا کمریسک باشد؟
- هر نسبت شارپ که از ۱.۰ بیشتر محاسبه شود، جهت سرمایهگذاران در محدوده قابل قبول تا خوب قرار گرفته است.
- نسبتهایی که از ۲.۰ بیشتر باشند، بسیار خوب میباشند.
- نسبت ۳.۰ یا بالاتر فوق العاده است.
- نسبتی که از ۱.۰ کمتر باشد، کم تر از اندازه استاندارد خواهد بود.
متنوعسازی سبد سهام
بر اساس نظریه سبد سهام مدرن، اگر داراییهای پرتفوی را به صورت متنوع انتخاب نمایید که همبستگی اندکی میان این داراییها وجود داشته باشد، ریسک سبد سهامتان کمتر خواهد شد. لذا همه تخممرغها را در یک سبد نگهداری نکنید!
طی متنوعسازی سبد سهام، بهجای اینکه کل سرمایهتان را به یک شرکت، صنعت یا دارایی خاص محدود نمایید، آن را میان ابزارهای مالی و صنایع مختلف تقسیم میکنید و به این صورت ریسک سبدتان را کمتر خواهید کرد. بنابراین، متنوعسازی قادر است به صورت بالقوهای نسبت شارپ را بیشتر کند. تنها کافی است نسبت شارپ سبد متنوع خودتان را با سبد مشابهی که تنوع اندکی دارد، مقایسه نمایید.
جهت محاسبه نسبت شارپ، سرمایهگذاران باید این گونه تصور کنند که ریسک معادل همان نوسان میباشد. البته این مسئله مشکل خاصی ایجاد نخواهد کرد؛ ولی تنها یک مشکل دارد و آن این میباشد که همه معاملات و سرمایهگذاریها الزاما با نوسان مواجه نمیباشند.
کاربردهای نسبت شارپ
با نسبت شارپ قادر هستید عملکرد پیشین سبد سهامتان را هم ارزیابی نمایید. جهت این کار باید در فرمول آن، آمار و ارقام مربوط به سرمایهگذاریهای پیشین را وارد کنید. به همین صورت ، قادر هستید عملکرد آینده سبد سهامتان را هم پیشبینی نمایید؛ با این فرق که این بار اعداد حقیقی را نمیدانید و باید سود مورد نظر و نیز نرخ بهره فاقد ریسک موردانتظار را وارد نمایید. در این صورت نسبت شارپی که محاسبه خواهید کرد، عددی احتمالی خواهد بود.
نسبت شارپ به شما کمک خواهد کرد منشأ سودهای اصافه سبد سهامتان را بدست بیاورید و دریابید که آیا این سودهای اضافی به سبب تصمیمات هوشمندانه شما در سرمایهگذاری پیدید آمده است یا نتیجه ریسک بالایی میباشد که قبول کرده اید. به هر صورت، تنها زمانی قادر هستید بگویید سرمایهگذاری شما اطمینانبخش بوده است که این بازدههای مازاد صرفا به سبب هوشمندی شما و نه به موجب ریسک فراوان به دست آمده باشند.
واضح تر بگوییم، هرچه نسبت شارپ یک سبد زیادتر باشد، عملکرد مناسب تری در تعدیل ریسک خواهد داشت. اگر نسبت شارپ منفی بشود، دو حالت ممکن است: یا نرخ بهره فاقد ریسک بیشتر از بازده سبد سهام بوده است یا کلا بازده سبد منفی است. هر یک از این دو حالت که باشد فرقی ندارد، از نسبت شارپ منفی نمیتوان معنای بخصوصی پیدا کرد.
نسبتهای سورتینو و ترینور
نسبت شارپ به دو شاخه متنوع تقسیم میشود که هر دو خیلی مفید میباشند. یکی از آنها نسبت سورتینو (Sortino) و دیگری نسبت ترینور (Treynor) میباشد.
سورتینو سود سبد سهام را بهازای ریسک منفی تعیین میکند، اما با ترینور میتوان مقدار کل بازده مازاد را بهازای هر واحد ریسک که سبد سهام میتواند بپذیرد به دست آورد.
برخلاف نسبت شارپ که کل ریسک مطلوب و نامطلوب سرمایهگذاری را در نظر میگیرد، سورتینو فقط با ریسک نامطلوب سروکار دارد. سورتینو اثراتی را که حرکات قیمتی رو به بالا (مثبت) روی انحراف معیار میگذارند حذف میکند. به همین دلیل، فقط روی توزیع سود کمتر از سود هدف (حرکات رو به پایین) متمرکز است.
جهت محاسبه نسبت سورتینو، در صورت کسر فرمول، نرخ بهره بدون ریسک را از سود موردانتظار کم میکنیم و سپس حاصل را بر انحراف معیار بازده منفی دارایی تقسیم میکنیم.
محاسبه نسبت سورتینو
با توجه به فرمول، سود سبد سهام بهشکل قابلتوجهی کمتر از سودی که انتظار داریم میشود. چرا؟ چون سود موردانتظار را از مقدار سود سبد سهام کم کردهایم.
نسبت ترینور، از ضریب بتا یا همبستگی سبد سهام با کل بازار استفاده میکند. نسبت ترینور مشخص میکند که آیا سرمایهگذار در حال سود کردن است یا نه. مخصوصا اگر قرار است ریسک بیشتری را علاوه بر ریسک ذاتی بازار بپذیرد.
رابطه نسبت شارپ با ارزهای دیجیتال
اگر با معاملهگری ارزهای دیجیتال آشنا هستید، حتما میدانید که ریسک و نوسان زیادی در این بازار وجود دارد. به همین دلیل تعیین اینکه چه مقدار ریسک میتوانید بپذیرید، در تصمیمات و انتخاب راهبردهای معاملههایتان نقشی اساسی خواهد داشت. با توجه به اینکه نسبت شارپ ابزاری سودمند برای بررسی بازده با ریسک تعدیلشده است، بیشتر معاملهگران ارزهای دیجیتال از آن استفاده میکنند. آنها با این ابزار میتوانند درک بسیار بهتری از میزان ریسکی که باید بپذیرند داشته باشند.
به جز کوینهایی مانند بیت کوین و اتریوم که ارزش بازار بالایی دارند و بهطور نسبی باثباتتر از سایر ارزها هستند، تعداد بسیار زیادی از ارزهای دیجیتال را باید پرریسک قلمداد کرد. در واقع، بسیاری از ارزهای دیجیتال جدیدتر، فاقد ثباتی هستند که بیت کوین و اتریوم دارند؛ آن هم به این دلیل که بازار این ارزها نقدشوندگی کمتری دارد. این امر درباره ارزهای دیجیتالی مانند زیرواکس (۰x)، اومیسهگو (OmiseGo)، نئو و دش هم صادق است. نسبت شارپ نمیتواند این بیثباتی را برطرف کند، اما میتواند بینشی از قیمت آینده آنها به ما بدهد؛ با اینکه کاملا غیرقابل پیشبینی هستند.
معامله ارزهای دیجیتال
زمانی که پای معامله ارزهای دیجیتال به میان میآید، تنها یک نرخ بازده بدون ریسک داریم. آن هم این میباشد که ارزهای دیجیتال خودتان را به جهت تأمین نقدینگیِ یک صرافی، به آن بسپارید. سودی که سالانه از این کار نصیبتان میگردد ، به صورت متوسط ۱% از مبلغ موردنظر و در قالب همان ارز دیجیتالی میباشد که به صرافی سپردهاید.
برای مثال، فرض کنیم ارز دیجیتالی که به صرافی سپردهاید، لایت کوین میباشد . در این مورد خاص ، به صورت متوسط ۱% سود از سپردن این لایت کوینها به صرافی دریافت خواهید نمود. اما حتی سپردن ارزهای دیجیتال به یک صرافی هم قادر نیست به شکل کامل «بدون ریسک» باشد. چرا؟ چون همواره خطر هک شدن یا مسدود شدن حسابتان در صرافی به هر علتی وجود دارد.
تعداد بسیار فراوانی از صرافیهای ارز دیجیتال، به معاملهگران اجازه دسترسی به ایپیآیها (APIs- رابطهای برنامهنویسی برنامههای کاربردی) را میدهند. بنابراین معاملهگران قادر هستند از نسبت شارپ (ترجیحا در دورههای زمانی کوتاه) برای محاسبه نسبت ریسک- پاداش مربوط به یک معامله خاص استفاده کنند.
در دورههای زمانی کوتاه، نسبت شارپ قادر است بهعنوان یک ابزار مدیریت ریسک عمل کند. برای مثال، با کمک نسبت شارپ میتوانید تعیین کنید که یک معامله خودکار باید انجام شود یا نه. اگر امکان ادغام این نسبت بهعنوان بخشی از یک الگوریتم معاملاتی وجود داشته باشد، عالی است. این کار اطمینان میدهد که خودکارسازی معامله ارز دیجیتال، در کنار سایر سیاستهای مدیریت ریسک معاملهگران لحاظ شده است.
فراموش نکنید که استفاده از نسبت شارپ بهمعنای آن نیست که همه چیز بیعیب و نقص پیش خواهد رفت. دلیلش این است که بر اساس نظریه قوی سیاه، نمیتوان به دقت همه رویدادهای بازار را پیشبینی کرد. مخصوصا در معاملات ارز دیجیتال، پیشبینی بازار کاری بس دشوار است.
محدودیتهایی که نسبت شارپ دارد
اگر یادتان باشد، اشارهای کوتاه به محدودیت اصلی این نسبت داشتیم و گفتیم که در فرمول نسبت شارپ، باید فرض را بر این قرار داد که سرمایهگذاریها توزیع سود نرمال دارند. بنابراین، این نسبت برای آن دسته از سرمایهگذاریهایی که توزیع سودشان نرمال نیست به خوبی کار نمیکند و باید بررسیهای بیشتری درباره آنها انجام دهیم.
نسبت شارپ از انحراف معیار بازده در مخرج کسر بهجای ریسک کل سبد سهام استفاده میکند. فرض اساسی این است که بازدهها توزیع نرمال دارند. توزیع نرمال دادهها تا حد زیادی مشابه انداختن یک جفت تاس است. میدانیم که در طی پرتابهای مختلف، بیشترین احتمال به ظاهر شدن عدد ۷ تعلق دارد. از سوی دیگر، احتمال ظاهر شدن اعداد ۲ و ۱۲ از همه کمتر است؛ چرا که برای هر دوی آنها فقط یک حالت وجود دارد (برای ۲، هر دو تاس باید ۱ بیاید و برای ۱۲، هر دو تاس باید ۶ بیاید).
با این حال، در بازارهای مالی معمولا بازده از حد میانگین فاصله دارد. به این دلیل که سقوط و صعود غیرقابل پیشبینی زیادی در قیمتها اتفاق میافتد. علاوه بر آن، در انحراف معیار، فرض بر این است که حرکات قیمتی در هر دو جهت به یک اندازه ریسکی هستند، چیزی که ممکن است در عمل اتفاق نیفتد.
دستکاری نسبت شارپ بهمنظور مدیریت سبد سهام و بهبود تاریخچه بازدههای تعدیلشده از نظر ریسک، کار آسانی است. برای این کار، کافی است فواصل اندازهگیری بازده را افزایش دهید تا ارزیابی دقیقتری به دست آورید که چندان تحتتأثیر نوسانات قرار نگرفته باشد. برای مثال، انحراف معیار سالانه بازده روزانه، از انحراف معیار سالانه بازده هفتگی و آن هم بهنوبه خود از انحراف معیار سالانه بازده ماهانه، بهشکل قابلتوجهی بیشتر است.
روش دیگری هم برای شناسایی دادههایی که بر بازده تعدیلشده از نظر ریسک تأثیر میگذارند و احتمال دارد اطلاعات درست مربوط به آن را تحریف کنند، وجود دارد. در این روش کافی است برای تجزیه و تحلیل بهترین نسبت شارپ احتمالی، دورههای زمانی خاصی را در نظر بگیریم.
نتیجهگیری
اگر قصد دارید بهترین سرمایهگذاریها را برای سبدتان انتخاب نمایید، باید نسبت شارپ (Sharpe ratio) چیست؟ ارزیابی ریسک و پاداش را همزمان با هم صورت بدهید. در واقع ، این همان نکته اصلی میباشد که نظریه سبد مدرن فراهم میکند. وقتی پای ریسک به میان میآید، این انحراف معیار یا واریانس میباشد که پاداش (سود) سرمایهگذاران را کاهش میدهد. بنابراین در هر تصمیمی که جهت سرمایهگذاری میگیرید، در مجاورت سود، باید ریسکها را هم بررسی نمایید.
به خاطر داشته باشید که نسبت شارپ، اطلاعات چندان ارزشمندی را درخصوص حرکات قیمتی و پیشبینی آنها ارائه نمیکند. در حقیقت این نسبت را باید بهعنوان نوعی ابزار پشتیبان به جهت ارزیابی ریسک/ بازده در یک سبد در نظر بگیرید. این موضوعِ مهمی میباشد که همه افراد حاضر در بازار ارزهای دیجیتال باید به آن توجه داشته باشند، زیرا اغلب در این بازار با فراز و نشیب های پیشبینی نشده روبهرو خواهند شد.
در مجموع، نسبت شارپ ابزاری عالی جهت کمک به شما در پیدا کردن و انتخاب بهترین سرمایهگذاری با بالاترین بازده ممکن میباشد و همزمان ریسکها را هم در نظر خواهد گرفت.
نسبت شارپ چیست ؟ و چگونه آن را محاسبه کنیم
سرمایهگذاری به معنای موکول نمودن مصرف منابع مالی با هدف کسب سود، افزایش ثروت و دستیابی به امکان مصرف بیشتر در آینده است. اولین و مهمترین اقدام در سرمایه گذاری، شناسایی فرصتهای مناسب با در نظر گرفتن ریسکهای احتمالی آن است. در حال حاضر با توجه به شرایط اقتصادی حاکم بر کشور و اهمیت حفظ ارزش پول، افراد جامعه دغدغه کسب سود بیشتر با کمترین ریسک ممکن را دارند.
سرمایه یکی از منابع اقتصادی محدود کشورها محسوب میشود و به همین دلیل اقتصاددانان و متخصصین امور مالی همواره در پی شناسایی راههای مطلوب استفاده از آن برای در اختیار گذاشتن سرمایه گذاران هستند.
عملکرد خوب بازار سرمایه در طی چند سال اخیر، توجه بسیاری از سرمایه گذاران را به این حوزه معطوف ساخته است. به دلیل پیچیدگیهای موجود در بازار سرمایه، ورود به این بازار نیازمند دانش بوده و باید آگاهانه باشد در غیر اینصورت ضررهای جبرانناپذیری را به همراه خواهد داشت. اگر جزو تازهواردان هستيد و ميخواهيد از بازار سرمايه کسب سود کنيد ميتوانيد مطلب انواع صندوق هاي سرمايه گذاري و يا سبدگرداني اختصاصي را مطالعه فرماييد.
متخصصان از معیارها و ابزارهای متعددی برای ارزیابی تصمیمات اتخاذ شده در خصوص سرمایهگذاری در بازار سرمایه استفاده میکنند. در این مقاله سعی داریم به معرفی یکی از این معیارها با عنوان «نسبت شارپ» بپردازیم.
نسبت شارپ چیست
افراد فعال در بازار سرمایه به خوبی با مفهوم پرتفوی و اهمیت تشکیل آن آشنایی دارند. یکی از راههای کنترل ریسک سرمایهگذاری، تشکیل سبدی متنوع از داراییها است. برای آشنایی بیشتر با این مفهوم، مطالعه مقاله همه چیز درباره سبد سهام (پرتفوی سهام) به شما پیشنهاد میشود.
برخی از سرمایه گذاران به اشتباه موفقیت پورتفوی خود را تنها بر اساس میزان بازدهی آن میسنجند و سرمایه گذاران معدودی ریسکهای موجود در دستیابی به این سود را در نظر میگیرند.
معیارهای ارزیابی عملکرد پورتفوی، عوامل مهمی در تصمیمات سرمایه گذاری هستند. این معیارها اطلاعات قابل توجه و مهمی را به سرمایه گذاران ارائه میدهند تا کارآمدی پول سرمایه گذاری شده و پرتفوی انتخابی خود را ارزیابی کنند و راهنمایی برای تصمیمات آتی خواهند بود. یکی از این معیارهایی که بسیار کارآمد بوده و مورد توجه فعالان بازار سرمایه قرار گرفته، نسبت شارپ است. نسبت شارپ به منظور کمک به سرمایه گذاران برای درک بهتر سود یک سرمایهگذاری نسبت به ریسک آن، توسعه یافته است.
نسبـت شارپ میانگین بازده بهدستآمده مازاد بر نرخ سود بدون ریسک به ازای هر واحد از نوسان پذیری یا ریسک کل است. با کسر نرخ بدون ریسک از میانگین بازده، عملکرد فعالیتهای مربوط به قبول ریسک را میتوان جدا نمود.
نسبت شارپ (Sharpe Ratio) چیست؟
اولین و مهمترین اقدام در سرمایه گذاری در ارزهای دیجیتال، شناسایی فرصتهای مناسب با در نظر گرفتن ریسکهای احتمالی آن است. معیارهای ارزیابی عملکرد سبد دارایی رمزارزها، عوامل مهمی در تصمیمات سرمایه گذاری هستند. این معیارها اطلاعات قابل توجه و مهمی را به سرمایه گذاران و تریدرها ارائه میدهند تا کارآمدی پول سرمایه گذاری شده و پرتفوی انتخابی خود را ارزیابی کنند و راهنمایی برای تصمیمات آتی خواهند بود. یکی از این معیارهایی که بسیار کارآمد بوده و مورد توجه سرمایه گذاران و تریدرهای بازار رمزارزها قرار گرفته، نسبت شارپ است.
نسبت شارپ (Sharpe Ratio) معیاری است برای اندازهگیری سود تعدیل شده نسبت به ریسک که این نسبت توسط برنده جایزه نوبل، ویلیام اف.شارپ (William F.Sharpe) توسعه داده شده است. به بیان ساده، نسبـت شارپ مقدار سود سرمایهگذاری را به ازای هر واحد ریسک نشان میدهد.
نسبت شارپ معمولا جهت مقایسه تغییرات ریسک و بازده کلی سبد سرمایه گذاری، زمانی که یک دارایی جدید به آن افزوده میشود، کاربرد دارد.
نسبت شارپ چیست؟
برخی از سرمایهگذاران و تریدرها به اشتباه موفقیت پرتفوی خود را تنها بر اساس میزان بازدهی آن میسنجند و سرمایهگذاران معدودی ریسکهای موجود در دستیابی به این سود را در نظر میگیرند. معیارهای ارزیابی عملکرد پرتفوی، عوامل مهمی در تصمیمات سرمایه گذاری هستند. یکی از این معیارهایی که مورد توجه فعالان بازار رمزارزها قرار گرفته، نسبت شارپ است. نسبـت شارپ میانگین بازده بدستآمده مازاد بر نرخ سود بدون ریسک به ازای هر واحد از نوسان پذیری یا ریسک کل است. با کسر نرخ بدون ریسک از میانگین بازده، عملکرد فعالیتهای مربوط به قبول ریسک را میتوان جدا نمود.
یک مثال ملموس از این محاسبات آن است که یک پرتفوی که در سرمایه گذاری بدون ریسک شرکت دارد، همچون خرید تتر (که در آن بازده مورد انتظار ثابت است)، دارای نسبت شارپی دقیقاً برابر با صفر است. عموماً، هرچه مقدار نسبت شارپ بالاتر باشد، سود تعدیل شده نسبت به ریسک نیز از جذابیت بالاتری برخوردار است.
متنوعسازی سبد سهام
اگر سبد دارایی ارز دیجیتال را به شکلی متنوع انتخاب کنید که همبستگی کمی بین این داراییها وجود داشته باشد، ریسک سبد سهامتان کاهش مییابد. اگرچه داشتن یک رمزارز با رشد قیمت خوب ممکن است وسوسه برانگیز باشد اما هر سرمایه گذار با تجربهای، با سرمایه گذاری در داراییهای مختلف به محافظت از خود در برابر ریسک میپردازد. توجه داشته باشید که تنوع در سبد دارایی ارز دیجیتال به معنای داشتن تعداد زیادی کوین نیست که این امر نیز اشتباهی بزرگ در زمینه سرمایه گذاری رمزارزها است.
به منظور تنوع در سبد دارایی رمزارز خود کافی است که کوینهای قابل اعتماد و نسبت شارپ (Sharpe ratio) چیست؟ با ماهیت متفاوت را نگهداری کنید تا همبستگی بین کوینها کاهش یابد و نسبت شارپ (Sharpe Ratio) سبد سرمایه گذاری شما افزایش یابد.
کاربردهای نسبت شارپ و نسبتهای سورتینو و ترینور
با استفاده از نسبت شارپ قادر خواهید بود تا منشا سوددهی کسب شده در هر سرمایه گذاری را متوجه شوید و با استفاده از این دادهها تصمیمات هوشمندانهتری اتخاذ کنید. در سرمایه گذاری هرچه نسبت شارپ یک سبد دارایی بالاتر باشد، به معنای عملکرد بهتر در تعدیل ریسک خواهد بود.
اگر نسبت شارپ منفی شود، دو حالت را میتوان متصور شد: یا نرخ بهره بدون ریسک بیشتر از بازده خرید ارز دیجیتال بوده است یا کلا بازده سبد دارایی ارز دیجیتال منفی بوده است. هر کدام از این دو حالت که باشد نشان دهنده عملکرد ضعیف سبد دارایی است. نسبت شارپ شاخههای مختلف را شامل میشود که تمامی آنها کاربردی و بسیار مفید هستند. یکی از آنها نسبت سورتینو (Sortino) دیگری نسبت ترینور (Treynor) است.
سورتینو سود سبد رمزارزها را بهازای ریسک منفی تعیین میکند، اما با ترینور میتوان مقدار کل بازده مازاد را بهازای هر واحد ریسک که سبد رمزارزها میتواند بپذیرد، بدست آورد. برخلاف نسبت شارپ متعارف که کل ریسک مطلوب و نامطلوب سرمایهگذاری را در نظر میگیرد، سورتینو فقط ریسک نامطلوب را در نظر میگیرد. همچنین نسبت سورتینو اثراتی را که حرکات قیمتی رو به بالا (افزایش قیمت) روی انحراف معیار میگذارند، حذف میکند. به همین دلیل، فقط روی توزیع سود کمتر از سود هدف (کاهش قیمت) متمرکز است.
نسبت شارپ در ارزهای دیجیتال
نوسانات بازار ارز دیجیتال به شکلی است که هر ترید یا سرمایهگذاری میتواند ضرر زیادی را به دنبال داشته باشد و اگر مدیریت ریسک در ارز دیجیتال بهدرستی انجام شود، میتواند با کنترل وقایع آینده، از ضررهای احتمالی پیشگیری کند. با توجه به اینکه نسبت شارپ (Sharpe Ratio) ابزاری سودمند برای بررسی بازده با ریسک تعدیلشده است، بیشتر تریدرهای رمزارزها از آن استفاده میکنند. تریدرها با این ابزار میتوانند درک بسیار بهتری از میزان ریسکی که باید بپذیرند، داشته باشند و تصمیمگیری دقیقتری در ترید یا سرمایه گذاری خود داشته باشند.
به جز کوینهایی مانند بیت کوین، اتریوم، ریپل و تتر که ارزش بازار بالایی دارند و بهطور نسبی باثباتتر از سایر ارزها هستند، تعداد بسیار زیادی از رمزارزها را باید پرریسک قلمداد کرد. در واقع، بسیاری از ارزهای دیجیتال فاقد ثباتی هستند که بیت کوین، اتریوم، ریپل و تتر دارند؛ آن هم به این دلیل که بازار این ارزها نقدشوندگی کمتری دارد.
دقت داشته باشید که نسبت شارپ نمیتواند بیثباتیهای بازار رمزارزها را برطرف کند، اما میتواند پیشبینی بهتری از قیمت آینده آنها به ما بدهد؛ با اینکه بر اساس ماهیت، رمزارزها غیر قابل پیشبینی هستند.
محدودیتهای نسبت شارپ
نسبت شارپ در سرمایه گذاری رمزارزها چه پایین باشد و چه زیاد، تنها بخشی از ارزیابی را جهت سرمایه گذاری یا ترید پوشش میدهد و برای اینکه این نسبت معنای بیشتری داشته باشد، باید در کنار سایر شاخصها و نسبتها مقایسه شود زیرا به عنوان مثال مقایسه نسبت شارپ یک سبد رمزارز با سبد دیگر، فقط نشاندهنده آن است که عملکرد ریسک و بازده تعدیل شده یکی بهتر از دیگری است. از دیگر محدودیتهای نسبت شارپ (Sharpe ratio) چیست؟ نسبت شارپ این است که در این نسبت بازده ارزهای دیجیتال دارای توزیع نرمال فرض شده است. در یک توزیع نرمال، ۶۸% دادهها در فاصله مثبت و منفی یک انحراف معیار از میانگین قرار دارند اما چنین فرضی به ندرت در بازار رمزارزها مطابق با واقعیت میشود.
سخن پایانی
معیارهای عملکرد سبد دارایی ارز دیجیتال، عوامل مهمی در تصمیمات سرمایه گذاری هستند و بازده کسب شده تنها یکی از موارد مهمی است که در سرمایهگذاری باید به آن توجه نمود. نسبت شارپ یا شاخص شارپ، در امور مالی، یکی از معیارهای آماری مهم است که جهت محاسبه نسبت بازده اصلاح شده با ریسک، مورد استفاده قرار میگیرد. بالا بودن میزان این معیار نمایانگر بازده به دست آمده، با تقبل ریسک کمتر است. البته از این شاخص باید در کنار سایر نسبتها استفاده نمود تا تصمیمگیری هوشمندانهای برای سرمایهگذاری منابع مالی خود داشته باشیم. در کنار داراییهایی همچون نسبت شارپ (Sharpe ratio) چیست؟ بیت کوین، ماهیت محافظتی استیبل کوینهایی مانند تتر در سبدهای دارایی ارز دیجیتال بازده مناسبتر و ریسک کمتری را نشان میدهد.
به طور کلی سبد دارایی که حاوی استیبل کوین است، نسبت به سبدی که دارای آلت کوینهایی با ریسک بالا و غیرقابل کنترل است، میتواند ریسک را کاهش دهد و این تفاوت ماهیت کوینها سبب کاهش ضریب همبستگی خواهد شد که در این صورت نسبت شارپ (Sharpe Ratio) بهتری بهدست خواهد آمد.