تکنیکهای مدیریت سرمایه

هدف این نوشتار کوتاه از این روى اساسا نه افشاگرى روی ریاکاری ژورنالیسم نوکر قدرت هاى سرمایه دارى، بلکه این است که در جامعه بحرانى ایران اولا تاکیدى بر ضرورت گسترش فعالیت رسانه اى نیروهاى چپ و کمونیست بشود و دوما خود را در مقابل این سئوال هم قرار دهیم که آیا بهره گیرى چپ از رسانه هاى راست مجاز است یا نه؟
عاداتی که بدن را به سرعت پیر میکنند
سلامت جسم و ذهن ما ارتباط تنگاتنگی با هم دارند و اضطراب به عنوان عاملی در افزایش خطر ابتلا به بیماریهای متعدد و حتی کاهش طول عمر ما نقش دارد.
به گزارش پایگاه تحلیل و اطلاع رسانی صبح زاگرس تخمین زده شده که ژنتیک ما تنها ۷ درصد از طول عمر مان را تشکیل میدهد و عادات سبک زندگی ما چه خوب و چه بد عامل کلیدی سرعت پیری ما هستند.
در ادامه به عاداتی خواهیم پرداخت که باعث تسریع پیر شدن افراد میشوند:
پیروی از رژیم غذایی
۷۵ درصد امریکاییها گمان میکنند که از رژیم غذایی سالمی پیروی میکنند. با این وجود، واقعیت آن است که اکثر آمریکاییها میوه، سبزیجات، فیبر یا مواد مغذی کافی نمیخورند. غذایی که میخوریم عمیقا با سرعت پیری، خطر ابتلا به بیماریهای مزمن و سلامت جسمی و روانی ما مرتبط است. خوردن یک رژیم غذایی سرشار از قند، فست فود، چربی اشباع شده، کربوهیدراتهای تصفیه شده و سایر غذاهای بسیار فرآوری شده باعث التهاب میشود و به سرعت شما را پیر میکند.
از طرف دیگر، اگر یک رژیم غذایی ضد التهابی و غنی از مواد مغذی میخورید که عمدتا از میوهها، سبزیجات، لوبیا، عدس، غلات کامل، آجیل و دانهها تشکیل شده است در خطر کمتری برای ابتلا به بیماریهای مزمن خواهید بود و آهستهتر پیر تکنیکهای مدیریت سرمایه خواهید شد.
به اندازه کافی نخوابیدن
خواب برای سلامت جسمی و روانی ما بسیار مهم است و کم خوابی نه تنها خطر ابتلا به بیماریها را افزایش میدهد و بر کیفیت زندگی شما تاثیر منفی میگذارد بلکه باعث پیری زودرس شما نیز میشود. در واقع، مشخص شده موشهایی که کاملا از خواب محروم بودند ظرف مدت چند هفته زودتر از موعد مردند. هنگامی که میخوابید بدن شما سلولهای خود را ترمیم میکند بدن انرژی خود را بازیابی میکند و مغز شما سموم و مواد زائد را دفع میکند. به این دلایل و موارد دیگر خواب ضروری است و کمیت یا کیفیت ناکافی خواب شما را پیر میکند.
افرادی که طولانیترین عمر را در جهان دارند لزوما هر روز به باشگاه نمیروند بلکه زندگی فعالی دارند و فعالیت بدنی تنها بخشی از برنامه روزانه آنان است. در مقابل، برای بسیاری از ما که بیشتر روز خود را نشسته میگذرانیم این سبک زندگی بی تحرک باعث التهاب میشود و موجب تسریع پیر شدن خواهد شد.
در حالت ایده آل همه ما باید سعی کنیم مدت زمان مشخصی را برای ورزش دست کم ۵ بار در هفته در نظر بگیریم. دست کم ۳۰ تا ۶۰ دقیقه در روز مدت زمانی بهینه است. با این وجود، همان طور که ما برای رسیدن به این هدف کار میکنیم باید احساس خوبی در مورد گنجاندن هر میزان افزایش فعالیت بدنی در زندگی خود داشته باشیم. در عین حال، ما میتوانیم برنامههای روزمره خود را نیز تغییر دهیم تا پر تحرکتر باشیم. نمونههایی از این موارد عبارتند از بالا رفتن از پلهها به جای استفاده از آسانسور و پارک کردن خودرو در محلی دورتر در پارکینگ.
تمرکز بر رسانههای اجتماعی به جای اولویت قائل شدن برای روابط شخصی
این موضوع تایید شده که روابط برای سلامت روحی و جسمی ما مهم هستند. با این وجود، روابط نیز ارتباط تنگاتنگی با طول عمر دارد. پژوهشی صورت گرفته در هاروارد در مورد رشد بزرگسالان یک مطالعه مشهور، عظیم و در حال انجام است که بیش از ۷۰۰ مرد را از زمان نوجوانی در سال ۱۹۳۸ میلادی مورد بررسی قرار میدهد. این مطالعه یکی از جامعترین پژوهشها در حوزه سلامت و رفاه در تاریخ است و یافتهها نشان میدهند که روابط مهمترین عامل برای سلامتی و طول عمر ما هستند.
در این پژوهش صورت گرفته پژوهشگران دریافتند افرادی که از نظر اجتماعی بیشتر با خانواده، دوستان و جامعه ارتباط دارند نسبت به افرادی که تنها بودند شادتر، سالمتر بوده و در واقع عمر طولانی تری داشتند. در مقابل، استفاده از رسانههای اجتماعی میتواند تاثیر منفی بر سلامت ما داشته باشد. تعاملات رسانههای اجتماعی مشابه تعاملات زندگی واقعی نیستند و ممکن است در واقع باعث ایجاد تنهایی شوند. استفاده از رسانههای اجتماعی هم چنین میتواند برای سلامت روان ما مضر باشد و با افزایش اضطراب و افسردگی مرتبط است.
اضطراب بیش از حد و عدم مدیریت خوب آن
سلامت جسم و ذهن ما ارتباط تنگاتنگی با هم دارند و اضطراب به عنوان عاملی در افزایش خطر ابتلا به بیماریهای متعدد و حتی کاهش طول عمر ما نقش دارد. در مقابل، تمرین تکنیکهای کاهش اضطراب مبتنی بر ذهن آگاهی برای مدیریت بهتر اضطراب با افزایش طول عمر مرتبط است.
تلومرها کلاهکهای محافظ در انتهای کروموزومهای ما هستند و وظیفه آن حفظ DNA ماست. با هر تقسیم سلولی، بخش کوچکی از DNA تلومر از بین میرود. بنابراین، نتیجه این است که تلومرها با افزایش سن کوتاه میشوند. تلومرهای کوتاهتر با افزایش خطر ابتلا به بیماریها و کاهش طول عمر مرتبط هستند.
مشخص شده است که نرخ کوتاه شدن تلومر را میتوان با عوامل مرتبط با سبک زندگی افزایش یا کاهش داد و به نظر میرسد تمرین تمرکز حواس و مدیتیشن سرعت کوتاه شدن تلومر را کاهش میدهد که در واقع ممکن است باعث افزایش طول عمر شود.
همه میخواهند زندگی سالم، شاد و طولانی و عاری از بیماری و بیماری داشته باشند. با این وجود، هیچ جادو یا قرص طول عمری وجود ندارد که پیری را کاهش دهد یا عمر شما را طولانی کند. در حقیقت، این ترکیبی از عوامل از جمله غذایی که میخوریم، خواب، سطح فعالیت بدنی، روابط و استرس است که در درجه اول تعیین کننده سرعت پیری مان هستند. با تمرکز بر این زمینهها نه تنها سالها به طول عمر خود خواهیم افزود بلکه کیفیت زندگی خود را نیز بهبود میبخشیم تا آن سالهای اضافی را سالمتر و شادتر بگذرانیم.
تحصیل پزشکی در اتریش
تحصیل پزشکی در اتریش، مدارک و شرایط لازم برای تحصیل پزشکی در اتریش در این مقاله به صورت کاملا علمی مورد تحلیل و بررسی قرار خواهد گرفت. پزشکی از رشته های بسیار پرطرف دار برای تحصیل می باشد. از آنجایی که نظام آموزش در اتریش رایگان است و از نظر رفاه اجتماعی سطح بالایی دارد، سوالات متعددی در خصوص تحصیل پزشکی در اتریش برای متقاضیان وجود دارد. آیا با تحصیل پزشکی در این کشور می توان اقامت و پاسپورت اتریش را دریافت نمود؟ هزینه زندگی در این کشور به چه صورت است؟ شرایط کار پس از تحصیل در اتریش چگونه است؟ این نوشتار به کوشش تیم حرفه ایی موسسه ملک پور برای ارتقا سطح دانش شما عزیزان در خصوص مهاجرت تهیه گردیده است. شما دوستان و همراهان عزیز می توانید برای بررسی شرایط خود با دفاتر مجموعه تماس حاصل فرمایید و از مشاوره تخصصی و رایگان تلفنی بهره مند گردید.
ویدئو و پادکست موسسه MIE در رابطه با تحصیل رایگان پزشکی در اتریش
برای مشاهده ادامه این ویدئو باید در وب سایت عضو شوید و یا وارد حساب کاربری خود شوید.
عضویت در سایت تنها 30 ثانیه زمان نیاز دارد!
- واتس اپ
- توییتر
- تلگرام
- فیسبوک
- لیکداین
برای مشاهده ادامه این ویدئو باید در وب سایت عضو شوید و یا وارد حساب کاربری خود شوید.
عضویت در سایت تنها 30 ثانیه زمان نیاز دارد!
مباحثی که در این نوشتار بررسی می گردد:
- تحصیل داروسازی در اتریش
- تحصیل دندان پزشکی در اتریش
- تحصیل پرستاری در اتریش
شما میتوانید از طریق لینک روبرو با ما در ارتباط باشید و از کارشناسان موسسه مشاوره رایگان دریافت نمایید.
تحصیل پزشکی در اتریش و شرایط عمومی آن
اتریش با نام رسمی جمهوری اتریش، کشوری در اروپای مرکزی است که شامل نه ایالت فدرال است. پایتخت و بزرگترین شهر آن، وین است. کشور اتریش دارای مساحت 83،879 کیلومتر مربع با جمعیتی نزدیک به 9 میلیون نفر می باشد. کشورهای جمهوری چک، آلمان، مجارستان، اسلواکی، اسلوونی، ایتالیا، سوئیس و لیختن اشتاین همسایگان این کشور می باشد. این کشور محصور شده در خشکی و بسیار کوهستانی است و در بین کوه های آلپ واقع شده است. اکثریت مردم گفتار محلی بایرن را به عنوان زبان مادری خود می دانند و زبان آلمانی به شکل استاندارد آن زبان رسمی کشور است. دیگر زبان های منطقه ای مجارستانی، بورگنلند، کرواسی و اسلوونی نیز استفاده می گردد. اتریش همواره به عنوان یکی از غنی ترین کشورهای جهان از نظر سرانه تولید ناخالص داخلی مطرح است و تولید ناخالص داخلی آن 477 میلیارد دلار می باشد. سطح بالای کیفیت زندگی در این کشور موجب گردید در سال 2018 برای شاخص انسانی، در رتبه 20 جهان قرار گیرد. اتریش از سال 1955 عضو سازمان ملل بوده و اتحادیه اروپا و همچنین عضویت شنگن پیوسته است و در سال 1999 ارز یورو را به تصویب رساند. از نظر اقتصادی کشوری صنعتی بوده و در کنار آن در بخش گردشگری بسیار فعال می باشد. سیستم دانشگاهی اتریش برای هر دانش آموزی که آزمون Matura را انجام داده باشد، امکان پذیر می باشد. برای تحصیل پزشکی در اتریش نیز امتحانات ورودی وجود داد. از سال 2001، یک شهریه 363.36 یورویی در هر ترم برای همه دانشگاه های دولتی معرفی شد.
تحصیل پزشکی در اتریش و شرایط ورود به رشته پزشکی
برای تحصیل پزشکی در اتریش نیاز به گذراندن یک سال دوره آماده سازی یا پیش پزشکی می باشد. دوره مقدماتی دانش آموزان اتریشی و بین المللی به زبان آلمانی بوده و با موضوعات عمده جهت تحصیل پزشکی در اتریش آماده می شود. همه دانشجویان بین المللی پیش از ثبت نام در دانشگاه، باید دوره های پایه را بگذارنند. در برنامه های آمادگی جهت تحصیل پزشکی در اتریش، دانش آموزان دروس شیمی، زیست شناسی، ریاضیات، فیزیک را فرا می گیرند، دوره آمادگی برای امتحان ورودی فشرده و البته به زبان آلمانی است. برای تحصیل پزشکی در اتریش، باید امتحان ورودی، امتحانات موضوع اصلی و گواهینامه زبان آلمانی با سطح C1 را داشته باشید. امتحان ورودی 8 ساعت طول می کشد و به طور همزمان در تمام دانشگاه های پزشکی سراسر اتریش برگزار می شود، به همین دلیل دانش آموزان می توانند تنها برای یک دانشگاه اقدام کنند. امتحان ورودی برای تحصیل پزشکی در اتریش تنها یک بار در سال اتفاق می افتد. برای شرکت در امتحان ورودی، شما باید تا 31 مارس ثبت نام کنید. امتحان هر جمعه در ماه جولای برگزار می شود، نتایج در هفته اول ماه آگوست اعلام خواهد شد، ثبت نام در دانشگاه ها تا 5 سپتامبر امکان پذیر می باشد. برای تحصیل پزشکی در اتریش سهمیه بندی وجود دارد که ارتباط با شهروندی دارد. دانشجویان بین المللی تنها 5 درصد از کرسی های دانشگاه های پزشکی را دارند، در حالیکه دانشجویان اتحادیه اروپا 25 درصد از آنها را دارند. آزمون ورودی برای تحصیل پزشکی در اتریش شامل 4 موضوع اصلی است:
سوالات به صورت تستی و چهار گزینه ایی می باشد و مباحث اصلی چون شیمی، فیزیک، زیست، ریاضی سنجیده می شود.
دانش آموزان چندین صفحه متون پزشکی مطالعه نموده و سپس بر اساس اطلاعات متن پاسخ سوالات گزینه ایی را انتخاب می کنند.
شامل دو بخش توانایی شناخت عواطف و احساسات بیماران تکنیکهای مدیریت سرمایه و نحوه تصمیم گیری مناسب اجتماعی با توجه به شرایط موجود.
عمدتا سوالات با اشکال هندسی، اعداد و درک مطلب و واژگان می باشد.
تحصیل پزشکی در اتریش و دانشگاه های پزشکی
از آنجا که نظام آموزش در کشور اتریش رایگان می باشد، متقاضیان زیادی برای تحصیل پزشکی در اتریش همه ساله اقدام می نمایند. رفاه اجتماعی بالا و رتبه و اعتبار دانشگاه های این کشور در بین سایر کشور های اروپایی و همچنین کشور های آلمانی زبان، موجب جذب افراد زیادی به این کشور گردیده است. در جدول زیر به معرفی دانشگاه های برتر برای تحصیل پزشکی در اتریش می پردازیم.
دانشگاه پزشکی بخشی از دانشگاه وین بود. این یکی از چهار دانشکده دانشگاه وین بود که در سال 1365 تشکیل شده است. در سال 2004 دانشگاه پزشکی وین به عنوان یک دانشگاه جداگانه، مستقل از دانشگاه دولتی وین افتتاح شد. رتبه 50 در جهان، رتبه 14 در اروپا و رتبه 3 بین دانشگاه های آلمانی زبان را دارد.
دانشگاه علوم پزشکی گراس در 1 ژانویه سال 2004 تأسیس شد. قبل از آن، دانشگاه به عنوان یکی از دانشکده های دانشگاه کارل و فرانتس گراس وجود داشت. در تاریخ دانشگاه برنده جایزه نوبل فیزیک Fritz Pregl و در پزشکی Julius Wagner and Otto Leovi شناخته می شود.
دانشگاه پزشکی اینسبروک در 1 ژانویه سال 2004 هنگامی که از دانشگاه لئوپولد فرانزز جدا شد، تاسیس شد. برنده جایزه نوبل شیمی در سال 1923، فریتز پرگل، در سال 1928، آدولف ویندواس سال 1930 بوده است. در حال حاضر، دانشگاه پزشکی اینسبروک فعال در تحقیقات علمی و آموزش در زمینه پزشکی، علوم زیستی و علوم اعصاب است.
رسانه ما! رسانه آنها!؟ – هلمت احمدیان
هدف اين نوشتار كوتاه از اين روى اساسا نه افشاگرى روی ریاکاری ژورناليسم نوكر قدرت هاى سرمايه دارى، بلكه اين است كه در جامعه بحرانى ايران اولا تاكيدى بر ضرورت گسترش فعاليت رسانه اى نيروهاى چپ و كمونيست بشود و دوما خود را در مقابل اين سئوال هم قرار دهيم كه آيا بهره گيرى چپ از رسانه هاى راست مجاز است.
هدف این نوشتار کوتاه از این روى اساسا نه افشاگرى روی ریاکاری ژورنالیسم نوکر قدرت هاى سرمایه دارى، بلکه این است که در جامعه بحرانى ایران اولا تاکیدى بر ضرورت گسترش فعالیت رسانه اى نیروهاى چپ و کمونیست بشود و دوما خود را در مقابل این سئوال هم قرار دهیم که آیا بهره گیرى چپ از رسانه هاى راست مجاز است یا نه؟
رسانه در جهان وارونه امروز نقش تعیین کننده اى در روندهاى سیاسى پیدا کرده است. این نقش هم مخرب است و هم سازنده و آگاهى بخش! بعد تخریبى آن در خدمت سرمایه به هدف منکوب کردن و به انحراف کشاندن حق طلبى طبقه کارگر و تهی دستان، یعنی اکثریت افراد جامعه در مبارزه شان براى تعیین سرنوشت خویش است و بعد مثبت و موثر رسانه آگاهى بخشى به محرومان جامعه است.
سرمایه داران که اقلیت جامعه را تشکیل می دهتد قدرتشان را در سازمان یابی و مصادره امکانات و ثروت جامعه بدست آورده اند، از رسانه به عنوان ایزاری موثر بهره می برند. آنها با اختصاص بودجه هاى سرسام آور و تربیت کادرهاى حرفه اى و بهره گیرى از پیشرفته ترین تکنیک ها در رسانه، بشریت را مسخ و به راه هایی می کشانند که در اتاق هاى فکر ایدىولوگ اهاى صاحبان ثروت و سرمایه، جهت داده می شود. رسانه آزاد و متعهد که صداى اکثریت محرومان جامعه یعنی کارگران و زحمتکشان است بدون تردید توانایی رقابت با رسانه سرمایه در این عرصه ها را ندارد و تنها ابزارى که در دست دارد تلاش براى گفتمان سازى نوین و رهایبخش بر بستر واقعیات و پتانسیل هاى رادیکال جنبش های اجتماعی، علیرغم همه محدویت های بر سر راه دارد.
از این روى مهم است که رسانه متعهد و چپ در وهله اول ادبیاتش را بیشتر و بیشتر منطبق بر صدای بی صدایان کند و در وهله دوم بکوشد با بهره گیری از همه ابزارهای ممکن صدایش را نه تنها به گوش پیشروان آگاه و همفکر، بلکه به گوش توده هاى محروم جامعه هم برساند و از این رهگذر گفتمان سازی کند و شعارها و پیام هایش را به زبان حال جنبش های اجتماعی تبدیل کند.
هدف این نوشتار کوتاه از این روى اساسا نه افشاگرى روی ریاکاری ژورنالیسم نوکر قدرت هاى سرمایه دارى، بلکه این است که در جامعه بحرانى ایران اولا تاکیدى بر ضرورت گسترش فعالیت رسانه اى نیروهاى چپ و کمونیست بشود و دوما خود را در مقابل این سئوال هم قرار دهیم که آیا بهره گیرى چپ از رسانه هاى راست مجاز است یا نه؟
جایگاه رسانه برای نیروهای چپ و سوسیالیست
از چند جهت ابزار رسانه تکنیکهای مدیریت سرمایه برای نیروهای چپ و کمونیست اگر چه همواره، ولی در شرایط ویژه و بحرانی کنونی ایران اهمیت ویژه تری پیدا می کند.
۱. آگاهی بخشی: رسانه های سرمایه داری چه آنهایی که برای بقای رژیم جمهوری اسلامی در داخل و خارج ایران فعالیت می کنند و چه آن بخش از رسانه هایی که “برانداز” هستند، یا حقایق را بکلی وارونه جلوه می دهند و یا با بیان بخشی از واقعیت می کوشند با تحریف، توده های کار و زحمت را از دست بردن به راهکارهایی که سرمایه را به چالش می برد، باز دارند. این تکنیکهای مدیریت سرمایه رسانه ها ریشه فقر و فلاکت و کلا نابسامانی ها و فروپاشی جامعه ایران را در ناکار آمدی و مدیریت نادرست می دانند و نه تنها به ماهیت نظام سرمایه داری انتقادی ندارند، بلکه خود ادامه دهنده این نظام هستند. از این روی وظیفه مستمر و روتین رسانه چپ باید این باشد که ریشه مصائب و بخش ناگفته و تحریفات این رسانه ها را به شیوه ای اثباتی و کنکرت و ملموس برای مخاطبینش روشن سازد. از این رهگذر است که می توان آگاهی بخشی کرد و بر توهمات و تزلزلات فایق آمد و با اتکا به نیروی خود پیشروی کرد.
۲. آگاهی بخشی به توده ها وقتی می تواند اثر بخش باشد که بتوان آرمانخواهی سوسیالیستی را با واقعیات درون جامعه عجین و منطبق کرد. بایستی در رابطه با استثمارگرانه بودن سرمایه داری، بانی فقر و فلاکت و تمام مصیبت های اجتماعی این نظام و عدم شایستگی آن برای بشریت و اینکه این نظام ازلی و ابدی نخواهد بود، مداما روشن گری کرد. تردیدی نیست که تغییر این نظام به تدریج و خود به خود نخواهد بود.
اما این حقایق برای همه امری مبرهن نیست و یا با تفسیرهای لیبرالی مواجهه است، چون رسانه های بورژوایی آن را همواره وارونه جلوه داده و کوشیده و می کوشند با رواج گفتمان خود در هر جنبشی نفوذ کنند و آن را به انحراف بکشانند. از این روی وظیفه رسانه چپ این است که با گفتمانی “تکنیکهای مدیریت سرمایه همه با همی” با مخاطب سخن نگوید، از مقابله با گرایشاتی که مسموم ژورنالیسم بورژوایی شده اند هراس نداشته و با آنها ستیز کند و اثباتا فرهنگ و گفتمان خود را با شرکت و دفاع فعال از خواست ها و مطالبات جنبش های اجتماعی هژمونیک کند. این رویکرد از آنجا اهمیت پیدا می کند که تجربه “بحث بعد از مرگ شاه” را در جریان انقلاب ناتمام ۵۷ داریم و بارها هم کارکرد اصلاح طلبان را همچون “سوپاپ اطمینان” رژیم شاهد بود ایم. برای رسانه چپ “دیوار چینی” بین سرنگونی رژیم با ساختن پایه های جامعه ای برابر که از طریق اتحاد، سازمانیابی و تحزب یابی صورت می گیرد وجود ندارد. در شرایطی که در جنبش های اجتماعی، شاهد گرایش و گفتمان های متفاوتی هستیم که راهکارها و استراتژی های متفاوتی را تعقیب می کنند، راهکار و رسانه چپ زمانی می تواند موثر عمل کند، که همصدا و همراه مبارزات کارگران و اقشار ستمدیده جامعه و مبارزات حق طلبانه طبقاتی درون جامعه و همزمان افشاگر ژورنالیسم ریاکار لیبرالی و بورژآویی باشد.
۳. به یمن شبکه های اجتماعی در سال های اخیر امکانات بسیار گسترده ای برای هر فعال چپ و کمونیستی بوجود آمده است. رژیم جمهوری اسلامی علیرغم فیلترینگ و ایجاد محدودیت های ارتباطی و سرکوب فعالین رسانه ای نتوانسته است راه های ارتباطی فعالین جنبش های اجتماعی در داخل کشور و بین داخل و خارج را محدود کند و هر اعتراضی به سرعت رسانه ای و جهانی می شود. از این روی نیروهای چپ هم باید از این امکانات بسیار موثرتر بهره بگیرند. ما در عصری زندگی می کنیم که گوشی یک شهروند سلاحی کارا است که می تواند نقش رسانه ای موثر را ایفا کند. معنای این وضعیت این است که برای رسانه چپ که از نظر مالی و امکانات، قدرت رقابت با رسانه های بورژوایی را ندارد، موقعیتی طلایی فراهم شده است که اگر چه تاحدی از طرف تشکل های موجود در ایران برای اطلاع رسانی و سازماندهی بهره گرفته می شود، اما متاسفانه هنور بسیار محدود و با ملاحظه از آن استفاده می شود. این اسلحه موثر مبارزاتی باید در بین فعالین و نیروهای چپ بسیار جدی تر گرفته شود.
۴. نقشه سیاسی و تشکیلاتی چپ درون جامعه و چپ تحزب یافته بسیار تغییر کرده است. نیروهای چپ و کمونیست برای پیوند و تکنیکهای مدیریت سرمایه همگرایی و همزبانی با چپ درون جامعه که نسلی جوان و نواندیش با شیوه و سبک کار متفاوت تری است باید به ابزارهایی همه گیرتر و موثرتر متکی شود. اینکه هر نیرو و حزبی رسانه مستقل خودش را دارد، مانعی برای این تلاش نیست که می توان تریبون های قوی تر و فراحزبی داشت. شبکه تلویزیونی مشترک و دیگر رسانه های مشترک چپ می تواند این پیام را به قطب چپ جامعه داشته باشد که علیرغم تقاوت های فکری و نظری می شود روی اشتراکاتی که مرزبندی روشن با جریانات راست جامعه دارد، برمحور سرنگونی انقلابی و متکی به نیروهای کار و زحمت و رنجدیده جامعه و با دورنمای گزینه ای سوسیالیستی، کار مشترک کرد. این نیاز و گرایش در جامعه و هر حرکت و خیزشی چشمگیر است و رسانه چپ می تواند مادیت بیشتری به آن ببخشد.
رسانه ما و رسانه آنها
تاکید گردید که اصل برای ما تقویت و اجتماعی کردن رسانه مستقل و رادیکال چپ است. اما این سئوال هم فراروی نیروهای چپ هست که آیا حضور یک فعال چپ و کمونیست در رسانه ای بورژوایی مجاز است؟
رسانه ها را اگر در سه کاتگوری، “شبکه های اجتماعی”، “نشریات و وبسایت” و “رادیو و تلویزیون” (علیرغم اینکه هر سه در هم تنیده شده اند) بررسی کنیم، سهل تر پاسخ تقابل و یا جایگاه رسانه ای چپ و راست و خط قرمزها را مشاهده می کنیم.
شبکه های اجتماعی:
شبکه های اجتماعی از قبیل”فیسبوک”، ” اینستاگرام”، “تلگرام”، “کلاب هاوس”، “تویتر”، “لینگدین”، “گوگل پلاس”،” توییتر”، “پینترست” و….. همگی در ابعاد میلیونی و میلیاردی مشترک دارند و این امکان را ایجاد کرده اند که بصورت “یک فرد، یک رسانه” هرکسی بتواند پست، مطلب، فیلم و عکس و … را به اشتراک عموم بگذارد و این امر، رسانه و اطلاع رسانی را از حیطه گروهی و ادیتوری خارج کرده است.
در جهانی که رسانه در گروگان شبکه های ژورنالیستی جهان بورژوایی قرار دارد ، بهره گیری موثرتر از شبکه های اجتماعی از طرف قطب چپ می تواند به نفع بشریت محرومی باشد که صدایش بی صدا مانده است. اما در عین حال این شبکه ها “تیغ دو لبه” هستند چون به همت مشترکین میلیاردی و میلیونی شان و تدخیر محرومان جامعه توانسته اند سودبری و سیادت سرمایه را جهانی کنند. صاحبان این شبکه ها از این رهگذر خود به مولتی میلیاردهای جهان تبدیل شده اند و همزمان توانسته اند بستر مناسبی برای تبلیغات شرکت ها تجاری و تجارت الکترونیکی جهانی فراهم آوردند.
از این روی برای یک فعال کمونیست و چپ این سئوال پیش می آید که بهره گیری از این امکانات که سرمایه از کانال این خدمات و امکانات سود کسب می کند و مشترکینش را هم کمابیش در کنترل خود دارد، مجاز است وارد این بازی “برد، باخت” شد. پاسخ روشن است. کمونیست ها و توده های محروم جامعه که در یک ستیز طبقاتی با سرمایه هستند و امکانات و تریبون های قدرتمندی را در دست ندارند برای اینکه شنیده شوند و خود را سازمان دهند، مجبورند از همان اسلحه و امکانات جهان سرمایه داری استفاده کنند. زمانی این “برد، باخت” به “برد، برد” نزدیک خواهد شد که حضور و بهره گبری انسان های متعهد و آگاه و کلا چپ جامعه از این ابزارها بیشتر و بیشتر شود.
نشریات و وبسایت ها:
نشریات و وبسایت ها بر خلاف شبکه های اجتماعی بیشتر از طرف نیروهای سازمان یافته، شرکت ها و احزاب و …. مورد استفاده قرار می گیرد. این نشریات با توجه به دسترسی سهل تر به شبکه های اجتماعی، اگر چه کاربرد دور گذشته خود را ندارد، اما تا حد زیادی هژمونیک و خط دهنده هستند. در این عرصه هم می توان به صراحت گفت که ژورنالیسم بورژوایی با کاری حرفه ای دست بالا دارد و نشریات و وبسایت نیروها و تشکل های چپ و رادیکال هنوز نتوانسته اند این رسانه ها را با نبض جامعه هماهنگ کنند و یا بر این بستر خود را در ابعاد وسیع و گسترده با جامعه همراه سازند. در این تردیدی نیست در جامعه ای مثل ایران که آزادی قلم و بیان و کار رسانه ای وجود ندارد عاملی برای عدم رشد و گسترس این عرصه از کار رسانه ای هست، اما با این حال و از آنجا که نشریه و وبسایت، بیان کننده جمعی تر دیدگاه های گروه های چپ و رادیکال است و این امر می تواند حتی بر نحوه حضور فردی هم در شبکه های اجتماعی تاثیرمثبت بگذارد باید این عرصه را هم بیشتر جدی گرفت.
شبکه های رادیویی و تلویزیونی
شبکه های رادیویی و تلویزیونی عرصه موثرتری برای عموم است و از این روی است که همه نیروهای راست و چپ جامعه تلاش دارند سیاست خود را با اتکا با این ابزارهای “شنیدنی و دیدنی” که راحت تر از “نوشتنی” است. پیش ببرند. یک کلیپ موزیک با محتوا، یک عکس موثر، یک رپرتاژ جذاب، و یک پانل کارآ و حرفه ای تکنیکهای مدیریت سرمایه بسیار سهل تر می تواند مخاطب را جذب خود کند، تا یک نوشته و کتاب.
رسانه چه در قالب “شبکه های اجتماعی” و چه “رادیو تلویزیونی” اگر چه یک نوع سطحی گری را به نسبت ادبیات نوشتاری و تحقیقی به همراه دارد، اما بهرروی متاسفانه موثرتر عمل تکنیکهای مدیریت سرمایه می کند و این دقیقا طبع میل ژورنالیسم بورژوایی است و آنها به خوبی از آن بهره می برند. ریاکاری، تحریف و تخریب به وضوح در شبکه های رادیویی و تلویزیونی مانند “صدای آمریکا”، “ایران اینترناسیونال”، “من و تو”، “بی.بی سی”، “رادیو فردا” و…. دیده می شود. این رسانه ها با دعوت از “کارشناس”هایشان در عرصه های مختلف، کارشان تحمیق جامعه و راهبری افکار عمومی به جهت هایی که منافع سپانسورهای آنها را، که قدرت های امپریالیستی و دولت های مانند عربستان سعودی هستند منحرف می کنند. ما همواره و بویژه در تندپیچ های تاریخی از جمله انقلاب ۵۷ و همه خیزش های اجتماعی در ایران شاهد این ریاکاری ها و راهکارهای بازدارنده آنها بوده ایم.
با این حال سئوالی که پیش می آید و نظرات متقاوتی در بین نیروهای چپ در پاسخ به آن وجود دارد این است که با توجه به نقش موثر رادیو و تلویزیون، نیروهای چپ و کمونیست چه رویکردی باید در برخورد به رسانه بورژوازی داشته باشند؟
پاسخ این سئوال به نحوی در مورد نقش و جایگاه “شبکه های اجتماعی” و “نشریات و وبسایت” داده شد. درمورد “رادیو و تلویزیون” هم همان رویه باید اصل باشد و آنهم ایجاد شبکه های تلویزیونی فراگیری که قطب چپ جامعه ایران را نمایندگی کند. اگر چه در این رابطه تلاش هایی مقدماتی صورت گرفته است، اما صدا و سیمای این رسانه در مقایسه با تلویزیون های بورژوایی هنوز در ابعاد وسیع در جامعه این جایگاه را پیدا نکرده اند. از این روی نیروهای چپ و کمونیست، فعالین جنبش های اجتماعی در داخل کشور اگر چه خود مستقیما در موقعیتی نیستند که این ابزار را در دست بگیرند، اما همه انسان های چپ و رادیکال و آزادیخواه اگر می خواهند صدا و سیمای مستقل و واقعی خود را داشته باشند، باید برای تحقق این امر همصدا شوند.
بر این امر واقفیم که رسانه های بورژوایی که ذکر شد مدعی دروغین آزادی بیان برای همه هستند، و به ندرت این اجازه و امکان را تکنیکهای مدیریت سرمایه به نیروهای چپ و رادیکال می دهند که از امکانات و تریبون آنها برای بهره بری و اشاعه نظرات “خلاف جریان” استفاده شود. از این روی در این رابطه هم هدف باید این باشد که این ریاکاری افشا شود. باید همه نوشتجات و بیانیه ها را برای این مدعیان دروغین فرستاد که اگر پخش نکردند (که نمی کنند) ریاکاریشان را افشا کرد.
سخنگویان سرشناس و توانای چپ نباید از شرکت در پانل های نمایشی آنها که غالبا “سه به یک” است پرهیز کنند چرا که از همان ترییون هم (اگر هم نتوانند به طور تکنیکهای مدیریت سرمایه کامل نظر بدهند) ولی در سطحی معین می توانند به مخاطبین (متاسفانه میلیونی) آنها بگویند که چپ جامعه چگونه می اندیشد و چگونه باید عمل کند. ماهیتا حضور (هرچند ناممکن) در رادیو و تلویزیون آنها، همان حضور در سایر ابزارهای رسانه دیگر بورژوایی است که ذکر آن رفت. از این روی به نظر نگارنده، کمونیست ها اگر برایشان مقدور گردد، می توانند با اعتماد به نفس از همان ابزارهای رسانه ای جهان سرمایه داری علیه خودشان استفاده کند.
کمونیست ها در هر رسانه ای نظر خود را بدون دادن هیچ آوانسی بیان می کنند و این مشروعیتی به رسانه دیگری که در عالم واقع وجود دارند و کارش تحمیق مخاطبین است نمی دهد، چرا که آنها حرف خودشان را می زنند که یا پخش می شود و یا از تیغ سانسور آنها می گذرد که موجبی برای افشای بیشتر ریاکاری آنهاست.