الگوی سرو شانه در تحلیل تکنیکال

الگوی سر و شانه در تحلیل تکنیکال چیست؟
الگوی سر و شانه (Head and Shoulders Pattern) یک الگوی نموداری است که بهشکل یک خط کف بههمراه سه قلهٔ قیمتی دیده میشود که دو قله سمت چپ و راست ارتفاعی مشابه داشته و قلهٔ میانی از آنها بلندتر است. در تحلیل تکینکال، یک الگوی سر و شانه بیانگر تغییر روند بازار از حالت صعودی به نزولی میباشد. الگوی سر و شانه، بهعنوان یکی از معتبرترین الگویهای بازگشت روندی شناخته میشود. این الگو یکی از چند الگوی برتر در صدور سیگنالهای معاملاتی میباشد – که البته سطح دقت آنها با یکدیگر متفاوت است – که شکلگیریاش نشاندهندهٔ پایان روند صعودی میباشد.
برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد الگوهای نمودار میتوانید از مطلب آموزشی «مقدمهای بر الگوهای نمودار در تحلیل تکنیکال» دیدن نمایید.
نکات کلیدی:
- الگوی سر و شانه، یک اندیکاتور تکنیکالی است که بهشکل سه قلهٔ قیمتی – که دو قلهٔ سمت راست و چپ ارتفاع مشابه دارند و قلهٔ میانی از آنها بلندتر است – دیده میشود.
- یک الگوی سر و شانه، بهشکل خاصی از حرکات قیمت در بازار اشاره دارد و نشاندهندهٔ احتمال تغییر روند صعودی به روند نزولی میباشد.
- الگوهای سر و شانه یکی از معتبرترین الگوها در خصوص بازگشت روندی بهشمار میروند.
درک کامل مفهوم الگوی سر و شانه
الگوی سر و شانه زمانی شکل میگیرد که قیمت سهم به یک قلهٔ جدید رسیده و سپس بهمحدودهٔ پایین حرکت صعودی پیشین خود برگردد. سپس قیمت دوباره به سطحی بالاتر از قلهٔ قبلی قیمت صعود کرده و بخش سر (Head) این الگو را میسازد و دوباره به خط کف برگشته در نهایت، قیمتها دوباره افزایش پیدا میکنند، اما در این حرکت صعودی، قیمت در بهترین حالت میتوانند بهسطح قلهٔ قیمتی اولیه برسند. پس از رسیدن به چنین سطحی، قیمتها حرکت نزولی خود را آغاز کرده و به سمت خط گردن (Neckline) این الگو حرکت میکنند.
یک الگوی سر و شانه چه چیزهایی را به شما میگوید؟
یک الگوی سر و شانه از سه بخش زیر تشکیل شده است:
- پس از یک روند صعودی طولانیمدت، قیمتها به یک قلهٔ جدید رسیده و سپس حرکت نزولی کوچکی برای ایجاد یک دره (Trough) انجام میدهند.
- قیمتها دوباره حرکت صعودی خود را آغاز کرده و یک سقف قیمتی جدید میسازند، سپس دوباره نزول میکنند.
- قیمتها برای بار سوم حرکت صعودی انجام میدهند، اما نهایتاً میتوانند به سطح قلهٔ اولیه برسند، پیش از آنکه دوباره حرکت نزولی را آغاز کنند.
قلهٔ شماره 1 و 3، شانههای این الگو هستند و قلهٔ شماره 2 (قلهٔ وسط)، بخش سر در این الگو را تشکیل میدهد. خطی که درههای شماره 1 و 2 را به یکدیگر متصل میکند، تحت عنوان خط گردن (Neckline) شناخته میشود.
الگوی سر و شانه معکوس (inverse head and shoulders pattern) نیز یک الگوی قابل اتکا میباشد که نشان از پایان روند نزولی و تغییر آن به یک روند صعودی میدهد. در این مورد، قیمت سهام به سه کف قیمتی متوالی میرسند، سه کف قیمتیای که با رالیهای موقت از یکدیگر جدا شدهاند. در بین کفهای قیمتی ذکرشده، کف دوم از همه پایینتر بوده (و سر را در این الگو تشکیل میدهند) و کفهای شماره 1 و 3 اندکی بالاتر قرار میگیرند (و شانهها را تشکیل میدهند). رالی قیمتی شکلگرفته پس از تشکیل شانهٔ سمت راست، نشاندهندهٔ تغییر روند نزولی به روند صعودی میباشد. پس از آن قیمتها حرکت صعودی خود را ادامه میدهند.
بازی طنابکشی
قیمت سهام، نتیجهای از یک بازی ادامهدار طنابکشی میباشد، چه قیمت به سمت بالا حرکت کند و چه به سمت پایین، میتوانیم این حرکات را نتیجهٔ تعداد افرادی بدانیم که در هر یک از دو گروه (گاوها=خریداران) یا (خرسها=فروشندهها) قرار میگیرند.
افرادی که باور دارند که قیمتها باید به سمت بالا حرکت کنند، گاوها (Bulls) نامیده میشوند، و آنهایی که باور دارند که قیمتها باید به سطوح پایینتر حرکت کنند، تحت عنوان خرسها (Bears) شناخته میشود. اگر بخش بیشتر سهامداران یک سهم خرسها باشند، بنابراین قیمت آن سهم به سطوح پایینتر حرکت خواهد کرد و معاملهگران سهام خود را برای جلوگیری از ضرر میفروشند. اگر بیشتر شرکتکنندگان در گروه گاوها باشند، قیمت سهام به سطوح بالاتر حرکت کرده و سرمایهگذاران برای استفاده از این فرصت معاملاتی مناسب، به خرید سهام میپردازند.
الگوی سر و شانه معکوس
نقطهٔ مقابل الگوی سر و شانه، الگوی سر و شانهٔ معکوس است، که آن را با نام الگوی سر و شانهٔ کف (Head and Shoulders Bottom) نیز میشناسند. این الگو، پیشبینی تغییر روند نزولی به روند صعودی را انجام میدهد. این الگو زمانی تشخیص داده میشود که حرکات قیمتی یک سهم، مشخصههایی که در ادامه آمده است را از خود به نمایش بگذارد:
قیمت به یک دره حرکت کرده و سپس حرکت صعودی انجام میدهد، قیمت دوباره به سطحی پایینتر از درهٔ قبلی حرکت کرده و دوباره حرکت صعودی انجام میدهد و در نهایت، قیمت دوباره یک حرکت نزولی – تا سطح درهٔ اول – انجام میدهد. پس از انجام این حرکات، قیمت حرکت صعودی را دوباره در پیش گرفته، و به سمت سطح مقاومتی که در قلههای پیشین تشکیل شده است، حرکت میکنند.
حرکات موجود در پَس یک الگوی سر و شانه
بهمانند تمامی الگوها، نقاط بالا و پایین در الگوی سر و شانه نشاندهندهٔ یک نبرد بین نیروی خرسی و گاوی در بازار میباشد.
قلهٔ اولیه و نزول قیمتی شکلگرفته پس از آن، بیانگر کاهشِ قدرتِ روندِ صعودی میباشد. از آنجایی که گاوها میخواهند تا نیروی حرکت صعودی بازار همچنان حفظ شود، قیمت را به سطحی بالاتر از قلهٔ اولیه هل میدهند و باعث ایجاد یک قلهٔ قیمتی جدید (بخش سر در الگو) میشوند. در این نقطه، همچنان این امکان وجود دارد که گاوها بتوانند بر بازار غلبه پیدا کرده و باعث ادامهٔ روندِ صعودی شوند.
هر چند، پس از آنکه قیمتها برای بار دوم نزول کرده و به سطحی پایینتر از قلهٔ اولیه میرسند، میتوان بهطور واضح متوجه کاهش قدرت گاوها در بازار شد. در عین حال، خرسها در بازار در حال قدرت گرفتن میباشند. گاوها در بازار یک بار دیگر تلاش میکنند تا قیمتها را به سطوح بالاتر حرکت دهند اما تنها میتوانند قیمتها را تا سطحی نزدیک به قلهٔ اولیه قیمتی بالا ببرند. ناکامی در گذر از بالاترین سقف قیمتی ایجاد شده، سیگنالی از باخت گاوها صادر کرده و پس از آن است که خرسها قدرت را در بازار بهدست میگیرند. قیمت را به سمت پایین حرکت داده و باعث تکمیل بازگشت قیمتی میشوند.
بررسی کامل الگو سر و شانه و کاربرد آن در معاملات
الگوی سر و شانه از آن الگوهای مورد توجه در بازارهای مالی است که با مشاهدهی آن بر روی نمودار باید انتظار سقوط بازار را داشته باشید. به عبارتی این الگو نشان دهندهی روندی نزولی در بازار است. البته در مقابل آن ، الگوی سر و شانه معکوس هم داریم که نشان از یک روند صعودی در بازار دارد.
در این مطلب ابتدا به بررسی الگوی سر و شانه میپردازیم و نگاهی هم به تفاوت این الگو با الگوی سر و شانه معکوس میاندازیم.
آنچه الگوی سر و شانه میگوید
الگوی سر و شانه یا Head and Soulders از مهمترین و آسانترین الگوهای نموداری و محبوب برای تحلیل تکنیکال در بازار به حساب میآید. الگوی سرو شانه دارای یک خط گردن و سه قله است. قلهی میانی با ارتفاعی زیاد در میان دو قله با ارتفاعی کمتر قرار دارد. البته هر سه این قلهها در نقطهی برخورد با سطح حمایت اشتراک دارند. زمانی که قیمت از قلهی سوم رو به کاهش رود و با سطح حمایت که همان خط گردن است برخورد کند، به اصطلاح خط گردن شکسته و شاهد نزول قیمت هستیم.
برعکس کردن این الگو، شما را به الگوی سر و شانه معکوس میرساند. در این حالت یک خط گردن با سه دره داریم که درهی میانی در ارتفاع پایینتری نسبت به دو درهی دیگر قرار دارد. این درهها هم در نقطهای اشتراک دارند که این بار نه نقطه حمایت بلکه نقطهی مقاومت است. الگوی سر و شانه معکوس به معنی پایان روند نزولی و شروع روند صعودی است.
الگوی سر و شانه در تمام تایم فریمها قابل مشاهده است. از طریق این الگو معاملهگرها میتوانند نقاط ورود، حد ضررها و و اهداف قیمت را مشخص کنند. در تشخیص این الگو هم مانند دیگر الگوها امکان خطا وجود دارد و هیچ گاه نمیتوان از تکمیل الگوی سر و شانه اطمینان کامل داشت. در زیر به شرح شکلگیری الگوی سر و شانه میپردازیم.
شکلگیری الگوی سر و شانه چگونه است؟
هر الگوی سر و شانه و معکوس آن از سه بخش تشکیل شده است: شانه چپ، سر و شانه راست.
در الگوی سر و شانه ابتدا شاهد شکلگیری شانه چپ هستیم که در این شانه یک افزایش قیمت و ایجاد قله و سپس کاهش قیمت را داریم. پس از آن افزایش مجدد قیمت و ایجاد قلهی بالاتر را شاهد هستیم. در انتها هم شانه راست شکل میگیرد که با کاهش مجدد قیمت، افزایش قیمت و ایجاد قلهی سمت راست (که ارتفاعی پایینتر از قله دوم دارد) و کاهش مجدد روبرو میشویم.
لازم به ذکر است که این الگو به ندرت به طور کامل ایجاد شده و در این میان ممکن است شاهد حرکات دیگری بین شانهها و سر باشیم. این موضوع را هم به خاطر بسپارید که روند پشت این الگو روندی صعودی است.
و اما شکلگیری الگوی سر و شانه معکوس که باز هم با شانه چپ شروع میشود ولی این بار این شانه شامل کاهش قیمت، ایجاد دره و افزایش قیمت است. سپس کاهش مجدد قیمت و ایجاد درهای پایینتر را داریم و سر شکل میگیرد. در انتها هم شانه راست را داریم که در این شانه با افزایش قیمت و سپس کاهش قیمت و درهی سوم روبرو میشویم. در این الگو هم بیشتر اوقات بین شانهها و سر حرکات دیگری هم دیده میشود. برعکس الگوی سر و شانه، روند پشت الگوی سر و شانه معکوس روند نزولی است.
تشخیص و رسم خط گردن در الگوی سر و شانه
همانطور که اشاره شد خط گردن همان سطح حمایت (در الگوی سر و شانه) و سطح مقاومت (در الگوی سر و شانه معکوس) است که معاملهگرها برای شناسایی نقاط مناسب برای سفارشگذاری از آن کمک میگیرند.
زمانی که شانه سمت راست در الگوی سر و شانه به زیر خط گردن برسد به این معنی است که حمایت شکسته شده و کاهش بیشتر قیمت را پیش رو داریم. بالعکس، زمانی که شانه سمت راست در الگوی سر و شانه معکوس به بالای خط گردن برسد یعنی مقاومت شکسته شده و شاهد جهش قیمت خواهیم بود.
تشخیص خط گردن و رسم آن لازم است که ابتدا شانه چپ، سر و شانه راست را مشخص کنید. کف قیمتی بعد از شانه چپ و کف قیمتی بعد از الگوی سر را به هم متصل کنید و در نهایت خط گردن در الگوی سر و شانه را رسم کردهاید. در الگوی سر وشانه معکوس، سقف قیمت را بعد از شانه چپ و سقف قیمت را بعد از سر به هم وصل کنید تا خط گردن رسم کنید.
چطور بر اساس الگوی سر و شانه وارد معامله شویم؟
الگوی سر و شانه تنها زمانی باید در تصمیمات معاملاتی شما به کار برده شود که تکمیل شده باشد چرا که این احتمال وجود دارد که الگو کامل نگردد. در نتیجه، پس از رسیدن به قله شانه راست، باید منتظر ماند تا قیمت از خط گردن پایینتر رود و در الگوی سر و شانه معکوس هم باید در انتظار شکلگیری شانه راست و عبور قیمت از خط گردن و بالا رفتن آن ماند. در غیر اینصورت معامله بر اساس الگوی تکمیل نشده، هوشمندانه نیست.
در واقع پیشبینیهای خود را داشته باشید و برنامهریزی کنید یعنی نقاط ورود، حد ضرر و هدف سودتان را در نظر بگیرید اما پس از کامل شدن الگو اقدام به انجام معامله دست بزنید. به صورت معمول بهترین نقطه برای ورود پس از مشاهده این الگو، تقاطع خط گردن و روند است. اما نقطهی مناسب دیگری برای ورود هست که نیاز به صبر دارد چرا که ممکن است حرکت به طور کامل از دست برود. در این وضعیت، بعد از قطع گردن، باید منتظر پولبک و روند بازگشتی مجدد ماند. این الگوی سرو شانه در تحلیل تکنیکال موقعیت امکان برخورد محتاطانهتر را برای معاملهگر فراهم میکند زیرا میتوان حرکت روند را زیر نظر داشت و دید که مسیر از اصلاح جزئی دست برمیدارد و مسیر شکست اولیه را مجدد طی میکند یا خیر. اگر قیمت در جهت شکست به حرکت خود ادامه دهد، این احتمال است که فرصت به طور کامل از دست برود.
مشخص کردن حد ضرر و حد سود در الگوی سر و شانه
حد ضرر در این الگو بالاتر از شانه راست است. علاوه بر این، حد ضرر را میتوان قسمت سر الگو قرار داد که البته این نقطه میزان ضرر بیشتری را به همراه خواهد داشت.
بعد از اینکه الگوی سر و شانه یا معکوس آن تکمیل میشود، قیمت به همان اندازه فاصلهی بین سر تا خط گردن کاهش یافته یا زیاد میشود. پس برای تعیین حد سود در این الگو باید به اختلاف قیمت بین سر و پایینترین کف قیمت در هر کدام از شانهها توجه کرد. تفاوت هر قدر که بود از خط گردن کم شده و حد سود برای مسیر نزولی مشخص میشود. در الگوی معکوس اختلاف قیمت به دست آمده به خط گردن اضافه میشود تا حد سود تعیین گردد.
البته اگر در این حوزه تازهکار هستید، بهتر است حد سود کوچکتری در نظر بگیرید زیرا در بعضی مواقع الگوها با احتلاف کوچکی کامل میشوند.
حرف آخر
در انتها باز هم این نکته را یادآور میشویم که الگوی سر و شانه میتواند در تایم فریمها (بازههای زمانی مختلف) اتفاق بیفتد. اما این را فراموش نکنید هیچ الگویی نیست که همیشه مفید و مؤثر واقع شود. با این وجود الگوی سر و شانه روشی منطقی برای تحلیل تکنیکال و معامله در بازارهای مالی است. این الگو میتواند کمک خوبی برای تعیین نقاط ورود، حد ضرر و حد سود معاملات باشد.
آنچه باید درباره الگوی سر و شانه معکوس باید بدانید
معامله گران حوزه رمزارز و سهام، الگوی سر و شانه معکوس یا همان IHS را به عنوان سیگنال پیش از شروع تغییر روند و آغاز بازار گاوی (روند صعودی بازار) به حساب میآورند. الگوی سر و شانه یا H&S یک الگوی معکوسکننده روند در تحلیل تکنیکال است؛ بدین معنی که اگر در یک روند صعودی دیده شد، روند نزولی خواهد شد و الگوی سر و شانه معکوس یا IHS نیز در پایان یک روند نزولی ساخته میشود و پایان این روند را نشان میدهد. در این مقاله، به معرفی الگوی Inverse Head and Shoulders، تشخیص روند صعودی، نحوه محاسبه اهداف قیمتی با استفاده از این الگو و محدودیتهای آن میپردازیم. در صورتی که به این مباحث علاقمندید لطفا با ما همراه باشید.
الگوی سر و شانه معکوس چیست؟
هنگامی که قیمتها در حال ریزش هستند، احساسات بازار به سمت منفی سوق پیدا میکند و ترس افراد در بالاترین حد خود قرار دارد. جالب است بدانید که درست در همین مواقع الگوی معکوس هد اند شولدرز (IHS) خود را نشان میدهد. الگوی IHS از نظر ساختار شبیه به الگوی معمول H&S است، اما شکلی کاملا برعکس دارد. این الگو پس از شکلگیری کامل، نشاندهنده پایان روند نزولی بوده و آغاز بازار صعودی را نوید میدهد.
الگوی هد اند شولدرز معکوس به نوعی یک فرم وارونه است که پس از پایان یافتن روند نزولی شکل میگیرد. این الگو دارای یک بخش Head (سر)، یک Shoulder (شانه) سمت چپ و یک شانه راست است و همگی این بخشها به صورت وارونه تشکیل میشوند و زیر خط گردن (Neckline) به وجود میآیند. وقوع شکست در بخش بالایی خط گردن موجب تکمیل و تثبیت الگو شده و نشاندهنده بازگشتن روند نزولی به روند صعودی است.
همانطور که در شکل بالا نیز نمایش داده شده است، ارزش دارایی مورد نظر ما در یک روند نزولی قرار دارد؛ اما پس از کاهش قیمتی قابل توجه، به نظر میرسد که خریداران این دارایی بر این باور هستند که قیمت به سطح جالب توجهی رسیده و خرید در کف قیمت را آغاز میکنند. هنگامی که میزان تقاضا از عرضه پیشی بگیرد، دارایی مورد بحث ما وارد زمینه شکلدهی به اولین بخش شولدر چپ شده و قیمت وارد روند افزایشی خود میشود.
تریدرها در طول روند نزولی به صورت گروهی داراییهای خود را به فروش میرسانند. خرسها (تریدرهایی بر روی روند نزولی بازار سرمایهگذاری میکنند یا اصطلاحا شورت میکنند) نیز پس از بازگشتن بازار از روند نزولی خود به شدت فروش خود را به انجام میرسانند و این امر موجب سقوط قیمت به میزانی پایینتر از اولین کف قیمتی شده و کف قیمتی جدیدی شکل میگیرد. گاوها (افرادی بر روی صعودی بودن روند بازار سرمایهگذاری میکنند) از طرف دیگر در این کف قیمتی خرید کرده و بخش سر الگو را شکل میدهند. هنگامی که قیمت به قله قبلی خود یعنی در نقطه توقف پیشین قیمت میرسد، دوباره خرسها وارد عمل میشوند.
این موضوع موجب سقوط دوباره قیمتها شده و بخش سوم الگو شروع به شکلگیری میکند و در اولین کف قیمتی جدید دوباره شاهد ورود خریداران و خرید تهاجمی آنها هستیم. این ماجرا در حقیقت شانه راست را تشکیل میدهد. سپس قیمت دوباره رو به افزایش پیش میرود و این گاوها هستند که مسئولیت هدایت کردن آن به بالای خط گردن و تکمیل الگو را به عهده دارند.
از اینجا به بعد، خط گردن در نقش کف جدید قیمتی عمل خواهد کرد؛ زیرا این در حقیقت خط مقاومتی است که تریدرها در آن نقطه خرید کرده و چنین مقاومتی را حمایت میکنند. این در حقیقت سیگنالی برای شروع روند صعودی جدید خواهد بود.
شناسایی روند صعودی جدید با استفاده از الگوی IHS
در تصویر بالا میبینیم که بیت کوین از زمان تشکیل سقف قیمتی بومی ۱۳۹۷۰ دلار در ۲۶ ژوئن سال ۲۰۱۹ (۵ تیر ماه سال ۱۳۹۸) در روند نزولی بود. در این هنگام خریداران وارد عرصه شده و از نزول قیمت در سطح حمایتی ۷۰۰۰ دلار تا ۶۵۰۰ دلار جلوگیری کرده و شانه سمت چپ الگوی سر و شانه معکوس را تشکیل دادند. این موضوع موجب آغاز شدن فرایند بهبود بازار و رسیدن قیمت به ۱۰۴۵۰ دلار شد. در این سطح، گاوهایی که در کوتاه مدت ترید میکنند سود خود را کسب کرده و خرسها نیز فرایند پوزیشن گرفتن شورت (استفاده از قراردادهای آتی و بستن قرارداد خود بر روی ریزش قیمت ارز مورد نظر) خود را با هدف برگشتن به روند نزولی آغاز کردند.
در نهایت، فروش شدید این دارایی توسط افراد موجب شکسته شدن خط حمایتی شده و جفت ارز بیت کوین/تتر (BTC/USDT) در ۱۳ مارس سال ۲۰۲۰ (۲۳ اسفند ماه سال ۱۳۹۸) به قیمت ۳۷۸۲ دلار رسید. گاوها از طرف دیگر این رویداد را غنیمت شمرده و آن را به عنوان فرصت خرید به حساب آوردند و همین امر موجب بازگشتن بازار و بهبود قدرتمندانه و رسیدن قیمت بیت کوین به ۱۰۴۵۰ شد. این بخش موجب شکل گرفتن بخش سر در الگوی مورد بحث ما شد.
اما شانه سمت راست بسیار کمعمق بود و دلیل این امر کاهش فشار فروش و عدم صبر کردن گاوها برای خرید دوباره در اصلاحات عمیقتر بود. در نهایت، گاوها موفق شدند تا در ۲۷ جولای سال ۲۰۲۰ (۶ مرداد ماه سال ۱۳۹۹) قیمت را به سطحی بالاتر از خط گردن هدایت کرده و الگوی سر و شانه را کامل کنند. زمانی این الگو تکمیل میشود که شکست (Breakout) در منطقه خط گردن اتفاق بیافتد؛ پس از این شکست، معمولا قیمت دوباره به محدوده Neckline باز میگردد و آن را تست میکند (که به آن پولبک (Pullback) میگویند) تا یک سطح حمایتی برای خود بسازد و پس از آن، روند صعودی را ادامه میدهد.
خرسها بسیار تلاش کردند تا گاوها را در تله انداخته و قیمت را تا خط گردن کاهش دادند. با وجود اینکه قیمت حتی پایینتر از این نیز رفت اما تریدرها اجازه ریزش جفت ارز BTC/USDT به سطح کمتر از ۱۰٫۰۰۰ دلار را ندادند. این در حقیقت بیانگر وقوع تغییراتی در احساسات افراد و روانشناسی بازار است. خریداران نیز با افزایش فشار و بالا بردن قیمت و رد شدن آن از ۱۲٫۵۰۰ دلار موجب افزایش حرکت صعودی بازار شدند.
محاسبه اهداف قیمتی الگوی هد اند شولدرز معکوس
برای محاسبه هدف کف قیمتی الگوی سر و شانه معکوس، عمق را از خط گردن تا پایینترین نقطه محاسبه کنید، تا سر تشکیل میشود. در مثال بالا، خط گردن در حدود ۱۰۴۵۰ دلار قرار دارد و با کم کردن کف قیمتی ۳۷۸۲.۱۳ دلار از آن، به عمق ۶۶۶۷.۸۷ دلاری دست پیدا میکنیم.
سپس با افزودن این مقدار به سطح شکست در مثال بالا به حدود عددی ۱۰۵۵۰ دلار میرسیم. در حقیقت این هدف را در سطح ۱۷۲۱۷.۸۷ دلار تعیین میکند. هنگامی که روند از نزولی به صعودی تغییر پیدا میکند، ممکن است ریزش قیمتی کمی را تجربه کنیم و یا حتی به سطحی بالاتر از هدف مورد نظر دست بیابیم. بنابراین، تریدرها باید هدف محاسبه شده را تنها به عنوان یک راهنما در نظر داشته باشند و پوزیشن خود را با رسیدن به هدف مورد نظر به خطر نیاندازند و دارایی خود را با عجله به فروش نرسانند.
روش دیگری برای محاسبه اهداف قیمتی IHS، این است که در قسمتهایی از دو شانه چپ و راست که قیمت معکوس شده، یک خط روند رسم کنید تا خط گردن شما به دست بیاید. سپس با استفاده از ابزار Cursor Cross در تریدینگ ویو، میزان پیپ سر تا نکلاین را اندازه بگیرید. نصف این میزان به عنوان هدف H/2 و کل این مقدار با عنوان هدف H در نظر گرفته میشود. به عبارتی دیگر، هدف سر و شانه معکوس ، به اندازه سر تا گردن است؛ اما برخی اوقات این مقدار رشد نمیکند؛ بنابراین بسیاری از تریدرها اندازه H/2 را به عنوان تارگت خود قرار میدهند.
هیچ یک از الگوها در شکست روندهای مختلف به موفقیت کامل دست پیدا نمیکنند و لازم است تا تریدرها تا پایان شکلگیری الگو و تکمیل آن برای آغاز معاملات خود صبر کنند. برخی اوقات، ساختار الگو شکل میگیرد، اما شکست روند اتفاق نمیافتد. درست در همین هنگام است که تریدرهایی که معاملات خود را پیش از تکمیل روند آغاز میکنند به دام میافتند.
به عنوان مثال میتوان به روند قیمت LINK اشاره کرد که در ۲۹ ژوئن ۲۰۱۹ (۸ تیر ماه سال ۱۳۹۸) با قیمت ۴.۵۸ دلار وارد روند نزولی شد و اصلاح خود را آغاز کرد. خریداران نیز تلاش کردند تا کاهش قیمت را در ناحیه ۲.۲۰ دلار تا ۲.۰۰ دلار متوقف کنند. این امر موجب تشکیل یک الگوی هد اند شولدرز معکوس شد که در تصویر بالا میتوانید مشاهده کنید.
با وجود اینکه حد قیمتی در ۱۹ آگوست ۲۰۱۹ (۲۸ مرداد ماه سال ۱۳۹۸) به محدوده خط گردن رسید، اما خریداران نتوانستند آن را به بالاتر از این حد برسانند. به همین دلیل الگوی تشکیل شده تکمیل نشد.
جفت ارز LINK/USDT در این نقطه از حد قیمتی نکلاین برگشت و به سطحی پایینتر از سر و در نقطه ۱.۹۶ دلار قرار گرفت و الگو را نامعتبر کرد؛ این ماجرا موجب به دام افتادن تریدرهایی شد که احتمالا در انتظار معکوس شدن روند نزولی، خرید خود را به ثبت رسانده بودند.
نکات کلیدی در الگوی سر و شانه معکوس
الگوی سر و شانه میتواند ابزار مفیدی برای تریدرهایی باشد که به دنبال همراه شدن با روند صعودی در حال آغاز هستند. لازم به ذکر است که در این رابطه نکات مهمی وجود دارند که به یاد داشتن آنها خالی از لطف نیست.
در ابتدا باید تا تکمیل الگو صبر کنید و پس از شکسته شدن خط گردن و بسته شدن کندل استیک در بالای آن اقدام به خرید کنید. حجم معاملات زیاد در زمان شکسته شدن نکلاین، روند صعودی را بیشتر از زمانی که حجم معاملات کمتر است، تحکیم میکند.
هنگامی که یک روند معکوس میشود، به صورت کلی برای مدت زمان نسبتا زیادی به پیشروی خود ادامه خواهد داد. بنابراین، تریدرها نباید برای خالی کردن پوزیشنهای خود پس از رسیدن قیمت به حد پیشبینی شده عجله داشته باشند. در سایر مواقع نیز ممکن است الگوی هد اند شولدرز تشکیل شود؛ اما به سرعت مسیر خود را تغییر داده و با سقوط قیمتی مواجه میشویم. تریدرها باید پیش از هر اقدامی با دقت بالایی سایر اندیکاتورها و عملکردهای قیمتی را نیز مورد بررسی قرار دهند.
شما میتوانید سفارش خرید خود را به صورت Buy Stop قرار دهید، تا به محض شکسته شدن خط گردن، پوزیشن شما باز شود. این باعث میشود که شما بتوانید از مومنتوم قوی قیمت بهره ببرید. اما یکی از معایب این روش این است که ممکن است شما با شکست فیک یا Fakeout مواجه شوید؛ یعنی پس از شکست خط روند و باز شدن پوزیشن خرید شما، قیمت در جهت معکوس حرکت کند.
معایب الگوی سر و شانه معکوس
سر و شانه معکوس یکی از قدرتمندترین الگوهای ترید در بازار رمز ارزهاست. اما درست مانند تمامی الگوهای تحلیل تکنیکال، معایبی نیز دارد:
لازم است شما یک الگوی IHS را پیدا کنید و آن را تا زمان تکمیل شدن، تماشا کنید. شما نباید قبل از تکمیل این الگو اقدام به باز کردن پوزیشن کنید؛ زیرا ممکن است یک الگوی دیگر با نتایج دیگر باشد و یا یک سر و شانه معکوس شکست خورده باشد. بنابراین، احتمالا باید زمان زیادی را تا تکمیل این الگو منتظر باشید.
هد اند شولدرز معکوس همیشه درست کار نمیکند و ممکن است به محض شکست خط گردن یا حتی بالاتر از آن، قیمت مجددا برگردد و روند نزولی را ادامه دهد. برای همین، حتما باید از حد ضرر (Stop Loss) استفاده کنید.
حد سود یا اهداف قیمتی مد نظر شما، همیشه قابل دستیابی نیستند. بنابراین همیشه باید متغیرهای بازار را در نظر بگیرید و اگر احساس خطر کردید، از پوزیشن خارج شوید.
این الگو همیشه قابل معامله نیست؛ برای مثال، اگر در طی یک اتفاق ناگهانی، قیمت ریزش کند و شانه سمت راست پایینتر از سر ایجاد شود، این الگو دیگر سر و شانه معکوس نیست. به همین دلیل، شما نباید قبل از تکمیل شدن IHS اقدام به ترید کنید.
اگر یک تریدر تازهوارد باشید، تشخیص این الگو برای شما مقداری دشوار خواهد بود.
نسبت ریسک به ریوارد در الگوی سر و شانه معکوس همیشه باب میل نیست و ممکن است میزان ریسکی که متحمل میشوید، بیشتر از میزان ریوارد شما باشد.
بنابر توضیحات داده شده ،الگوی سر و شانه معکوس یکی از قدرتمندترین الگوها در تحلیل تکنیکال است. این الگو معکوس شدن قیمت، از روند نزولی به صعودی را نشان میدهد. ترید با الگوی IHS نیاز به مقداری تجربه دارد و تشخیص آن برای افراد تازهوارد چندان راحت نیست. برای باز کردن پوزیشن با استفاده از هد اند شولدرز معکوس، شما باید منتظر بمانید تا الگو تکمیل شود و خط گردن شکسته شود.
الگوی سر و شانه سقف و کف چیست؟
الگوهای زیادی در تحلیل تکنیکال وجود دارند که شناخت آنها میتواند کمک زیادی در جهت انجام تحلیل و معاملههای بهتر باشد. الگوهای نموداری در بازارهای مالی به 2 نوع الگوهای بازگشتی و الگوهای ادامه دهنده تقسیم میشوند. در الگوهای بازگشتی همانطور که از اسمش پیداست روند قیمت بعد از پدیدار شدن این الگوها تغییر میکند و خلاف روند قبلی حرکت میکند. الگوی سر و شانه سقف و کف، الگوی سقف و کف دوقلو نمونههایی از این الگوهای بازگشتی هستند. در الگوهای ادامه دهنده همانطور که از اسمش پیداست روند قبلی قیمت پس از پدیدار شدن این الگوها ادامه مییابد و در واقع قیمت پس از روند گرفتن با نمایان شدن این الگوها فاز استراحتی به خود گرفته و پس از آن در جهت روند قبلی خود حرکت میکند. در این مقاله قصد داریم به توضیح الگوی سر و شانه (سقف و کف) بپردازیم. با آکادمی بورسی پشوتن همراه باشید.
معرفی الگوی سر و شانه:
تقریباً میتوان گفت محبوبترین و معتبرترین الگوی نموداری بازگشتی در تحلیل تکنیکال الگوی سر و شانه است، که کارایی آن بهمرور زمان و در شرایط مختلفی اثبات شده است. تشکیل این الگو میتواند موجب وقوع یک نقطه عطف خیلی مهم یا یک اصلاح قیمت کوتاه مدت و معمولی باشد.
براساس نمودار، الگوی سروشانه کلاسیک (سقف) یک سیگنال نزولی و سروشانه معکوس (کف) نشانهای از احتمال وقوع روند صعودی است.
الگوی سر و شانه سقف
به لحاظ هندسی، الگوی سر و شانه سقف یا کلاسیک از شکلگیری سه قله بصورت متوالی تشکیل میشود. دومین قله (سر) نسبت به سایرین (شانهها) بلندتر بوده و درنهایت طرحی شبیه به سر و شانههای انسان در نمودار به وجود میآید. درصورتیکه چنین آرایشی بهوسیله درهها شکل بگیرد، الگوی سر و شانه کف یا معکوس خواهیم داشت.
این الگو معمولاً پس از یک روند قوی رخ میدهد و برحسب شرایط بازار، میتواند نشانهای از تغییر تمایلات جمعی و پتانسیل یک بازگشت قیمتی قریبالوقوع باشد.
این الگو درپایان یک حرکت صعودی رخ میدهد و باعث تغییر جهت بازار و حرکت به سمت نزول قیمت میشود.
این الگو از یک سر و دو شانه تشکیل میشود که ارتفاع شانهها تقریباً با هم برابر است. البته گاهی اوقات ممکن است کمی ارتفاع شانهها همتراز نباشد که در صورت عادی بودن این حالت میتوان الگوی سر و شانه را قبول کرد. اما توجه داشته باشید که اگر ارتفاع شانه با هم تفاوت غیرعادی داشته باشد، دیگر نمیتوان نام سر و شانه را بر آن الگو گذاشت.
چگونه بوسیله این الگو معامله کنیم؟
زمانی که حالت کلی الگو را در چارت پیدا کردید، باید منتظر شکسته شدن خط گردن بمانید. بهتر است شکست خط گردن پرقدرت انجام شود و سایر شرایط یک شکست مناسب را داشته باشد. درصورتیکه قیمت با حرکت بسیار قوی خط گردن را شکست میتوانید معامله فروش داشته باشید.
اهداف قیمتی الگوی سر و شانه سقف:
برای مشخص کردن هدف قیمتی این الگو باید فاصله خط گردن تا قله (قسمت سر الگو) اندازه بگیرید و آنرا از ناحیه شکست خط گردن کم کنید تا هدف الگو بدست آید.
مثالی از الگوی سر و شانه سقف در بورس:
با توجه به الگوی سرشانه فوق وقتی قیمت این الگو را تکمیل میکند بعد از شکست خط گردن قیمت به اندازه هدف احتمالی ریزش میکند.
اما خط قرمز رنگ نشانه چیست؟ این خط در واقع خط گردن یا Neck Line میباشد و تریگر اصلی ورود به معامله در این الگو، توسط این خط صادر میشود.
جریان عرضه و تقاضا در سر و شانه سقف:
تحلیل دقیق جریان عرضه و تقاضای حاکم بر روند شکلگیری الگوی سر و شانه در حالت کلاسیک نشاندهنده این است که در ابتدا خریداران بر بازار تسلط داشته و قیمت را تا سطح مشخصی افزایش دادهاند، سپس تعدادی از فروشندگان با عرضه سهام خود موجب کاهش قیمتها شده و اولین قله در نمودار تشکیل میشود. در ادامه با توجه به اینکه هنوز خریداران امید به صعود قیمت دارند، با افزایش حجم سفارشات خرید و عقبنشینی فروشندگان، بازار دوباره شروع به رشد خواهد نمود. این بار به دلیل تقویت انتظارات مثبت در میان معامله گران و با استناد به اتمام اصلاح قیمتی و آغاز موج جدید صعودی، جریان ورودی پول تقویتشده و سطح مقاومتی پیش رو (قله قبلی) نیز درهمشکسته و قیمت نقطه بالای جدیدی در نمودار ثبت میکند.
سپس با توجه به صعود قیمتها، برخی خریداران قبلی به منظور محافظت از سود، اقدام به فروش نموده و در همین حین با اضافه شدن سایر فروشندگان، قیمت کاهشیافته و به سطح حمایتی (قله یا مقاومت قبلی که بر اساس قانون تبدیل سطوح تبدیل به حمایت شده) پیش روی خود میرسد که با افزایش فشار فروش این سطح نیز شکسته شده و درنهایت با شکلگیری یک موج سنگین نزولی قیمت تا حوالی دره اول سقوط میکند.
در این مرحله دوباره تعدادی از خریداران با سفارشات خرید خود موجب صعود قیمتها میشوند، با این تفاوت که این روند صعودی دوامی نداشته و پس از صعود تا حدود قله اول، فروشندگان برای سومین بار بر بازار مسلط شده و با فروشهای خود موجب شکلگیری یک روند نزولی قوی میشوند. کاهش قیمت حتی با رسیدن به خط روند حمایتی ناشی از اتصال دو دره قبلی که خط گردن نامیده میشود نیز متوقف نشده و پس از شکست این سطح با حجم معاملات سنگین، روند نزولی قوی آغاز میشود.
الگوی سر و شانه کف
این الگو با نام سر و شانه معکوس نیز شناخته میشود و دقیقا تمام موارد این الگو معکوس حالت سر و شانه سقف میباشند. اما برای درک بهتر شما دوستان، مجدداً به بررسی این الگو با تصاویر و مثال میپردازیم.
این الگو بعد از یک حرکت نزولی شکل میگیرد و باعث تغییر جهت حرکت بازار به سمت بالا میشود. ساختار این الگو نیز از سه کف تشکیل شده است. کف میانی، عمق بیشتری نسبت به دو کف مجاور خود را دارد و تشکیل دهنده بخش “سر” الگو میباشد.
چگونه بوسیله این الگو معامله کنیم؟
پس از تشخیص حالت کلی الگو، باید منتظر شکست خط گردن باشیم. هر چقدر که شکست قویتر انجام شود بهتر است. پس از شکست خط گردن الگو وارد معامله الگوی سرو شانه در تحلیل تکنیکال شوید.
اهداف قیمتی الگوی سر و شانه کف یا معکوس:
هدف قیمتی این الگو دقیقا شبیه سر و شانه سقف میباشد. یعنی فاصله کف دره (سر الگو) تا خط گردن را با خط عمودی مشخص کنید. و آن را به قیمت محل شکست خط گردن اضافه کنید.
مثالی از الگوی سر و شانه کف یا معکوس در بورس:
با توجه به الگوی سر و شانه فوق وقتی قیمت این الگو را تکمیل میکند بعد از شکست خط گردن قیمت به اندازه هدف احتمالی صعود میکند.
نکات عمومی مربوط به الگوهای قیمتی
- حین تشکیل یک الگوی نموداری، تغییر حجم معاملات یک ابزار کمکی برای تائید صحت و قدرت الگو است.
- هر کدام از الگوهای قیمتی بر اساس ماهیتشان، یک هدف نموداری از پیش تعیین شده دارند. میزان تحقق این انتظارات، کاملاً به روند بازار بستگی دارد.
- هر چه شکلگیری یک الگو مدت زمان بیشتری طول بکشد، انتظار میرود که حرکات قیمتی بزرگتری در پیش باشد.
- یکی از بهترین روشهای تشخیص شکست، افزایش حجم معاملات حین خروج قیمت از نواحی حمایت یا مقاومت است. هنگام استفاده از الگوهای قیمتی، همواره این نکته را در نظر داشته باشید.
آکادمی بورسی پشوتن برای افرادی که قصد ورود به بازار بورس را دارند و یا کسانی که میخواهند بهصورت حرفهای و اصولی از آموزشهای بورس برخوردار شوند برنامههای آموزشی پله به پلهای را در نظر گرفته که با آن میتوانید بدون هیچگونه ابهام و سردرگمی در این مسیر به هدفتان برسید.
کلاسهای آموزشی آکادمی پشوتن به شرح ذیل میباشد:
- مبانی ورود به بورس در بدو شروع کار
- دورههای پایه بعد از گذراندن کلاس مبانیهای ورود به بورس
- کلاسهای پیشرفته
- کارگاههای تخصصی
این برنامهها ازابتدا شمارا برای ورود به این بازار و درک مبانی آن تا اطلاعات پیشرفته و تخصصی یاری میکنند.
الگوی سر و شانه سقف و کف (معکوس) در تحلیل تکنیکال چیست؟
الگوی سر و شانه سقف و کف در تحلیل تکنیکال از الگو های بسیار مهم است که در این مقاله قصد داریم بررسی کنیم الگوی سر و شانه (Head And Shoulders Pattern) به چه معناست و چه مفهومی دارد. در ادامه همراه داتیس نتورک باشید.
الگوی سر و شانه چیست؟
این الگو با نام Head And Shoulders Pattern شناخته می شود کاربرد فراوانی در تجزیه و تحلیل تکنیکال دارد.
الگوی سر و شانه از الگوهای برگشتی است.
همانطور که از نامگذاری آن مشخص است، الگوهای برگشتی، الگوهایی هستند که روند قیمت پس از تشکیل الگو در آنها تغییر جهت میدهد.
الگوی سر و شانه، الگویی با سه قله است که دوتای بیرونی آن در ارتفاعی برابر و قلهی وسط از بقیه بلندتر است.
در تحلیل تکنیکال، الگوی سر و شانه، نمودار خاصی را تشکیل میدهد که نشانگر تغییر بازار و شروع روند برگشتی است.
طبق اطلاعات و تجربههای کسبشده، الگوی سر و شانه یکی از قابلاعتمادترین الگوهای برگشتی است.
این الگو یکی از چند الگوی برتری است که با سطوح مختلفی از دقت، نشان میدهد روند صعودی یا نزولی سهم رو به پایان است.
معمولاً الگوی سر و شانه زمانی شکل میگیرد که قیمت سهم به سقف خود رسیده و بعد به کف آخرین حرکت صعودی خود برمیگردد.
سپس قیمت از سقف قبلی بالاتر میرود تا دماغه را ساخته و بعد دوباره به کف اولیهی خود باز میگردد.
درنهایت، قیمت یکبار دیگر افزایش مییابد، اما این بار به قلهی اول رسیده و روند نزولی به خود میگیرد.
شکل گیری الگوی سر و شانه سقف
مطابق شکل 1، تا نقطه A موج صعودی شکل گرفته است.
حجم معاملات نیز با افزایش قیمت افزایش می یابد و به سطوح بالای جدیدی می رسد که کاملا طبیعی است.
در نقطه c یک چارتیست هوشیار ممکن است متوجه شود که حجم در روند افزایشی که از نقطه A شروع شده کمی کمتر از موج قبلی است.
این تغییر به خودی خود اهمیتی ندارد اما به عنوان یک چراغ زرد در ذهن تحلیل گر باقی می ماند.
قیمت دوباره شروع به افت می کند تا نقطه D و حتی ممکن است آشفتگی بیشتری هم به وقوع بپیوندد و نقطه D در پایین تر از نقطه B قرار گیرد.
طی یک موج افزایشی قیمت دوباره به نقطه E می رسد ولی قادر به رسیدن به حد بالایی در نقطه c نخواهد بود. اینجا نیز حجم معاملات نسبت به دو قله دیگر کمتر می شود (آخرین موج در نقطه E معمولا به حدود نصف یا دو سوم فاصله بین نقطه C تا D می رسد).
برای ادامه روند صعودی هر کدام از نقاط بالایی باید از نقطه بالایی موج پیش از خود فراتر بروند.الگوی سرو شانه در تحلیل تکنیکال
با ناتوانی صعود موج E در رسیدن به قله قبلی در نقطه C نیمی از ملزومات برای شروع روند نزولی جدید را که اصطلاحا موج پایین رونده نامیده می شود به دست می آید.
در این زمان شکست خط روند اصلی بالایی که پیش از این در نزول نقطه D شکسته شد همچنان اهمیت خود را به عنوان یک اخطار حفظ می کند.
اما علی رغم همه این هشدارها تنها چیزی که ما می دانیم این است که روند از حالت صعودی به حالت مستقیم تغییر شکل داده که این ممکن است باعث نقد کردن خریدها در بازار شود اما به اندازه کافی توجیه کننده موقعیت فروش نیست.
شکسته شدن خط گردن و کامل شدن الگو
خط نسبتا صافی را می توان در زیر نقاط پایینی رسم کرد (نقاط B و D) که خط گردن نامیده می شود (به خط 2 در شکل 1 نگاه کنید).
این خط عموما صعودی با شیب ملایم مثبت است (اگرچه برخی اوقات این خط کاملا افقی یا صاف و در مواقع نادری شیب نزولی دارد).
عامل تعیین کننده در الگوی بازگشتی سر و شانه ها، شکست قطعی خط گردن است.
در این حال قیمت در حوالی خطوط روند مربوط به کف ها در نقاط B و D نوسان کرده است و خط حمایت را شکسته و تقریبا همه چیز برای آغاز یک روند نزولی و موج های نزولی آماده است.
روند نزولی جدید سقف ها و کف های کاهشی دارد که نقاط C، D، E و F هستند.
حجم معاملات با شکسته شدن خط گردن باید به طور چشمگیری افزایش یابد.
البته افزایش قابل ملاحظه در حجم معاملات در یک روند کاهشی در مراحل اولیه بازار از اهمیت زیادی برخوردار نمی باشد.
حرکت برگشتی (پولبک) به خط گردن
معمولا یک حرکت برگشتی به صورت جهش به بالاتر از خط گردن یا تا حد نقطه پایینی قبلی یعنی نقطه D (به نقطه G نگاه کنید) رخ می دهد که هر دو این ها به عنوان مقاومت برای روند شناخته می شوند.
البته وقوع حرکت برگشتی به خط گردن حتمی نیست و گاهی نیز یک جهش بسیار کوچک است.
حجم معامله در این هنگام می تواند در تشخیص اندازه این جهش کمک کننده باشد.
اگر شکست اولیه خط گردن با معاملات سنگینی انجام شده باشد احتمال وقوع بازگشت کم است زیرا افزایش فعالیت، روند نزولی را با قدرت بیشتری مشخص می کند.
معاملات کمتر در هنگام شکست خط گردن، احتمال وقوع برگشت بیشتری را به همراه دارد.
البته جهش باید با حجم معاملات کمی همراه بشود ولی روند نزولی جدید بعدی همراه با فعالیت های معاملاتی بیشتری خواهد بود.
جمع بندی و خلاصه الگوی سر و شانه سقف
در ادامه نکات اصلی مربوط به الگوی سر و شانه سقف را مرور می کنیم.
1- وجود یک روند صعودی اولیه
2- شانه چپ حجم معاملات سنگین تری دارد (نقطه A) و با یک موج نزولی به حفره نزولی B منتهی می شود.
3- موج دوم برای صعود آغاز می شود که با حجم معاملات کمتری همراه است (نقطه C).
4- کاهش بعد از قله دوم یعنی تا پایین تر از قله اول (نقطه A) ادامه می یابد و به سمت پایین ترین نقطه حفره نزولی قبلی حرکت می کند (نقطه D).
5- موج سوم (موج D-E) آغاز می شود و حجم معاملات کم آن قابل توجه می باشد و هرگز نمی تواند به قله قبلی صعود کند (نقطه C)
6- الگو با شکسته شدن خط گردن کامل می شود.
7- حرکت برگشتی به سمت خط گردن (نقطه G) صورت می گیرد و در ادامه، روند نزولی را به دنبال دارد.
زمان تکمیل الگوی بازگشتی سر و شانه
آنچه کاملا مشهود است وجود سه موج در این نوع الگو است.
موج میانی (سر)، بلندترین ارتفاع را نسبت به دو شانه (نقاط A و E) دارا است.
الگو تا زمانی که نمودار قیمت، خط گردن را به طور قطع نشکند و قیمت زیر آن قرار نگیرد کامل نمی شود.
در این جا دوباره نفوذ در حد 1 تا 3 درصد زیر خط گردن برای ما ملاک می باشد.
یا اینکه به طور قطع (مثلا دو روز کاری) قیمت زیر خط گردن بسته شود که در این حالت شکسته شدن خط گردن تایید می شود.
اما تا زمانی که در موج نزولی، خط گردن شکسته نشود همواره احتمال اینکه یک الگوی واقعی سر و شانه نداشته باشیم وجود دارد و ممکن است روند رو به بالا مجددا آغاز شود.
پیدا کردن قیمت هدف در الگوی بازگشتی سر و شانه
نحوه به دست آوردن هدف قیمتی در الگوی سر و شانه با توجه به ارتفاع الگو تعریف می شود.
فاصله عمودی سر (نقطه C) را تا خط گردن محاسبه کنید.
طبق این الگو قیمت به اندازه فاصله محاسبه شده، از محل شکسته شدن نمودار قیمت توسط خط گردن کاهش می یابد.
برای مثال در شکل 1، بالاترین نقطه سر مقدار 102 را نشان می دهد و بردار عمودی رسم شده از نقطه C، خط گردن را در مقدار 82 قطع کرده است.
این 20 واحد باید از سمت پایین روند نزولی جایی که خط گردن شکسته می شود نیز محاسبه شود.
بنابراین با توجه به اینکه خط گردن، نمودار قیمت را در مقدار 85 شکسته است در این صورت قیمت هدف طبق این الگو، 20 واحد کمتر یعنی 65 می باشد.
بنابراین طبق الگوی بازگشتی سر و شانه قیمت تا مقدار 65 کاهش می یابد.
نکته مهمی که باید خاطر نشان کرد این است که قیمت هدفی که محاسبه می شود در واقع کمترین مقدار مورد انتظار از تغییرات است.
قیمت اغلب نوسان قابل توجهی در اطراف هدف دارد و معمولا بیشتر از قیمت هدف تغییر می کنند.
داشتن یک قیمت هدف، ابزار مفیدی است که در تشخیص پتانسیل تغییرات یک سهم برای رسیدن به حد مورد انتظار به ما کمک می کند.
تخطی بازار از اهداف تعیین شده قیمت، حداقل اتفاقی است که ممکن است بیفتد.
بیشترین میزان تغییر معمولا از حرکات قبلی الگو به دست می آید.
برای مثال اگر هنگام رشد، قیمت از 30 به 100 رسیده باشد بیشترین میزان افت برگشت از بالاترین نقطه الگو که همان سر می باشد، به نقطه 30 می باشد.
در الگوهای برگشتی می توان گفت که حداکثر تغییر، رسیدن به آنجایی است که در ابتدا بوده است.
در شکل 2 مورد دیگری از الگوی بازگشتی سر و شانه سقف نشان داده شده است.
برای به دست آوردن قیمت هدف در موج نزولی پایانی، کافی است فاصله قائم بین سر و خط گردن را محاسبه کرد و به همین اندازه برای سهم از محل برخورد خط گردن با نمودار قیمت، افت قیمت در نظر گرفت.
شیب خط گردن در الگوی سر و شانه سقف
خط گردن در الگوی سر و شانه سقف معمولا شیب ملایم و رو به بالایی دارد.
برخی اوقات این خط افقی می شود. ولی این دو حالت تفاوت چندانی با هم ندارند.
هرگاه خط گردن در الگوی سر و شانه سقف دارای شیب نزولی شود نشانه ضعیف بودن بازار است و اغلب به دنبال آن شانه راست ضعیفی نیز شکل می گیرد.
تحلیل گر تا شکسته شدن خط گردن صبر می کند و اگر قصد فروش داشته باشد باید کمی بیشتر صبر کند زیرا در حالتی که شیب خط کاهشی باشد اخطار فروش دیرتر صادر می شود.
در الگوهای پایه ای، خطوط گردن اغلب دارای شیب ملایم رو به پایینی می باشند.
خط گردن صعودی نشانه قدرت بالای بازار است ولی باز هم این مشکل وجود دارد که اخطار دیر هنگام صادر می شود.
اهمیت حجم معامله
همان طور که حجم معامله در همه الگوهای قیمت اهمیت زیادی دارد، در الگوهای سر و شانه واقعی نیز نقش بسیار مهمی را در تایید آن بازی می کند.
به عنوان یک قانون کلی قله دوم (قسمت سر) باید با مقدار حجم معامله کمتری نسبت به شانه چپ همراه باشد.
این یک شرط لازم نیست اما وقوع این اتفاق می تواند یک اخطار زود هنگام مبنی بر کاهش فشار خرید نسبت به قله قبلی تلقی گردد.
مهمترین اخطار حجم معاملات در موج سوم رخ می دهد (شانه راست). حجم باید در این قله به میزان قابل توجهی نسبت به دو قله قبلی کمتر باشد.
سپس هنگام شکسته شدن خط گردن حجم باید بیشتر شود و در زمان انجام حرکت برگشتی به خط گردن باید میزان کمتری داشته باشد و در نهایت وقتی حرکت بازگشتی اتفاق می افتد افزایش مجدد یابد. (به شکل 1 توجه شود)
همان طور که پیشتر اشاره شد حجم نقش کم رنگ تری را در هنگام تکمیل قله ها بازی می کند اما در برخی نقاط برای ادامه روند کاهشی، حجم معامله باید افزایش پیدا کند.
حجم معامله در نقاط قعر یا پایینی نقش بسیار مهمی را بازی می کند.
الگوی سر و شانه کف یا معکوس
در الگوی سر و شانه معکوس ، سه موج نزولی مهم و یا سه فرورفتگی وجود دارد و قسمت سر اندکی از دو حفره دیگر پایین تر می باشد.
برای به دست آوردن قیمت هدف طبق این الگو، کافی است فاصله قائم سر تا خط گردن را محاسبه کنیم و به همین میزان، فاصله از محل شکسته شدن خط گردن توسط نمودار قیمت در نظر بگیریم تا قیمت هدف به دست آورده شود.
این الگو بانام سر و شانه معکوس هم شناخته میشود و نکات ذکرشده در مورد حد سود و ضرر در الگوی سر و شانه سقف نیز شامل این الگو میشود.
این الگو بعد از یک حرکت نزولی شکلگرفته و باعث تغییر جهت حرکت بازار به سمت بالا خواهد شد.
ساختار این الگو نیز از سه کف تشکیلشده است که کف میانی، عمق بیشتری نسبت به دو کف مجاور خود داشته و اصطلاحاً تشکیلدهنده بخش “سر” الگو هست. بهمنظور درک بهتر توضیحات ارائهشده، به تصویر زیر دقت نمایید:
همینطور بهمنظور آشنایی با این الگو در چارت واقعی، به تصویر زیر دقت نمایید:
بهمنظور انجام معاملات با استفاده از این الگو، باید منتظر شکست خط گردن بود.
به این شکل که هرچقدر شکست قویتر انجام شود بهتر است.
همچنین درصورتیکه بعد از شکست خط گردن از ورود به پوزیشن جا ماندیم، باید منتظر پولبک به خط گردن ماند تا در آنجا بتوان با شرایط بهتری وارد پوزیشن خرید شد.
تشخیص حد زیان و حد سود الگو (سر و شانه کف)
در این الگو حد زیان، زیر شانه سمت راست قرار میگیرد.
اما برای افرادی که قصد انتخاب حد زیان مطمئنتری دارند، زیر قسمت سر نیز جای مناسبی برای قرار دادن حد زیان است.
البته این موضوع را در نظر داشته باشید که فاصله شانه راست تا سر بیشازاندازه بزرگ نباشد.
حد سود این الگو نیز برابر بافاصله سر تا خط گردن است که باید از نقطهای که خط گردن شکسته میشود،
به سمت بالا اعمال کنیم. به همین منظور برای درک بهتر به تصویر زیر دقت نمایید:
تفاوت های الگوهای سر و شانه سقف و کف
در الگوی بازگشتی سر و شانه معکوس نیز شکسته شدن خط گردن برای کامل شدن آن ضروری است و تکنیک های محاسبه قیمت های هدف مانند الگوی سر و شانه های سقف می باشد.
تنها تفاوت جزئی که در کف می تواند وجود داشته باشد این است که تمایل بیشتری برای حرکات بازگشتی به سمت گردن وجود دارد که بعد از موج نزولی اتفاق می افتد.
بزرگترین تفاوت بین این دو نوع الگوی بازگشتی سر و شانه، در قسمت حجم معاملات می باشد.
حجم معاملات در نمودار سر و شانه معکوس نقش به مراتب مهم تری را در شناسایی و تکمیل الگو بازی می کند.
این نکته در مورد اغلب الگوهای کف وجود دارد.
در کف های بازار، برای آغاز روند افزایشی جدید، نیاز به افزایش قابل توجهی در فشار خرید وجود دارد که این مورد در حجم معاملات منعکس می شود.
راه تکنیکی تر برای بررسی این تفاوت این است که هر بازار پس از فقط یک رکود یا سکون می تواند نزول کند. کاهش تقاضا یا تمایل برای خرید در میان معامله گران اغلب برای هدایت بازار به سمت نزول کافی است اما بازار پس از سکون و ناکارایی نمی تواند ناگهان صعود کند.
قیمت ها تنها در صورت برتری یافتن تقاضا بر عرضه و هجوم بیشتر خریداران نسبت به فروشندگان می توانند صعود کند.
الگوی حجم معامله در کف، بسیار به موردی که برای سقف ها در نیمه نخست الگو اتفاق می افتد شبیه است.
به این معنی که حجم معامله در قسمت سر نسبت به شانه چپ کمی کمتر است.
موجی که از قسمت سر شروع می شود نه تنها باید افزایش فعالیت خریداران را نشان دهد بلکه میزان حجم باید از حدی که در موج مربوط به شانه چپ اتفاق می افتد فراتر برود.
موج نزولی به سمت شانه راست باید با حجم معامله پایین تری همراه شود.
نقطه بحرانی در موج مربوط به عبور از گردن اتفاق می افتد.
در صورتی که شکستن خط گردن با اطمینان اتفاق بیفتد قطعا شاهد افزایش انفجاری در حجم معاملات خواهیم بود.
این نقطه جایی است که کف از سقف بیشترین اختلاف را دارد. در کف، زیاد بودن حجم معاملات به طور واضح یک عامل اساسی برای تکمیل یک الگوی واقعی است.
حرکت بازگشتی در کف ها بر خلاف سقف ها اتفاق بسیار رایجی است و همراه با حجم معاملات کمتری است.