مبانی تحلیل فنی

آشنایی با الگوی مستطیل در تحلیل تکنیکال

کندل شناسی چیست؟ آموزش خواندن کندل در تحلیل تکنیکال و الگوی متداول کندل ها با ویدئو

سلام به کریپتودرخشی های عزیز. در این فیلم آموزشی قصد داریم چند نکته‌ی مهم در مورد روش خواندن کندل ها و انواع کندل در بورس به شما آموزش بدهیم و دو تا از الگوی متدوال کندل ها در بورس را به شما معرفی کنیم. البته به علت این که با دیدن کندل ها، خیلی بهتر می‌توانید از این نکات بهره مند شوید، بهتر است حتما در کنار مطالعه‌ی متن مقاله، ویدئو را تماشا کنید تا مطلب به خوبی در ذهن شما جا بگیرد و بتوانید با اسفاده از آن در معاملات خود، به سودآوری برسید.

کندل ژاپنی چیست؟

در بازارهای گوناگون از جمله بازار بورس و بازار کریپتو، برای نشان دادن نمودار قیمت ها از ۳ روش اقدام می‌شود. یعنی: استفاده از نمودار میله ای، استفاده از نمودار خطی و استفاده از الگوهای شمع ژاپنی یا کندل استیک. نمودارهای خطی و میله ای معمولا قادر به نشان دادن جزئیات زیادی در مورد بازار نیستند و به همین دلیل، برای تحلیل تکنیکال استفاده نمی‌شوند و ما از کندل استیک ها برای تحلیل تکنیکال بازار استفاده می‌کنیم. به همین دلیل آموزش کندل شناسی یا کندل خوانی در بورس و تحلیل تکنیکال اهمیت زیادی دارد و نیاز است که انواع کندل در بورس و الگوهای کندل ها در تحلیل تکنیکال آشنایی با الگوی مستطیل در تحلیل تکنیکال را بشناسیم.

کندل ها در بورس نمودارهایی هستند که بر اساس میزان عرضه و تقاضا در بازار، شکل‌های گوناگونی به خود می‌گیرند، بنابر این بر اساس شکل قرارگیری آن‌ها، می‌توانیم رفتارهای بعدی بازار را بر اساس رفتارها و عکس العمل‌های خریداران و فروشندگان حدس بزنیم و این حدس‌ها به ما کمک می‌کنند تا برای لحظه‌ی خریدن سهم و به فروش گذاشتن آن، تصمیم دقیق‌تری بگیریم. البته دقت داشته باشید که این حدس‌ها بر اساس احتمال کار می‌کنند و هرگز صد در صدی نیستند، پس برای این که احتمال درست بودن حدس شما بیش تر شود نیاز به آموزش و تکرار و تمرین خواهید داشت.

اجزای کندل ژاپنی

هر کندل ژاپنی از دو قسمت بدنه (Body) و دم یا سایه (Shadow) تشکیل شده است. در بدنه‌ی یک شمع یا همان کندل شما می‌توانید طول بدنه، قیمت آغازین (Open) و قیمت پایانی (Close) و در سایه‌ها می‌توانید بالاترین قیمت در بازه زمانی (High) و پایین ترین قیمت در بازه زمانی (Shadow) را ببینید.

بعضی از انواع کندل ها دارای بدنه‌های بلندتر و بعضی از آن‌ها دارای بدنه‌های کوچک تری هستند. هنگام خواندن کندل ها باید بدانیم هرچه بدنه یک کندل بلندتر باشد، آن کندل قدرت بیش تری دارد. پس کندل های کوتاه اعتبار کم تری دارند. همینطور وجود سایه در زیر یا بالای کندل و کم یا زیاد بودن آن می‌تواند معانی متفاوتی داشته باشد. به عنوان مثال، زیاد بودن تعداد سایه‌ها در پایین یک کندل، می‌تواند نشانه‌ی این باشد که قدرت خریدارها از قدرت فروشنده‌ها بیش تر شده است و آشنایی با الگوی مستطیل در تحلیل تکنیکال در چنین شرایطی ما توقع ورود پول به کندل را داریم، البته به شرطی که همزمان در بالای کندل، سایه وجود نداشته باشد. چرا که وجود سایه هم در بالا و هم پایین کندل، نشانه‌ی برابری قدرت خریدار و فروشنده است. در چنین شرایطی بهتر است صبر کنیم و منتظر شویم تا ببینیم بالاخره بازار چه رفتاری نشان می‌دهد. اما منظور از رفتار بازار چیست؟ منظور این است که آیا تقاضا برای یک سهم افزایش می‌یابد و در نتیجه قیمت آن بالا می‌رود و یا تقاضا برای آن کم است و قیمتش کاهش پیدا می‌کند.

برای تشخیص دادن، پیش از هرچیز نیار داریم به یادگیری انواع اصلی کندل داریم.

انواع اصلی کندل ها

۱. کندل صعودی یا گاوی (Bullish): کندل های صعودی که به آن‌ها نوسان مثبت نیز گفته می‌شود، سبز رنگ هستند و قیمت بازگشایی آن‌ها کم تر از قیمت آخرین معامله‌ی آن‌ها است.

۲. کندل نزولی یا خرسی (Bearish): کندل های نزولی که به آن‌ها نوسان منفی نیز گفته می‌شود، قرمز رنگ هستند و قیمت بازگشایی آن‌ها بیش تر از قیمت بسته شدن شان، یعنی قیمت آخرین معامله آن‌ها است.

چه زمانی باید از کندل ها استفاده کنیم؟

به طور کلی، کاربرد کندل ها در بورس این است که آشنایی با الگوی مستطیل در تحلیل تکنیکال به شما روانشناسی بازار را نشان دهند و این که معامله‌گران، به خرید و فروش کدام سهم علاقمند هستند. اما چه زمانی اطلاعات حاصل آشنایی با الگوی مستطیل در تحلیل تکنیکال از آموزش خواندن کندل ها به کار شما می‌آید؟

۱. در انتهای یک روند نزولی یا صعودی: زمانی که شما به انتهای یک روند صعودی یا آشنایی با الگوی مستطیل در تحلیل تکنیکال نزولی می‌رسید، به این معنی است که قرار است الگوی کندل ها از آنجا به بعد وارونه (Reversal) شود. بنابراین در چنین شرایطی شما با کمک یادگیری روش خواندن کندل ها می‌توانید متوجه شوید بهترین لحظه برای خرید یا فروش یک سهم چه زمانی است.

۲. دیگر کاربرد کندل ها در بورس در نقاط حمایت و مقاومت سهم است.

الگوی نفوذی کندل

یکی از الگوهای رایج در بازار که می‌خواهیم به شما در این مقاله آموزش بدهیم الگوی نفوذی است که آشنایی با آن به شما کمک می‌کند بتوانید لحظه وارونه شدن بازار را شناسایی کنید. به حالتی که در آن کندل دوم در کندل اول نفوذ می‌کند، الگوی نفوذی گفته می‌شود. برای دقیق تر متوجه شدن این الگو حتما فیلم آموزش کندل شناسی در ابتدای این مقاله را تماشا کنید.

الگوی شمعی پوشا چیست؟

الگوی کندل پوشا در انتهای روند نزولی تشکیل می‌شود. یعنی نقطه‌ای که اگر آن را شناسایی کنید می‌توانید سهم خوبی بخرید و وارد روند صعودی شوید. در الگوی پوشا دو شمع داریم که شمع دوم، شمع اول را می‌پوشاند. برای آشنایی بهتر با این الگو نیز بهتر است شکل آن را در ویدئو ببینید.

الگوی کندل دوجی مانا چیست؟

الگوی دوجی مانا برابری نسبی عرضه و تقاضا را نشان می‌دهد و بهتر است زمانی که آن را شناسایی می‌کنید، دست از خرید و فروش بردارید تا تکلیف نهایی سهم مشخص شود. البته بعضی از اوقات با توجه به کندل هایی که قبل از این الگو ظاهر شده‌اند، می‌توان رفتارهای بعدی بازار را حدس زد. اما در آشنایی با الگوی مستطیل در تحلیل تکنیکال صورتی که در قبل و بعد از الگوی دوجی مانا سایه‌های بسیار داشته باشیم تا حدی که خود کندل بسیار کوچک شود، بهترین کار صبر کردن است.

دقت داشته باشید که قدرت کندل استیک ها در تایم فریم‌های گوناگون با هم تفاوت دارد. یعنی هر چه تایم فریم بالاتر برود، قدرت یک کندل بیشتر است. بنابراین، یک کندل یک هفته‌ای قدرت بیشتری از یک کندل در تایم فریم یک روزه دارد و یک کندل در یک تایم فریم یک ماهه قدرت بیشتری از هردوی آن‌ها دارد.

آیا آشنایی با کندل ها برای سود آوری کافی است؟

در ابتدا باید بگوییم که همانطور که می‌دانید الگوهای بسیار گوناگونی برای روش خواندن کندل ها در بورس و تحلیل تکنیکال وجود دارد و ما در این مقاله به تعداد کمی از آن‌ها اشاره کردیم. یک معامله‌گر حرفه‌ای لازم است به انواع الگوهای کندل خوانی بورس تسلط داشته باشد و در این صورت قطعا تصمیم‌های خوبی در مورد خرید و فروش سهم خود می‌گیرد.

البته دقت داشته باشید که آشنایی با کندل خوانی در تحلیل تکنیکال می‌تواند به شما در سودآوری کمک کند؛ اما به این معنا نیست که برای سودآوری کافی است. این مبحث خود پیش نیاز دو مبحث تحلیل تکنیکال و پرایس اکشن است و البته در کنار این دو به استراتژی و مدیریت سرمایه قوی نیاز دارد. به عنوان مثال افرادی که بدون توجه به اصول مدیریت سرمایه از لوریج های بالا استفاده می‌کنند ممکن است دچار ضرر شوند. بنابر این در صورتی که شما اطلاعات و دانش کافی داشته باشید، می‌توانید از یادگیری کندل شناسی در بورس در کنار مهارت‌های دیگرتان بهره ببرید تا به درستی برای خرید سهم تصمیم بگیرید. اما در صورتی که اطلاعات کامل و کافی ندارید، بهتر است در دوره آموزش جامع بورس و ارز دیجیتال شرکت کنید و دانش کافی به دست بیاورید تا خدای ناکرده ضرر آسیب ناپذیری به سرمایه‌ی شما نرسد.

آشنایی با الگوی برگشتی در تحلیل تکنیکال | بیدارز

آشنایی با الگوی برگشتی در تحلیل تکنیکال | بیدارز

ما در مطالب قبلی مفاهیم اساسی روند مانند حمایت، مقاومت و خطوط روند را بررسی کرده ایم. اکنون می خواهیم قدم بعدی را برداریم که مطالعه‌ الگوهای نمودار است. در قسمت روندها تعریف یک روند به عنوان برخی قله ها و فرورفتگی ها با نام های صعودی یا نزولی بیان شد؛ تا زمانی که سیر افزایشی داشتند، روند صعودی بود.

اگر افت داشته باشند روند نزولی بود. با این حال تأکید شد که بازارها نیز در بازه‌ معینی از زمان حرکت می کنند. این دوره های حرکت جانبی است که در این دو فصل بیشتر ما را نگران می کند. این باور اشتباه است که اکثر تغییرات روند بسیار ناگهانی است.

واقعیت این است که تغییرات مهم روند معمولا نیاز به یک دوره انتقال دارند اما مشکل این است که دوره های انتقال همیشه نشانه برگشت روند نیستند. گاهی اوقات این دوره های جانبی، فقط یک وقفه یا کنسول سازی را در روند موجود نشان می دهند که پس از آن روند اصلی دوباره از سر گرفته می شود.

الگوهای قیمت

مطالعه‌ این دوره های انتقال و پیش بینی آنها، ما را به سمت الگوهای قیمت سوق می دهد. اول از همه، الگوهای قیمت چیست؟ الگوهای قیمت تصاویر یا تشکل هایی هستند که در نمودارهای قیمت سهام یا کالاها مشاهده می شوند که می توانند در بخش های مختلف طبقه بندی شوند و قابل پیش بینی هستند.

الگوی برگشتی و ادامه دار

دو گروه عمده از الگوهای قیمت وجود دارد: برگشتی و ادامه دار. همان طور که از نام آنها پیداست، الگوهای برگشتی بیانگر این است که آشنایی با الگوی مستطیل در تحلیل تکنیکال وارونگی و تغییر مهم در روند در حال وقوع است. از سوی دیگر، الگوهای ادامه نشان میدهد که بازار فقط برای مدتی متوقف شده است، آشنایی با الگوی مستطیل در تحلیل تکنیکال احتمالا برای اصلاح شرایطی که اخیراً در آن کالایی برای مدت طولانی خریداری نشده است یا بیش از حد فروخته شده است، پس از آن روند موجود از سر گرفته خواهد شد. هدف این است که هرچه زودتر بتوانید بین دو الگو تمایز قائل شوید. در الگوی برگشتی مطرح را بررسی می کنیم.

  • سر و شانه، سقف و کف
  • سه قلوهای سقف و کف
  • دوقلوهای سقف و کف
  • اسپایک های سقف و کف
  • الگوی گرد یا نعلبکی

در این قسمت صرفا نحوه‌ شکل گیری قیمت را در نمودار و حجم، نقش تأیید کننده و مهمی در همه‌ این الگوهای قیمت ایفا می کند. در موارد شک و تردید و تعداد زیادی از آنها وجود دارد، مطالعه‌ الگوی حجم همراه با داده های قیمت میتواند عامل تعیین‌ کننده‌ اعتماد به این الگو باشد.

در اکثر الگوهای قیمت نیز تکنیک های اندازه گیری خاصی وجود دارد که به تحلیل گر کمک می کند تا حداقل قیمت را تعیین کند. در حالی که این اهداف فقط تقریب اندازه حرکت بعدی است، آنها در کمک به معامله گر برای ریسک کردن در این زمینه مفید هستند.

الگوی برگشتی و ادامه دار

در الگوی ادامه دهنده را مطالعه می کنیم، آنها الگوهایی به شکل: مثلث، پرچم، گوشه ها آشنایی با الگوی مستطیل در تحلیل تکنیکال و مستطیل هستند که بیشتر نمایان گر توقف روند هستند تا اینکه روند برگشتی را نشان دهند. در نودارها آنها را با نام نکات اساسی مشترک در الگوهای برگشتی قبل از شروع بحث ما در مورد الگوهای اصلی برگشت، چند نکته‌ مقدماتی وجود دارد که باید در نظر گرفته آشنایی با الگوی مستطیل در تحلیل تکنیکال شود که برای همه‌ این الگوها مشترک است.

  1. پیش نیاز برای هر الگوی برگشت وجود یک روند اولیه است.
  2. اولین اخطار برگشت برای روند، شکستن یک روند مهم است.
  3. هرچه الگویی بزرگتر باشد، حرکت بعدی بیشتر می شود.
  4. الگوهای تاپینگ (سقف) معمولا از نظر طول زمان کوتاه تر، با نوسان بلندتر هستند.
  5. كف معمولا دامنه‌ قیمتی کمتری دارند و ساخت آنها طولانی تر است.
  6. حجم معمولا در روند صعودی اهمیت بیشتری دارد.

نیاز به یک روند اولیه

وجود یک روند اولیه، پیش نیازی مهم برای هر الگوی برگشت است. بدیهی است که بازار باید چیزی برای بازگشت داشته باشد. الگوهایی که گاه در نمودارها ظاهر می شود، شبیه یکی از الگوهای برگشت است.

با این حال اگر بر آن الگوی روند اولیه نبوده باشد، چیزی برای بازگشت وجود ندارد و الگوی آن مشکوک است. دانستن مکان هایی که مناسب ترین الگوها در ساختار روند اتفاق می افتد، یکی از عناصر اصلی در تشخیص الگو است. منظور از داشتن یک روند اولیه برای برگشت موضوع اصلی مفاهیم اندازه گیری است. پیش از این گفته شد که این تکنیک برای شناسایی حداقل ها به کار می روند. در یک بازار افزایشی با الگوهای مشخص سقف بیشترین پتانسیل برای حرکت به سمت پایین و ۱۰۰ درصد بازگشت بازار افزایشی یا برگشت به نقطه شروع است.

شکستن روندهای مهم

اولین نشانه‌ برگشت روند اغلب شکستن یک روند مهم است. با این حال به یاد داشته باشید که نقض یک روند اصلی لزوما نشان گر بازگشت روند نیست. آنچه که گفته شد، تغییر روند است. شکستن یک روند صعودی مهم ممکن است آغازگر الگوی قیمت جانبی باشد که بعدا با نام برگشتی یا نوع تحکیمی شناخته می شود. بعضی اوقات شکستن روند اصلی همزمان با تکمیل الگوی قیمت است.

الگوی بزرگتر، پتانسیل بیشتر: وقتی از اصطلاح «بزرگتر» استفاده می کنیم، به ارتفاع و عرض الگوی قیمت اشاره می کنیم. ارتفاع، نوسانات الگو را اندازه گیری می کند. عرض مقدار زمان لازم برای ساخت و تکمیل الگوی است. اندازه‌ الگو هرچه بزرگتر باشد، یعنی دامنه‌ قیمت در الگو گسترده تر (نوسانات) باشد، ساخت آن طولانی تر خواهد بود، هرچه این زمان طولانی تر باشد الگو اهمیت بیشتری پیدا می کند.

تقریبا تمام تکنیک های اندازه گیری در این دو فصل بر اساس ارتفاع الگو است. این روشی است که در درجه‌ اول برای نمودارهای میله ای استفاده می شود که از یک اندازه گیری عمودی criteria استفاده می کند. روش اندازه گیری عرض افقی یک تکه قیمت معمولا برای نمودار نقطه و رقم است.

در این روش نمودار از دستگاهی معروف به شمارش استفاده می شود که رابطه‌ نزدیکی بین پهنای سقف و کف و هدف اصلی قیمت را در پی دارد. تفاوت بین سقف و کف: الگوی برگشتی سقف معمولا مدت زمان کوتاه تری دارد و از نظر نوسان قیمتی نوسان بلندتری دارد. در سقف معمولا شاهد نوسانات شدید در مدت زمان کم هستیم. به همین دلیل اغلب خرید کردن در کف به مراتب ساده تر از فروختن در سقف است.

شاید یکی از دلایلی که رفتار الگوهای سقف این گونه خائنانه به نظر می رسد این باشد که قیمت ها تمایل بیشتری به افت دارند. برای همین معامله گر همواره می تواند در روند افزایشی سود بیشتر و سریع تری بسازد تا اینکه از نوسانات جزئی یک بازار کاهشی استفاده کند. همه چیز در زندگی، مبادله ای بین بازده و ریسک است. خطرات بیشتر با بازده‌ های بیشتر جبران می شود و بالعکس. الگوهای صعود سخت تر است، اما ارزش تلاش را دارند.

حجم مهم تر از صعود است

به طور کلی حجم در جهت روند بازار باید افزایش یابد و این نکته‌ مهمی در تأیید تکمیل کلیدی الگوهای قیمت است. تکمیل هر الگویی باید با افزایش قابل توجه حجم همراه باشد. با این حال، در مراحل اولیه‌ برگشت روند، حجم در بازارهای مهم اهمیت چندانی ندارد. چارتیست ها دوست دارند با کاهش قیمت، شاهد افزایش فعالیت تجارت باشند، اما این امر درست نیست. با این حال، در کف، افزایش حجم کاملا ضروری است. اگر الگوی حجم به هنگام شکست سقف ها افزایش نداشته باشد تقریبا تمام الگو زیر سؤال می رود.

مقالات مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برو به دکمه بالا