اصول کلی تحلیل تکنیکال

معروفترین اندیکاتورها عبارتند از مووینگ اوریجها (MA)، بولینجربند(BB)، HMA و FRACTAL؛ همچنین معروفترین اسیلاتورها عبارتند از استوکستیک، RSI، MACD وCCI .
جزئیات خبر
پیش از آنکه مطالعه بر روی تکنیک های رایج و ابزارهای تحلیل تکنیکال را آغاز کنیم بهتر است که یک تعریف کلی از تحلیل تکنیکال ارائه دهیم و در حقیقت به این سوال پاسخ دهیم که ( تحلیل تکنیکال چیست؟ ). برای این کار ابتدا قواعد و اصول اساسی آن را با هم مرور می کنیم سپس نقاط قوت و ضعفش را بررسی خواهیم کرد.
به طور خلاصه اگر بخواهیم بگوییم، تحلیل تکنیکال دانش بررسی رفتار گذشته قیمت، برای کمک به پیش بینی رفتار آینده قیمت است. اصولا رفتارهای بازار سه اصل اولیه را در بردارد. قیمت، زمان و حجم معاملات. خواهید دید که رفتار قیمت همواره در تحلیل ها نقش اصلی را دارد و زمان و حجم معاملات تکمیل کننده این اصل می باشند. رفتار قیمت و رفتار بازار در خیلی موارد معنای مشابهی دارند و به جای یکدیگر مورد استفاده قرار می گیرند.
قواعد تحلیل تکنیکال چیست؟
سه قاعده مهم ابتدایی تحلیل تکنیکال به شرح زیر می باشد:
۱- همه چیز در قیمت لحاظ شده است.
۲- قیمت ها بر اساس روندها حرکت می کنند.
۳- تاریخ تکرار می شود.
۱- همه چیز در قیمت لحاظ شده است
به جرات می توان ادعا کرد جمله “همه چیز در قیمت لحاظ شده است” پایه و اساس تحلیل تکنیکال است. تا زمانی که به درک درستی از این جمله نرسیده ایم پیشروی در آموزش تحلیل تکنیکال کار بیهوده ای خواهد بود.
یک تحلیل گر تکنیکال ابتدا به این باور رسیده است که هرچیزی که بتواند در قیمت تاثیرگذار باشد اعم از فاکتورهای سیاسی، فاندامنتالی، جغرافیایی و یا سایر فاکتورها اصول کلی تحلیل تکنیکال در قیمت یک سهم لحاظ شده است. پس از درک و پذیرش جمله فوق به عنوان مقدمه تحلیل تکنیکال به این نتیجه می رسیم که تحلیل قیمت ها تمام آن چیزی است که به آن نیاز داریم. تحلیل گران تکنیکال بر این باورند که تغییرات قیمت تابعی از عرضه و تقاضاست. زمانی که تقاضا از عرضه بیشتر باشد، قیمت صعود می کند و اگر عرضه بیشتر از تقاضا شود، قیمت افت خواهد کرد. این تغییرات اساس تمام پیش بینی های اقتصادی و بنیادی است. برداشت تحلیل تکنیکال از این اصل به این صورت است که اگر قیمت به هردلیلی بالارفت پس باید تقاضا بر عرضه غلبه کرده باشد و علل فاندامنتالی تاثیر خود را گذاشته باشند و چنانچه قیمت سقوط کرد دلایل فاندامنتالی و بنیادی بی اثر شده اند.
۲- قیمت ها بر اساس روند حرکت می کنند
یکی از مفاهیم پراهمیت در تحلیل تکنیکال همین جمله مهم است که “قیمت ها بر اساس روندها حرکت می کنند.” در اینجا نیز تا زمانی که به باور این اصل نرسیده ایم ادامه آموزش تحلیل تکنیکال کار بی فایده ای خواهد بود.
هدف از ترسیم نمودار قیمت، شناسایی روند و پیش بینی جهت حرکت این روند است، پیش از آنکه قیمت های آتی، روند آینده را مشخص کنند. در حقیقت تعداد زیادی از تحلیل گران اعتقاد دارند که ماهیت روند یکسان است و همواره کافی است که روند فعلی را ارزیابی کنیم. نظریه ای نیز به اثبات رسیده است که بیان می کند قیمت ها دوست دارند روند فعلی خود را حفظ کنند، به جای اینکه آن را تغییر دهند . این قانون در واقع بیانی دیگر از قانون اول نیوتن درباره حرکت است. اگر بخواهیم صحیح تر بیان کنیم، قیمت ها روند فعلی خود را ادامه می دهند تا زمانی که یک عامل بازدارنده، ادامه حرکت را متوقف کند.
۳- تاریخ تکرار می شود
بخش بزرگی از مباحث تحلیل تکنیکال و مطالعه رفتارهای بازار، مشابه روانشناسی در انسان ها می باشد. به عنوان مثال الگوهای نمودارهایی که صد سال پیش ترسیم شده اند دقیقا منعکس کننده تاثیر مسائل آن دوره از نظر روانشناسی در روند قیمت ها هستند. این تصاویر به وضوح روانشناسی بازار را آشکار می کنند. از زمانی که الگوها به خوبی در گذشته عمل کرده اند فرض شده که در آینده نیز به همان خوبی جوابگو خواهند بود. پایه و اساس آنها اصول روانشناسی است که این امر باعث می شود که آنها را به عنوان اصول ثابت بپذیریم و بتوانیم به آنها اعتماد کنیم. به عبارت بهتر، آینده چیزی نیست جز تکرار گذشته .
بررسی نقاط قوت و ضعف تحلیل تکنیکال
یکی از بزرگترین نقاط قوت تحلیل تکنیکال سازگاری و تنوع آن برای انواع معاملات در ابعاد زمانی مختلف می باشد. تقریبا هیچ بازار و فضای معاملاتی وجود ندارد که نتوان این اصول را در آن به کار برد. تحلیلگران تکنیکال به راحتی می توانند هر نوع بازاری را که تمایل داشته باشند مورد مطالعه قراردهند، حتی اگر با دانش فاندامنتال او همخوانی نداشته باشد. در حالی که اغلب تحلیل گران فاندامنتال به علت اینکه همواره مقادیر زیادی اطلاعات و صورت های مالی برای بررسی وجود دارد که برای درک آنها باید در حد یک متخصص عمل کنند، چندان نمی توانند از جایی که هستند دور شوند.
نکته مهم این است که ذات بازار همواره شامل فواصل زمانی است که در آن بازار چیزی فعال یا غیر فعال می شود، معاملات زیادی برروی آن صورت می گیرد و یا نقدشوندگی آن کاهش می یابد. یک تحلیل گر تکنیکال همواره می تواند تمرکز و توجه خود را به قسمت فعال و قوی بازار معطوف کند و می تواند یک روند را در زمان خاص انتخاب کند و یا روندی دیگر را از سیستم خود حذف کند. در نتیجه تحلیلگر تکنیکال می تواند توجه و سرمایه خود را از هر نقطه از بازار در زمان مناسب به سمت نقطه ای دیگر از بازار منتقل کند.
طبیعت بازار، چرخش های آن سمت است و این امتیاز بزرگی است که شخصی بتواند همراه با بازار حرکت کند. خیلی از اوقات بازار محل بوقوع پیوستن روندهای خیلی مهمی می شود. روندهایی که شامل الگوهای مهم و پرقدرتی هستند. اغلب اوقات این روندها کاملا بی سروصدا و در زمانی که خیلی از روندهای دیگر رو به اتمام هستند شکل می گیرند یعنی زمانی که خیلی از معامله گران در انتهای معاملات خود هستند.
تحلیلگر تکنیکال کاملا آزادانه روندهای جدید را می بیند و انتخاب می کند. یک تحلیل گر فاندامنتال که اغلب در مورد گروه های خاصی تخصص دارد اگر احساس کند در گروهی دیگر تحرکاتی ایجاد شده است، انعطاف پذیری لازم را ندارد که به سادگی از گروهی به گروه دیگر برود و هر زمان نیز قصد انجام این کار را داشته باشد در حقیقت اوقات دشوارتری را نسبت به تحلیلگران تکنیکال باید طی کند تا به نتیجه برسد.
0 تا 100 تحلیل تکنیکال [100% رایگان] آموزش جامع تحلیل تکنیکال
در این مقاله سعی شده است تا تعریفی از علم تحلیل تکنیکال را داشته باشیم. همچنین در ادامه اصول این علم را توضیح می دهیم و میگوییم که چه تأثیری میتواند در سودآوری شما در آینده داشته باشد. توصیه میشود اگر علاقه به انجام معامله در بازارهای مالی مختلف دارید، مطالعه این مقاله را از دست ندهید.
یکی از بهترین روشهای تحلیل و ارزیابی هر بازاری، استفاده از تحلیل تکنیکال است. همان طور که میدانید، تحلیل تکنیکال بر مبنای قیمت ارزیابی میشود. شما میتوانید با یادگیری تحلیل تکنیکال، انواع بازارهای مالی ایران و جهان مانند سهامهای بورس تهران، انواع فلزات گرانبها مانند طلا، دلار و قیمت مسکن را به راحتی تحلیل کنید.
در ادامه سعی شده است تا در ارتباط با این تحلیل بسیار ارزشمند به صورت کامل توضیحاتی را ارائه دهیم. توصیه میشود اگر قصد آموزش جامع تحلیل تکنیکال را دارید، ادامه مطالب را از دست ندهید.
تحلیل تکنیکال چیست؟
تحلیل تکنیکال، در واقع علمی نوینی است که بر مبنای اطلاعات مرتبط با نمودار قیمتی مانند: حجم معاملات، نواحی حمایت و مقاومت و یک سری روندها تشکیل شده است. به طور کلی این استراتژی جذاب، موجب خواهد شد تا شما به راحتی بتوانید در موقعیتهای مختلف، از آینده بازارها باخبر شوید و بتوانید درآمدهای خوبی را کسب کنید.
شاید برای شما این سؤال پیش بیاید که چگونه ممکن است بدون دانستن وضعیت سودآوری آینده یک شرکت، سهام آن را تنها بر اساس نمودار قیمتی و تحلیل تکنیکال بررسی کرد؟ دقیقاً جذابیت آموزش تحلیل تکنیکال، در همین جا نهفته است. زیرا به صورت کلی، تحلیلگران بازار را بر اساس گذشته بررسی میکنند و بر این عقیده هستند که گذشته تکرار میشود.
توجه کنید که این علم جذاب، سالیان سال است که در جهان مورد استفاده میگیرد و بر همین اساس، به اصطلاح امتحان خود را پس داده است. در سالهای گذشته، صدها الگوی کلاسیک و مدرن مورد بررسی قرار گرفته است که با دانستن منتخب آنها، به راحتی میتوانید از آینده سهام خود باخبر شوید و بتوانید در کوتاه مدت نیز سودآوری خوبی را برای خود به ارمغان بیاورید.
فرضیات تحلیل تکنیکال سهام
پس از آنکه به طور کلی با تعریف تحلیل تکنیکال آشنا شدید، حالا نوبت به آن رسیده است که فرضیات اصلی آن را نیز بدانید. به طور کلی دو فرضیه بسیار ارزشمند در تحلیل تکنیکال وجود دارد که در ادامه آنها را مورد بررسی قرار میدهیم.
فرضیه اول: همه چیز در قیمت سهام خلاصه می شود
اولین اصلی که باید برای آموزش تحلیل تکنیکال سهام بدانید، این است که همه چیز در قیمت سهام خلاصه میشود. توجه کنید، قیمت سهامی به طور مثال 1000 تومان است و در گذشته دیده شده است که نمودار قیمتی بارها در این عدد حساسیت به خرج داده است و نوسانات مثبت و منفی زیادی را در این قیمت شروع کرده است. پس توجه به قیمت سهم، اولین رکن اساسی در آموزش تحلیل تکنیکال به حساب میآید.
توجه کنید که چارلز داو یکی از برجستهترین روزنامه نگاران وال استریت است که در سالهای پیش از این توانسته روابط میان قیمت سهام در گذشته و آینده را با هم ارتباط دهد که در آن روزگار نیز بسیار مورد توجه قرار گرفت. چارلز داو میگوید که هر سرمایهگذار، میتواند به راحتی، تمامی اطلاعات مورد نیاز خود را از قیمت سهم به دست بیاورد و نیازی اصول کلی تحلیل تکنیکال به تحلیل بنیادی ندارد.
همچنین او معتقد است که، گاهی ممکن است اخبار و اطلاعیهها، موجب رشد یا سقوط سهام یک شرکت شوند، اما بهصورت کلی همه چیز به قیمت سهم بر میگردد.
فرضیه دوم: الگو ها و روند ها تکرار خواهند شد
فرضیه بعدی که آقای داو به آن معتقد است، این است که روندها و الگوها در آینده نیز به مانند گذشته قابل تکرارند و اگر بتوانید الگوها را به درستی تشخیص دهید، در تحلیلهای روزانه، هفتگی و ماهانه به راحتی میتوانید کسب سودهای خوبی از بازار داشته باشید.
تفاوت تحلیل تکنیکال و تحلیل بنیادی
سالیان سال است که میان افرادی که تحلیل تکنیکال و بنیادی را یاد گرفتهاند، تفاوت نظرهایی وجود دارد. این سؤال نیز ممکن است برای شما پیش بیاید که در آخر کدام تحلیل را یاد بگیریم تا بتوانیم در بازارهای مالی، بیشترین منفعت را ببریم؟ به طور کلی برای پاسخ به این سؤال ، باید گفت که شما میتوانید یک بازه زمانی برای رسیدن به هدف خود تعریف کنید و بر اساس استراتژی خود پیش بروید.
به طور مثال قیمت سهام الان 1000 تومان است و برای هدف 2000 تومان سهام را خریداری میکنیم. همچنین اگر به زیر عدد 1000 تومان بیاید برای خود حد ضرر تعریف میکنیم و از معامله خارج میشویم. اما در انواع تحلیل بنیادی، شما چنین استراتژی نمیتوانید برای خود تعریف کنید.
شما ممکن است بر اساس میزان سودآوری شرکت، سهامی را در قیمت 1000 تومان بخرید و از فردای آن روز سهام شروع به ریزش کند و تا ماهها یا حتی سالها، قیمت 2000 تومان را نبیند. حالا با خود بگویید که یادگیری تحلیل تکنیکال بهتر است یا بنیادی.
داشتن استراتژی دقیق معاملاتی در تحلیل تکنیکال، بزرگترین مزیت و تفاوت آن در مقابل یادگیری تحلیل بنیادی است.
مزایای تحلیل تکنیکال
در خصوص مزایای تحلیل تکنیکال میتوان گفت:
- داشتن استراتژی دقیق
یادگیری تحلیل تکنیکال، موجب خواهد شد تا شما استراتژی دقیقی در نحوه معامله خود داشته باشید و بر همین مبنا، هیچوقت در معامله سردرگم نخواهید شد.
- تشخیص نقاط ورود و خروج
علم تکنیکال در ابتدا به شما خواهد گفت که در چه اعدادی به سهم وارد و خارج شوید. به طور مثال: ممکن است قیمت سهم 500 تومان باشد اما سیگنال ورودی برای شما صادر نشود ولی پس از رشد و رسیدن به قیمت بالاتر، تازه اجازه معامله به شما داده شود.
- یادگیری راحت
بر خلاف سایر آموزشها، با استفاده از الگوهای معاملاتی، شما به راحتی قادر خواهید بود تا در کمترین زمان، بیشترین یادگیری را داشته باشید.
- صرفه جویی در زمان
معایب تحلیل تکنیکال
در خصوص معایب تحلیل تکنیکال میتوان گفت:
- اصول کلی تحلیل تکنیکال تفاسیر مختلف الگو های تحلیل تکنیکال
هر علمی، بر اساس تعاریفی که در آن وجود دارد، دارای محدودیتهای منحصر به فردی است. بر همین مبنا، تحلیل تکنیکال نیز از این قاعده مستثنی نیست. همانطور که در قسمت قبلی گفته شد، الگوها و روندهای زیادی وجود دارد که باید با آنها به طور کامل آشنا شوید تا بتوانید به طور صحیح، روند قیمتی را پیش بینی کنید. مطالعه رسم انواع الگو های هارمونیک می تواند مفید باشد.
به طور مثال، اگر شما فقط الگوی مثلث صعودی را در رشد یا نزول شارپ مدنظر قرار دهید و به حمایت و مقاومت سهم اهمیت ندهید، ممکن است این الگو بهصورت کلی باطل شود و شما را دچار زیان زیادی کند. در آخر نیز موجب شود تا شما از آموزش صحیح تحلیل تکنیکال، دلسرد شوید و آن را رها کنید. اگر درباره این الگو به دنبال اطلاعات بیشتری هستید مطالعه مقاله "الگو های ادامه دهنده در تحلیل تکنیکال" را پیشنهاد می کنیم.
- عدم تعیین ارزش ذاتی
اکثر افرادی که در زمینه تریدینگ موفق بودهاند، پارامترهای ذاتی سهام از جمله: میزان فروش و سود شرکت را نیز برای خرید سهم در نظر گرفتهاند. اما برای کسانی که تنها بهصورت یک بعدی علم تکنیکال را فرا گرفتهاند و به فاکتورهای بنیادی توجه نمیکنند، احتمال موفق شدنشان در معامله، به همان میزان کاهش مییابد. پس میتوان گفت یکی از معایب علم تکنیکال، عدم توجه به ذات بنیادی سهام است.
- عدم کاربرد علم تکنیکال در عرضه اولیه
همانطور که در ابتدا گفته شد، یکی از ارکان مهم علم تکنیکال، توجه به گذشته سهم و تحلیل آینده آن بر همین اساس است. اما عرضههای اولیه گذشتهای ندارند و شما قادر نخواهید بود این سهامها را بهصورت درست تحلیل کنید.
اصول کلی تحلیل تکنیکال
در بازارهاي مالي جهت خريد و فروش داراييها دو روش مستقل به نامهاي «فاندانتال» و «تكنيكال» وجود دارند كه هر يك طرفداران و متخصصان كاركشتهاي دارند. در ميان اکثر دوره های آموزش فارکس تحلیل تکنیکال طرفداران بیشتری دارد، تحليل تكنيكال با تمركز بر نمودارهاي تغيير قيمت در گذشته، به پيشبيني روند آينده مي پردازد.
بازار به چه روشي حركت مي كند؟ چقدر بالا و يا پايين خواهد رفت؟ و چه زماني روش خود را تغيير خواهد داد؟ اينها سوالات و نگراني هاي اصلي تحليلگر تكنيكال است. در وراي نمودارها و گرافها و فرمول هاي محاسباتي بهكار رفته براي تحليل روندهاي بازار، چند مفهوم اوليه وجود دارد كه براي اغلب تئوري هايي كه امروزه توسط تحليلگران تكنيكال به كار مي روند، كاربرد دارد.
جان مورفي تحليلگر تكنيكال خبره سايت StockCharts ، بر اساس تجربه سي ساله خود در زمينه تحليل فني، ده راهكار ساده را براي تجارت تكنيكال ارائه كرده است؛ قواعدي براي كمك به تشريح ايده كلي تحليل تكنيكال براي مبتديان و همچنين براي ساده كردن تحليل براي معاملهگران با تجربه تر. اين قواعد ابزارهاي كليدي براي شناسايي فرصتهاي خريد و فروش را تعريف مي کنند.
جان مورفي قبل از پيوستن به تحليلگران سايت StockCharts به مدت هفت سال تحليلگر فني شبكه CNBC-TV در برنامه تلويزيوني محبوب Tech Talk بود و سه كتاب پرفروش با عناوين تحليل تكنيكال در بازارهاي مالي، تحليل تكنيكال درون بازاري و سرمايه گذار بصري را منتشر كرد.
مباني روش مورفي در تحليل تكنيكال نشان مي دهد كه تعيين جهت حرکت بازار از تعيين علت اين حركت مهم تر است كه البته اين ديدگاه به خوبي با ماهيت تحليل تكنيكال سازگار است.
ده قانون از مهم ترين قوانين جان مورفي در بررسي تكنيكال در ادامه بيان شده است:
روندها را ترسيم كنيد
با تحليل يك نمودار هفتگي و ماهيانه مربوط به چند سال شروع كنيد. يك نمودار مقياس بزرگ از بازار، ميدان ديد بيشتر و چشم انداز دراز مدت آن بازار را ارايه مي كند. بعد از بررسي و تثبيت نمودارهاي دراز مدت، در مورد نمودارهاي كوتاه مدت تر تحقيق نماييد. اغلب يك نماي كوتاه مدت از بازار، به تنهايي ميتواند فريب دهنده باشد. حتي اگر شما به صورت خيلي كوتاه مدت خريد و فروش مي كنيد، اگر در جهت روندهاي ميان مدت و دراز مدت بازار تجارت كنيد، عملكرد بهتري خواهيد داشت.
روندها را تشخيص دهيد
و در راستاي آنها جلو برويد: روندهاي بازار داراي اندازههاي متفاوتي (درازمدت، ميان مدت، كوتاه مدت) هستند. ابتدا تعيين كنيد كه شما بر طبق كدام يك مي خواهيد پيش برويد و پس از آن از اصول کلی تحلیل تکنیکال نمودار مناسب استفاده كنيد. اطمينان حاصل كنيد كه در جهت روندها معامله ميكنيد. سهام با قيمت پايين را در صورتي خريداري كنيد كه روند رو به بالا باشد. سهام با قيمت بالا را در صورتي بفروشيد كه روند رو به پايين باشد. اگر شما با يك روند ميان مدت تجارت ميكنيد، از نمودارهاي روزانه و هفتگي استفاده كنيد. اگر شما روزانه تجارت ميكنيد از نمودارهاي روزانه و طي روز استفاده كنيد. اما در هر حالت، اجازه دهيد تا نمودار داراي بازه زماني بلندتر روند را مشخص كند و سپس از نمودار كوتاهمدت، جهت تعيين زمانبندي مناسب براي خريد و فروش استفاده كنيد.
نقاط بالا و پايين را شناسايي كنيد
سطوح حمايت و مقاومت را پيدا كنيد. بهترين جا براي خريد يك سهام در نزديكي سطح حمايت است. سطح حمايت معمولا يك نقطه پايين قبلي است كه چندين بار تكرار شده است. بهترين جا براي فروش يك سهام در نزديكي سطوح مقاومت است. مقاومت معمولا يك نقط اوج قبلي است. بعد از آنكه يك نقطه اوج يا همان مقاومت شكسته شد، تبديل به يك خط حمايت در مقابل پس رفتهاي بعدي قيمت ميشود. به عبارت ديگر، نقطه «اوج» قبلي تبديل به يک نقطه حمايت جديد ميشود. همچنين به روش مشابهي وقتي كه يك سطح حمايت شكسته ميشود، معمولا تبديل به يك سطح مقاومت براي فروشهاي بعدي ميشود؛ يعني نقطه «پايين» قبلي ميتواند تبديل به يك نقطه «بالا»ي جديد شود.
اندازه عقبنشيني (اصلاح) را بسنجيد
تصحيحات بازاري كه رو به بالا و يا پايين انجام ميشوند، بخش قابل توجهي از روند قبلي را دوبارهسازي ميکنند. شما ميتوانيد ميزان تصحيحات بوجود آمده را اندازه گيري و بر حسب درصد بيان كنيد. يك معيار ۵۰ درصدي از پيمايش مجدد روند قبلي رايجترين حالت است. حداقل پيمايش مجدد يك سوم روند قبلي است و حداكثر آن دو سوم روند قبلي است. سطوح فيبوناچي ۳۸ درصد و ۶۲درصد نيز مشاهداتي ارزشمند هستند. بنابراين، طي پسرفتهاي يك روند رو به بالا، نقاط خريد اوليه در ناحيه ۳۳-۳۸ درصد اوج قبلي قرار خواهند داشت.
خط روند را رسم کنيد
خطوط روند يكي از ساده ترين و موثرترين ابزارهاي نمودارخواني هستند. تمام چيزي كه شما نياز داريد يك خطكش و دو نقطه روي نمودار است. خطوط روند رو به بالا بر روي دو نقطه پايين متوالي رسم ميشوند. خطوط روند رو به پايين بر روي دو نقطه بالاي (اوج) متوالي رسم ميشوند. قيمتها معمولا قبل از ادامه روند خود، به سمت خطوط روند پس رفت خواهند كرد. يك خط روند قابل قبول(معتبر) بايد حداقل سه بار لمس شود. هر چه يك خط روند اثرطولاني تري داشته باشد و دفعات بيشتري آزمايش شده باشد، اهميت آن بيشتر ميشود.
ميانگين را دنبال كنيد
ميانگينهاي متحرك سيگنالهاي خريد و فروش قابل مشاهده در اختيار ما قرار ميدهند. اگر روند موجود هنوز در حركت باشد، ميانگينهاي متحرك به شما ميگويند و همچنين به شما در اثبات تغيير يك روند كمك ميكنند. به هر حال، ميانگينهاي متحرك هيچ اطلاعاتي در مورد حتمي بودن و يا قريب الوقوع بودن يك تغيير روند، به شما نمي دهند. يك نمودار تركيبي از دو ميانگين متحرك رايجترين روش پيدا كردن سيگنالهاي خريد و فروش است. برخي از تركيبات رايج از نمودارهاي ميانگين متحرك عبارت اند از: ۴و ۹ روز، ۹و۱۸ روز، ۵ و ۲۰ روز. سيگنالها زماني پديد ميآيند كه خط ميانگين كوتاه تر از خط ميانگين بلندتر عبور کند. عبور خط قيمت از ميانگين متحرك ۴۰ روزه نيز سيگنالهاي خوبي براي خريد يا فروش فراهم ميكند. چون خطوط نمودار ميانگين متحرك، شاخصهايي هستند كه از روند پيروي ميكنند، در يك بازار رونددار (صعودي يا نزولي) بهترين عملكرد را دارند.
زمان چرخش بازار را تشخيص دهيد
نوسانگرها در شناسايي سهامي كه خريد و يا فروش بيش از حد داشتهاند، بسيار كمك ميكنند. عليرغم آنكه ميانگينهاي متحرك يك تغيير روند بازار را تاييد ميكنند، نوسانگرها اغلب به ما هشدار ميدهند كه يك بازار بيش از حد بالا و يا پايين رفته و به زودي تغيير جهت خواهد داد. دو نوع از رايجترين نوسانگرها، شاخص نيروي نسبي (RSI) و نوسانگرهاي تصادفي هستند. هر دوي آنها در مقياس بين صفر و۱۰۰ كار ميكنند. در شاخص RSI اعداد بالاي ۷۰ نشان دهنده خريد بيش از حد و اعداد زير ۳۰ فروش بيش از حد سهام را نشان ميدهند. اين مقادير در نوسانگرهاي تصادفي به ترتيب ۸۰ و ۲۰ هستند. اغلب معاملهگران از نمودارهاي ۱۴ روزه يا هفتگي براي نوسانگرهاي تصادفي و نمودارهاي ۹ يا ۱۴ روز يا هفتگي براي شاخص RSI استفاده ميكنند. واگرايي نوسانگرها اغلب چرخشهاي را بازار هشدار ميدهند. اين ابزارها بهترين كاركرد را در يك بازار رونددار دارند.
علائم هشداردهنده را بشناسيد
بر طبق MACD تجارت كنيد. ميانگين متحرك همگرا/ واگرا (كه توسط جرالد اپل ابداع شد يك سيستم تقاطعي ميانگين متحرك را با نماگرهاي خريد بيش از حد و فروش بيش از حد تركيب نموده است. يك سيگنال خريد زماني به وجود ميآيد كه خط سريعتر از خط كندتر عبور کرده و هر دو خط زير صفر باشند. يك سيگنال فروش زماني به وجود ميآيد كه خط سريعتر از خط كندتر عبور کرده و هر دو خط بالاي صفر باشند. سيگنالهاي هفتگي بر سيگنالهاي روزانه برتري دارند. يك هيستوگرام MACD اختلاف بين دو خط را رسم ميكند و هشدارهاي سريعتري در مورد تغيير روند ميدهد. اين نمودار به اين دليل «هيستوگرام» ناميده شده است كه ميلههاي عمودي براي نمايش اختلاف بين دو خط روي نمودار به كار رفتهاند.
وجود يا عدم وجود يك روند را مشخص كنيد
از ADX استفاده كنيد. خط شاخص ميانگين هدايتي (ADX) به تعيين اينكه يك بازار از روند خاصي پيروي ميكند يا در يك دوران تجاري قرار دارد، كمك ميكند. اين شاخص درجه و يا جهت روند بازار را اندازهگيري ميكند. يك خط صعودي ADX بيانگر وجود يك روند قوي است. يك خط نزولي ADX بيانگر وجود يك بازار بدون روند است. يك خط صعودي ADX با ميانگينهاي متحرك سازگار است و يك خط نزولي ADX با نوسانگرها سازگار است. با رسم جهت خط ADX، سرمايهگذار ميتواند تعيين كند چه سبك تحليل و چه مجموعهاي از شاخصها براي محيط جاري بازار مناسب تر هستند.
علائم تاييد كننده را بشناسيد
اين اصول کلی تحلیل تکنیکال علائم شامل عرضه و تقاضاي قبل از شروع بازار و حجم هستند. سفارشهاي دادوستد قبل از شروع بازار و حجم مهمترين شاخصها در معاملات آتي (futures) هستند. حجم بر قيمت مقدم است. شما بايد اطمينان حاصل كنيد كه حجم سنگينتر معامله در جهت روند متداول اتفاق افتاده است. در يك روند رو به بالا، حجمهاي سنگين بايد در روزهاي رو به بالا مشاهده شود. سفارشهاي دادوستد قبل از شروع بازار اثبات ميكند كه پول جديد از روند متداول حمايت ميكند. سفارشهاي دادوستد قبل از شروع بازار معمولا يك هشدار است كه روند در حال تكميل يا توقف است. يك روند رو به بالا و صحيح قيمت بايد با حجم صعودي و عرضه و تقاضاي قبل از شروع بازار همراه باشد. در پايان جان مورفي توصيهاي براي همه تحليلگران دارد: تحليل تكنيكال يك مهارت است كه با تجربه و مطالعه بهبود مييابد. هميشه يك شاگرد باقي بمانيد و به يادگيري ادامه دهيد.
اگر به تحلیل تکنیکال علاقه مند هستید و می خواهید بر اساس اصول تحلیل تکنیکال یک سیستم معاملاتی سودده داشته باشید توصیه می کنیم مقاله “ چگونه یک استراتژی معاملاتی بسازیم؟ “را در مطالعه نمایند.
تحلیل تکنیکال در بورس
هدف اصلی تمام افرادی که در بازارهای مالی فعالیت میکنند، پیشبینی قیمتهاست. به همین منظور هر ساله روشها و متدهای متفاوت و جدیدی، برای پیشبینی روند قیمتها به وجود میآید. به طور معمول تحلیل قیمت سهام به دو روش کلی صورت میگیرد، تحلیل بنیادی و تحلیل تکنیکال. به پیشبینی قیمت سهام مختلف با استفاده از روشهایی که پایه و اساس آن رفتار گذشته قیمت و روند سهام است، تحلیل تکنیکال میگویند. این تحلیل در تمامی بازارهای مالی جهان از فارکس و بیتکوین و طلا گرفته تا نفت و بازار بورس تهران قابل پیاده سازی میباشد. فعالان بازارهای مالی در سراسر جهان در کنار آموزش بورس از این روشها برای کسب سود بیشتر استفاده میکنند.
اصول پایه و اولیه تحلیل تکنیکال
برای شرح خلاصهای جامع از اصول اولیه تحلیل تکنیکال، ضروری است که سه نکته کلی زیر را در نظر داشته باشیم.
- همه نکات و جزئیات در قیمت یک سهم دیده میشود.
اخبار مثبت و منفی در مورد سهام، مشکلات و موارد مهم اقتصادی و جو جامعه، تاثیر خود را مستقیما روی قیمت سهام میگذارند و ما را متوجه شرایط به وجود آمده میکنند.
- همه قیمتها طبق روند مشخص و معینی حرکت میکنند.
تمامی روندهای به وجود آمده به نحوی با روندهای گذشته هماهنگ و همراه هستند. این روندها نمیتوانند بدون نظم و نامرتب به هر سمتی حرکت کنند
- تاریخ همیشه تکرار میشود.
این جمله به این معناست که اغلب فعالان بورس، تمایل دارند تا واکنشهایی مطابق با زمان گذشته داشته باشند؛ بنابراین روندهای به وجود آمده به مرور زمان تکرار خواهند شد.
الگوهای قیمتی چیست؟
الگوهای قیمتی در واقع اشکال خاصی از نمودار سهام هستند که بعد از تشکیل آنها، افراد میتوانند روند قیمتی را با درصد قابل قبولی حدس بزنند. از مهمترین الگوهای قیمتی میتوان به الگوی برگشتی، الگوی پرچم و الگوی سر و شانه اشاره کرد.
روند چیست؟
یکی از کلیدیترین نکات برای یادگیری تحلیل تکنیکال، شناخت درست روندها میباشد. روندها به طور کلی به سه دسته زیر تقسیم میشوند.
- روند صعودی و مثبت: هرگاه در نمودار یک سهم، درهها به صورت متوالی، هر یک بالاتر از دره قبلی قرار گرفتند. همچنین قلهها هم به همین منوال، به طور متوالی، یکی پس از دیگری به سمت بالا حرکت کردند، روندی شکل خواهد گرفت که به آن روند صعودی و مثبت میگویند. معمولا برای شناسایی یک روند، حداقل سه قله و سه دره متوالی را در نظر میگیرند؛ اما برای اطمینان بیشتر، میتوان این تعداد را افزایش داد. برای انجام دقیق این کار، قلهها و درهها را با استفاده از یک خط اریب به یکدیگر وصل میکنند؛ اگر این خط بدون برخورد به نمودار و به صورت صعودی قرار گرفت، یعنی روند را درست شناسایی کردهایم.
قله: سقف قیمتی در هر نوسان
دره: کف قیمتی در هر نوسان
- روند نزولی یا منفی: روند نزولی، درست برعکس شده همان روند صعودی است؛ به این صورت که اگر در نمودار یک سهم، قلهها به صورت متوالی از یکدیگر پایینتر بوده و درهها نیز به همین منوال باشند، این روند یک روند نزولی خواهد بود.
- روند خنثی یا بدون تغییر و رنج: در این نمودارها هیچ صعود یا نزول ممتدی دیده نمیشود. قلهها و درهها یا در یک راستا بدون شیب قرار دارند یا به صورت یکی در میان بالا و پایین میروند.
خطوط حمایت و مقاومت در تحلیل تکنیکال
فعالان بازار با توجه به گذشته نمودار و همچنین شرایط تغییر روند قیمتی قبل، اجازه صعود یا سقوط بیش از حد را به سهام نمیدهند. به این موضوع خطوط حمایت و مقاومت محدودههای قیمتی میگویند.
خط حمایت:
به محدوده قیمتی گفته میشود که قیمت یک سهم به میزان کافی سقوط کرده است و حالا دارای یک قیمت جذاب برای خرید است. در گذشته نیز قیمت سهم وقتی به این حد رسیده است، سقوطش متوقف شده و شروع به بالارفتن کرده است. پس با توجه به این شرایط تقاضا در این نماد بالارفته و اصطلاحا با حمایت بازار مواجه میشود.
خط مقاومت:
به محدوده قیمتی گفته میشود که قیمت یک سهم به نهایت ممکن خود رسیده است و از نگاه سرمایه گذاران دیگر هیچ جذابیت و ارزشی برای خرید ندارد. در این چنین شرایطی، قیمت برای فروشندگان جذاب خواهد بود و با بالا رفتن میزان عرضه، قیمت سهم وارد دور سقوط شده و اصطلاحا با مقاومت بازار روبرو خواهد شد.
سقف تاریخی، کف تاریخی و قیمت گذشته هر سهم میتواند یکی از معتبرترین و واضحترین خطوط مقاومت و حمایت بازار در تحلیل تکنیکال باشد. خطوط حمایت و مقاومتی که فعالان بازار به آن واکنش نشان میدهند.
انواع نمودار های قیمتی
در تحلیل تکنیکال از نمودارهای قیمتی متفاومتی استفاده میشود که هر کدام از آنها اطلاعات مهمی را به ما میدهند. انواع نمودارهای قیمتی عبارتند از:
نمودار خطی
سادهترین نمودار، نمودار خطی است. در این نمودار قیمتهای آخرین معاملات به وسیله یک خط به یکدیگر وصل میشوند و نوسان قیمتی را نشان میدهد.
نمودار میلهای
این نمودار کاربرد بیشتری نسبت به نمودار خطی داشته و اطلاعاتی شامل قیمت باز شدن و بسته شدن سهم، قیمت اولین معامله و آخرین معامله را به ما ارائه میدهد؛ اما کار با این نمودار به دلیل نداشتن رنگ و حجم در میلهها، تا حدودی دشوار بوده و تحلیل سختتری دارد.
نمودار کندل استیک یا شمع ژاپنی
این نمودار تمام اطلاعاتی که نمودار میلهای نشان میدهد را دارد با این تفاوت که شما میتوانید رنگ شمعها را تغییر داده و صعودی یا نزولی بودن آن را به راحتی تشخیص دهید. همچنین شمعها به دلیل نوع خاص نمایششان، به راحتی قابل تحلیل میباشند و مشکلات نمودار میلهای را ندارند. به طور خلاصه محبوبترین نمودار در تحلیل تکنیکال، نمودار کندل استیک است. علاوه بر همه این موارد نمودارهای کندل استیک دارای الگوهای تحلیل بسیار قوی در تحلیل تکنیکال میباشند. الگوهایی که هر کدام از آنها به تنهایی اطلاعات زیادی را در اختیار ما قرار میدهند. اطلاعاتی از قبیل الگوهای دوجی، ساندویچ و چکش.
اندیکاتورها و اسیلاتورها
اسیلاتور به معنای نوسانگر یا نوسان ساز و اندیکاتور نیز به معنای نشانگر یا شاخص میباشد.
اندیکاتورها و اسیلاتورها در واقع ابزارهایی هستند که با استفاده از ریاضی و فرمولهای خاص آن، اطلاعات بسیار مفیدی را نسبت به روند سهم و آینده آن به ما ارائه میدهند. اسیلاتورها و اندیکاتورها دو مفهوم جدا از هم نیستند و جالب است بدانید که اسیلاتورها زیر مجموعه اندیکاتورها میباشند. معمولا در تحلیل تکنیکال، اسیلاتورها و اندیکاتورها نقش بسزایی در گرفتن سیگنالهای خرید و فروش سهام دارند. اندیکاتورها به دو صورتِ روی نمودار و زیر نمودار نمایش داده میشوند.
معروفترین اندیکاتورها عبارتند از مووینگ اوریجها (MA)، بولینجربند(BB)، HMA و FRACTAL؛ همچنین معروفترین اسیلاتورها عبارتند از استوکستیک، RSI، MACD وCCI .
البته این نکته را هم نباید اصول کلی تحلیل تکنیکال از خاطر برد که اتکای تمام و کامل به اسیلاتورها و اندیکاتورها کار اشتباهی است و میتواند باعث ضررهای هنگفتی بشود؛ چرا که آنها تنها یک تایید یا پیشبینی از روندها هستند. برای تعیین اندازه روند و اعتبار آن باید از روشهای دیگر تحلیل تکنیکال نیز استفاده کرد.
فیبوناچی
یکی از معروفترین قواعد و نسبتهای ریاضی، نسبتهای معروف فیبوناچی میباشند. این اعداد توسط ریاضیدان بزرگ ایتالیایی، «لئوناردو فیبوناچی» کشف شدند. در این سری، اعداد دارای نسبتهای مشخصی میباشند؛ به این صورت که هر عدد 1.618 برابر عدد قبل خود و هر عدد 0.618 برابر عدد بعد خود میباشد. این اعداد در جای جای طبیعت و هستی کارایی و قدرت خود را نشان دادهاند حتی در معاملات فعالان بازار سرمایه نیز دیده میشوند.
به همین دلیل انواع مختلف ابزار فیبوناچی وارد تحلیل تکنیکال شد. سادهترین ابزار فیبوناچی اصلاحی به این صورت است که خطوطی با ضرایب 0، 0.236، 0.382، 0.5، 0.618، 0.763 و یک را روی نمودار ایجاد میکنند. به صورت خلاصه قیمت هر سهم با احتمالهای خوبی نسبت به این خطوط واکنش نشان خواهند داد.
ایچیموکو
یکی دیگر از ابزارهای بسیار قدرتمند تحلیل تکنیکال، ابزار ایچیموکو میباشد. با این که ایچیموکو در دسته اندیکاتورها قرار میگیرد، اما به دلیل اطلاعات زیاد و مفیدی که از آن حاصل میشود، به عنوان یک سیستم و استراتژی معاملاتی خوب شناخته و تایید میشود. به طور خلاصه، ایچیموکو از پنج قسمت مجزا به نامهای تنکنسن، کیجونسن، سنکوA، سنکوB و چیکو(چیمو) تشکیل شده است.
از هر کدام این قسمتها، اطلاعات جداگانه و موثری بدست میآید. به عنوان مثال در تحلیل پیشرفته ایچیموکو به ترکیب سنکوA و سنکوB، ابر کومو گفته میشود که اطلاعات فراوانی را راجع به خطوط حمایت و مقاومتی در اختیار ما قرار میدهند.
موجهای الیوت
نظریه موجها الیوت اولین بار توسط «راف نلسون الیوت» مطرح شد. او معتقد بود که روندهای بازار که خود تشکیل موج میدهند، همیشه از رفتار خاصی پیروی کرده و طبق آنها عمل میکنند. مبحث موجهای الیوت بسیار مفصل و گستره است اما اگر بخواهیم صرفا اشاره کوتاهی به آن داشته باشیم باید بگوییم که امروزه در تحلیل تکنیکال، موجها به دو دسته کلی انگیزشی و اصلاحی دسته بندی میشوند.
موجهای انگیزشی به موجهای روند دار که صعودی یا نزولی بازار هستند، گفته میشود. این موجها معمولا شامل پنج موج کوچک میشوند. در این پنج موج، سه موج در جهت حرکت و دو موج در خلاف جهت حرکت اصلی روند میباشند. موجهای اصلاحی نیز بعد از تکمیل موجهای انگیزشی به وجود میآیند و آنها تا حدی اصلاح میکنند.
به پیشبینی قیمت سهام مختلف با استفاده از روشهایی که پایه و اساس آن رفتار گذشته قیمت و روند سهام است، تحلیل تکنیکال میگویند.
ما در سایت سیگنال بخش آموزش تحلیل تکنیکال را بر پایه محتوای متنی و ارائه آموزش های ویدئویی به صورت مجزا برای هر قسمت آماده کردهایم.
برای آموزش تحلیل تکنیکال بورس از کجا باید شروع کنیم؟
تحلیل تکنیکال یا تحلیل فنی یکی از روشهای تحلیل بازارهای مالی از جمله بازار سهام یا همان بورس است که طرفداران زیادی بین اهالی بورس پیدا کرده است و بیشتر معامله گران سهام در ایران به دنبال یادگیری و آموزش این روش تحلیلی هستند. به علت سادگی بیشتر و همچنین دلایل روانشناختی از جمله بصری بودن این روش تحلیلی، اکثر افراد مبتدی تحلیل تکنیکال را بر تحلیل بنیادی ترجیح میدهند و جذب متدهای این روش تحلیلی میشوند. در این مقاله قصد داریم یک راهنمای جامع برای این دسته از افراد فراهم کنیم تا آنها را در میسر درستی قرار دهیم.
برای آموزش تحلیل تکنیکال عجله نکنید!
خیلی از افراد سوال میکنند که برای آموزش تحلیل تکنیکال باید از کجا شروع کنند. قبل هر چیز باید بدانید که نباید برای یادگیری تحلیل تکنیکال عجله کنید. نگران نباشید، زمان کافی خواهید داشت و همیشه در بازار فرصتهای خوبی وجود دارد. قبل از هر چیز به این پرسشها پاسخ بدهید:
- هدف شما از سرمایه گذاری در بورس چیست؟
- چقدر با بورس آشنا هستید و چند سال سابقه معاملاتی دارید؟
- بلند مدت سرمایه گذاری میکنید یا کوتاه مدت؟
- چقدر با تحلیل بنیادی آشنا هستید؟
- چقدر با تحلیل تکنیکال آشنا هستید؟
- به چه دلیل میخواهید تحلیل تکنیکال یاد بگیرید؟
پاسخ به این پرسشها مسیر شما را مشخص خواهد کرد. بنابراین نمیتوان بر ای همه افراد یک نسخه واحد پیچید! در ادامه به بررسی شرایط مختلفی که از پاسخ های مختلف پرسشهای بالا ایجاد میشود خواهیم پرداخت.
هدف شما از سرمایه گذاری در بورس چیست؟
شاید این سوال در نگاه اول کمی عجیب به نظر برسد و شما با خود بگویید: خوب معلوم است، کسب سود! اما منظور از این سوال این است از چه راهی میخواهید با سرمایه گذاری در بورس به سود برسید. عموما دو را برای این کار وجود دارد:
- کسب سود سالانه سهم
- کسب سود از طریق خرید و فروش سهم
برای اطلاعات کامل درباره هر کدام از این روشها میتوانید مقاله سرمایه گذاری در بورس چگونه است را مطالعه کنید. اگر هدف شما کسب سود سالانه سهم است نیازی به آموزش تحلیل تکنیکال ندارید! تحلیل تکنیکال برای معامله گری و خرید و فروش در بورس کارایی دارد.
چند سال در بورس تجربه فعالیت دارید؟
این یک سوال اساسی است. اگر تازه کار هستید باید بدانید در ابتدای فعالیت در بورس باید از روی دست یک فرد باتجربه ترید کنید. یک فرد، تیم، یا کانال معتبر و مطمعن پیدا کنید و با سرمایه اندک، اقدام به خرید و فروش سهمهایی کنید که به شما پیشنهاد شده است. ببینید ممکن است شما زمانی به بازار بورس ورود کردهاید که وضعیت کلی بورس خوب بوده، شاخص اکثرا مثبت بوده و توی این بازار ضرر خاصی نکرده باشید، تجربه شما خیلی کم است و اگر تا الآن از روی دست کسی معامله میکرده اید کاملا طبیعی هست و به طور کلی اصولا در سال اول باید همین کار را انجام میدادید. این کار باید تا زمانی که کم کم با زیر و بم کار آشنا شوید و به قول معروف با سود و ضرر کار آب دیده شوید ادامه پیدا کند. بنابراین در ابتدای ورود به بازار بورس نیازی به یادگیری و آموزش تحلیل تکنیکال ندارید.
اما تا همیشه قرار نیست روال به این صورت پیش برود، شما باید دیر یا زود خودتان شروع به تحلیل سهام کنید و با تحلیل خودتان اقدام به معامله کنید. اما قبل از آن باید چند نکته را گوشزد کنیم. در بورس ایران به دلیل اینکه یک و نیم درصد کارمزد برای هر خرید و فروش باید بپردازید، بخشی از تحلیل تکنیکال کاربرد خاصی توی این بازار ندارد، از این رو نمیتوان تنها با تحلیل تکنیکال موفق بود، شما حتما باید از نظر بنیادی آن قدر مطالعه داشته باشید که تشخیص بدید یک سهم در چه قیمتی نمیارزد یا میارزد. بنابراین:
- در مرحله اول آموزش تحلیل بنیادی مقدماتی ( که چیزایی که باید یاد بگیرید زیاد نیست)
- در مرحله دوم آموزش تحلیل تکنیکال (آن قسمت هایی از تکنیکال که به درد بخور هستند)
- مرحلهی سوم طراحی یک استراتژی شخصی
آموزش تحلیل تکنیکال بورس را از کجا شروع کنیم؟
قبل از آنکه شروع به فراگیری تحلیل تکنیکال کنید باید به چند نکته بسیار مهم توجه کنید. تحلیل تکنیکال ظاهر زیبایی دارد، بسیار مفصل است و جنبه بصری دارد. در طی سالیان سال تریدرهای زیادی این روش تحلیل را بسط داده اند و در حال حاضر تحلیل تکنیکال به یک شبه علم تبدیل شده است. همان طور که ذکر شد بسیاری از تریدرهای مبتدی به این روش روی میآورند، دلیل آن واضح است. تحلیل تکنیکال بسیار ساده تر از تحلیل بنیادی است. اما باید توجه کنید تنها متکی بودن به تحلیل تکنیکال نمیتواند شما را در بازار سهام به موفقیت چندانی برساند. بنابراین میشه از تحلیل تکنیکال به عنوان ابزار کمکی استفاده کرد نه ابزار اصلی. از طرف دیگر بسیاری از مباحث تحلیل تکنیکال (که جزئیات و آب و تاب زیادی هم دارند) طبل تو خالی هستند. سر و صدای زیادی دارند اما کارایی چندانی ندارند. به طور کلی شما باید بر اساس تحلیل بنیادی سهم را انتخاب کنید و بر اساس تحلیل تکنیکال زمان ورود و خروج از سهم را مشخص نمایید.
آموزش گام به گام تحلیل بنیادی برای انتخاب سهم مناسب
برای دانلود کتاب آموزش گام به گام تحلیل بنیادی روی لینک زیر کلیک کنید.
آیا میخواهید در بورس به موفقیت برسید؟ آیا نمیدانید چگونه یک سهم را از منظر بنیادی تحلیل کنید؟ نبود منبع آموزشی مناسب در زمینه تحلیل بنیادی انگیزه ای شد تا در یک کتاب آموزشی به زبانی کاملا ساده و کاربردی، به کمک تصاویر گویا و آموزش گام به گام، روش انتخاب یک سهم را بر اساس نکات بنیادی آموزش داده ایم. قطعا این روش آموزشی را در هیچ کجا پیدا نخواهید کرد! این کتاب الکترونیکی را به تمام کسانی که می خواهند در بازار بورس به موفقیت مستمر برسند توصیه میکنیم .
اما برای فراگیری اصول تحلیل تکنیکال میتوانید به دو روش عمل کنید:
- آموزش سلولی
- آموزش گام به گام
آموزش سلولی تحلیل تکنیکال
نام اموزش سلولی شاید در ابتدا کمی عجیب باشد. قبل از هر چیز احتمالا میدانید که در تحلیل تکنیکال با نمودار قیمت سهم سر و کار داریم. پیشنهاد میشود مقاله تحلیل تکنیکال چیست را مطالعه کنید.
اگر کل مطالب تحلیل تکنیکال را محاط در یک دایره در نظر بگیریم، شما میتوانید از یک نقطه در داخل این دایره آموزش را شروع کنید و کم کم بر کل مطالب احاطه پیدا کنید.
بر فرض مثال اندیکاتورها یکی از ابزار مهم در تحلیل تکنیکال هستند. فرض کنیم شما هیچ گونه اطلاعی از تحلیل تکنیکال اصول کلی تحلیل تکنیکال ندارید. در گوگل سرچ کنید “اندیکاتور چیست؟”، به راحتی میتوانید به مقالات و اطلاعات خوبی در این زمینه دسترسی پیدا کنید. یکی دوتا مقاله اول در نتایج گوگل را باز کنید و شروع به مطالعه کنید. نترسید و مستقیم وارد مبحث شوید. در حین مطالعه مقاله ای درباره اندیکاتور احتمالا با عنوانی مثل “روندها” برخورد خواهید کرد. اگر با روندها در تحلیل تکنیکال آشنا نیستید همین جا ادامهی مطالعه را متوقف کنید. دوباره در گوگل سرچ کنید “روندها در تحلیل تکنیکال”. زمانی که کاملا متوجه شدید روندها در تحلیل تکنیکال چیستند، به ادامه مطالعه مقاله اندیکاتور چیست بپردازید. در واقع هر کجا با اصطلاح یا مفهومی در مقاله مواجه شدید که آن را از قبل بلد نیستید، قبل از ادامه مطالعه سعی کنید ان مفهوم را متوجه شوید.
همین روال را تا مطالعه کامل مقاله ادامه دهید. خوب در این لحظه شما به طور کامل متوجه شده اید که “اندیکاتور چیست” و در عین حال با بسیاری از مفاهیم پایهای کاربردی تحلیل تکنیکال آشنا شده اید. این روش به دلیل اینکه شما یادگیری یک مطلب را به عنوان یک نیاز درک میکنید، در ذهن شما ماندگار خواهد بود. با این روش کم کم دایره اطلاعات شما وسیع خواهد شد و دیری نمیگذرد که شما تمامی مطالب اصلی و کاربردی تحلیل تکنیکال را فرا میگیرید.
روش گام به گام در یادگیری تحلیل تکنیکال
در این روش شما باید به صورت گام به گام مطالب مختلف تحلیل تکنیکال را یاد بگیرید. عیب بزرگ این روش این است که مباحث تحلیل تکنیکال پیوستگی زنجیرواری به یکدیگر ندارند و ممکن است زمان شما در فراگیری مطالب کم اهمیت هدر برود. البته یک سری اصطلاحات و مفاهیم پایهای وجود دارند که شما قبل از فراگیری اصول کلی تحلیل تکنیکال هر یک از مباحث تحلیل تکنیکال، باید با آنها آشنا باشید. در اینجا برای اینکه بدانید بهتر است از کجا شروع کنید، ما یک لیست از مهم ترین کلید واژههای تحلیل تکنیکال (به ترتیب الویت) را در اینجا ذکر میکنیم، اینترنت دریایی از اطلاعات را در پیش روی شما قرار داده است. روی لینکهای آبی میتوانید کلیلک کنید و مقاله مربوط به آن مبحث را مطالعه کنید.
این کلید واژهها اصلی ترین و کاربردی ترین مطالب در تحلیل تکنیکال بورس هستند که شما بعد از فراگیری گام به گام آنها میتوانید به آموزش مطالب دیگر بپردازید.
نتیجه گیری
آموزش تحلیل تکنیکال بورس نیازمند صبر و حوصله است. همان طور که ذکر شد شما میتوانید از دو روش گام به گام و سلولی برای آموزش و یادگیری تحلیل تکنیکال بورس اقدام کنید. به یاد داشته باشید در شرایط زیر الویت شما آموزش تحلیل تکنیکال نیست:
- تازه کار هستید (کمتر از چند ماه در بورس سابقه فعالیت دارید)
- سرمایه گذاری در بورس را برای دریافت سود سالانه سهم انجام داده اید
- سرمایه گذاری شما بلند مدت است
- با تحلیل بنیادی آشنا نیستید
اگر ابهام یا سوالی درباره آموزش تحلیل تکنیکال در بورس دارید میتوانید در قسمت نظرات همین پست سوال خود را مطرح کنید. مشاورین ما در اسرع وقت پاسخگوی شما خواهند بود.