استراتژی معاملاتی پوزیشن تریدینگ

«هرچه بازده احتمالی یک سرمایهگذاری بیشتر باشد، ریسک آن سرمایه گذاری نیز بیشتر است.».
استراتژی معاملاتی موقعیتی (Position trading strategy)
از استراتژی معاملاتی موقعیتی در بازههای بلندمدت استفاده میشود. این استراتژی عمدتا روی تحلیل عوامل بنیادی (fundamental) تکیه میکند. البته از ابزارهای تکنیکال مانند تئوری موج الیوت نیز میتوان در این استراتژی استفاده کرد. در این استراتژی، نوسانات کوچک بازار لحاظ نمیشوند چون روی جهت کلی و بزرگتر بازار اثر مهمی ندارند. از استراتژی موقعیتی میتوان در تمامی بازارها، از سهام و کالا گرفته تا فارکس، استفاده کرد.
۲. ویژگیهای استراتژی معاملاتی موقعیتی
۱.۳. طول معاملات
همانطور که گفتیم، معاملات موقعیتی بازه زمانی بلندمدت (چند هفته، ماه، یا حتی سال) دارند و از این رو مناسب معاملهگران با پشتکارتر هستند. در این استراتژی باید بتوانید اثر عوامل اقتصادی اثرگذار در بازار را درک کنید و همچنین از ابزارهای پیشبینی تکنیکال استفاده کنید. در کل، شما بر اساس این تحلیلها و اطلاعات وارد یک موقعیت میشوید و آنرا تا زمانی که به سودآوری برسد، حفظ میکنید و سپس پس از تحقق سود مورد نظر خود، موقعیت را میبندید.
۲.۳. نقاط ورود و خروج
در معاملات موقعیتی، برای بازههای طولانیتر (مثلا هفتگی یا ماهانه) تحلیل سطوح کلیدی نمودار اهمیت زیادی دارد چون میتواند اطلاعات زیادی درباره وضعیت بازار فراهم کند. سطوح کلیدی به معنای سطوح نقاط حمایتی و مقاومتی مهمی هستند که معمولا یا قیمت را در سطحی مشخص حفظ میکنند یا باعث چرخش جهت قیمت میشوند (مثلا زمانی که نمودار پایین برود ولی پس از برخورد به سطح حمایتی، رو به بالا برگردد و صعودی شود، که در این حالت به نقطه تغییر جهت نمودار نقطه محوری یا pivot point میگوییم). در کل، نقاط ورود و خروج به معاملات را باید با استفاده از تحلیل تکنیکال تعیین کرد.
مثال: معامله موقعیتی در شاخص DAX آلمان
در نمودار فوق، شاهد تشکیل الگوی سر و شانه (H&S) در بازه زمانی (timeframe) دوساله هستیم. همچنین میبینیم که به احتمال قوی، قیمت از خط گردن نمودار (خط قرمز افقی) پایینتر خواهد رفت. در این مثال، روند نزولی شاخص DAX آلمان با استفاده از تحلیل بنیادی و تکنیکال پیشبینی شده است. در پایان سال ۲۰۱۸، آلمان به سبب جنگ تجاری بین آمریکا و چین و اثر سوء آن روی صنعت خودروسازی شاهد رکود تکنیکال بود. همچنین پیشبینی میشد که برگزیت (خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا) نیز اثر منفی روی اقتصاد آلمان داشته باشد. در این مورد، تشخیص الگوهای تکنیکال و همچنین تحلیل عوامل بنیادی اجازه میدهد تا با ترکیب تحلیل بنیادی و تکنیکال بتوان تصمیمگیریهای خوبی در معاملات داشت.
۳. نقاط قوت و استراتژی معاملاتی پوزیشن تریدینگ ضعف استراتژی معاملاتی موقعیتی
برخی نقاط قوت و ضعف استراتژی معاملاتی موقعیتی بدین شرح است، پس سعی کنید آنها را با شرایط خود مقایسه کنید و تصمیم بگیرید که این استراتژی تا چه اندازه با شرایط شما سازگار است:
نقاط قوت:
- به صرف زمان کمی نیاز دارد
- نسبت ریسک به پاداش بسیار خوب
نقاط ضعف:
- فرصتهای معاملاتی بسیار کم هستند
- نیازمند درک قوی از تحلیل تکنیکال و بنیادی
در همین رابطه مطالعه این مقاله را پیشنهاد میکنیم: آشنایی با استراتژیهای معاملاتی فارکس
آموزش استراتژی پوزیشن تریدینگ (Position trading) در بازار فارکس
استراتژی پوزیشن تریدینگ position trading بلند مدت ترین سبک معاملاتی فارکس است.پوزیشن در اینجا به معنی دارایی،سهام یا ارز در یک بازار مالی است و پوزیشن تریدینگ یعنی معامله کردن روی این دارایی،سهام یا ارز در بازار فارکس.
این آموزش یکی از جلسات آموزشی است که شما برای دسترسی به تمامی جلسات کافی است تا روی عبارت آموزش فارکس کلیک کنید.
برای دسترسی راحت تر میتوانید از منوی مقابل روی سربرگ مورد نظر کلیک کنید و مستقیم به آن بخش راهنمایی شوید.
استراتژی پوزیشن تریدینگ چیست؟
استراتژی پوزیشن تریدینگ همانند سبک های دیگر معاملاتی همچون اسکالپ،معاملات روزانه یا سوئینگ تریدینگ یک سبک معاملاتی است نه یک استراتژی معاملاتی…
این سبک معاملاتی بلند مدت تر از سبک های دیگر است و تایم فریم معالاتی آن معمولا بالاترین تایم فریم هاست.
بدیهی است که با معامله روی تایم فریم های بالا ممکن است معامله شما از چند ماه تا چند سال باز بماند تا به هدفی که میخواهید برسید پس این یک استراتژی زود بازده نیست.
روی استراتژی پوزیشن تریدینگ نمیتوانید به عنوان یک درآمد حساب کنید زیرا پس از سرمایه گذاری ممکن است تا مدت زمان زیادی هیچ سودی کسب نکنید اما سود بلند مدت آن چشمگیر است.
پوزیشن تریدینگ نوعی سرمایه گذاری بلند مدت است با این تفاوت که در سرمایه گذاری در بازار فارکس میتوانید هر زمان که خواستید به سرمایه خود دسترسی داشته باشید و آن را مدیریت کنید.
مزیت دیگر این نوع سرمایه گذاری نسبت به سرمایه گذاری در بازارهای واقعی این است که میتوانید از منفی شدن یک بازار مالی نیز سود ببرید و نیاز نیست حتما بازار مثبت باشد تا سرمایه شما افزایش پیدا کند فقط کافی است پیشبینی کنید بازار صعود خواهد کرد یا سقوط اگر پیشبنی شما درست باشد قطعا شما برنده خواهید بود.
بازار هدف سبک معاملاتی پوزیشن تریدینگ
معاملگر پوزیشن از ترندهای اصلی بازار سود می برد و توجهی به نوسانات کوتاه مدت و میان مدت بازار ندارد به همین دلیل هرچه بازار از ثبات بالاتری برخوردار باشد و بدون نوسان یک ترند استراتژی معاملاتی پوزیشن تریدینگ را طی کند برای تریدر پوزیشن بهتر است.
بازار بورس که سهام شرکت ها در آن قرار دارد به مراتب نوسان کمتری را نسبت به بازار فارکس و بازار ارزهای دیجیتال تجربه میکند پس برای معامله گران پوزیشن مناسب تر است.
بازارهای طلا،نقره،مس،نفت و این قبیل بازاره نیز همانند بازار سهام هستند و نوسانات کمتری دارند همین امر باعث می شود فضا برای معاملات پوزیشن در بازار کالا نیز فراهم باشد.
بازار شاخصها (indices) به گروهی از شرکتها اطلاق میشود که لزوما ارتباط خاصی با یکدیگر ندارند و معمولا از لحاظ جغرافیایی به هم نزدیک هستند، مانند نزدک، داو جونز و FTSE 100. به عنوان مثال FTSE100 شاخص سلامت شاخص قیمت ۱۰۰ شرکت برتر انگلستان است. این شاخصها از افت و خیز کمتری برخوردار هستند و معمولا پوزیشن تریدرها در این بازار نیز به خوبی فعالیت میکنند.
بازار فارکس در روند روزانه نوسان زیادی دارد و مناسب معامله گران روزانه است اما اگر به قصد معاملات پوزیشن وارد این بازار شدید باید اشراف کاملی به تمام اخبار اقتصادی تاثیرگذار در بازار فارکس داشته باشید و همیشه پیگیر اخباری مانند GDP، NFP، میزان خرده فروشی و غیره باشید.
رویکرد تحلیلی سبک معاملاتی پوزیشن تریدینگ
معامله گران در این سبک روند بلند مدت بازار را پیشبینی میکنند و سرمایه گذاری روی ترند ها و روند های برتر بازار انجام می شود.
آنچه بیشترین تاثیر را روی آینده بلند مدت بازار دارد اخبار اقتصادی و رویدادهای سیاسی است به همین دلیل تحلیل فاندامنتال و اشراف کامل به تاثیر اخبار و رویدادها روی بازار از اهمیت ویژه ای برخوردار است.
اما این بدین معنی نیست که معامله گران پوزیشن نیازی به تحلیل تکنیکال و بررسی نمودارها ندارند.
برای ورود به معامله در یک زمان درست و خروج به موقع از معاملات این نمودارها هستند که به شما کمک میکنند.
پس یک معامله گر پوزیشن استراتژی معاملاتی پوزیشن تریدینگ باید به تحلیل فاندامنتال تسلط کامل داشته باشد و چند استراتژی بهینه سازی شده از تحلیل تکنیکال را نیز به خوبی بلد باشد.
استراتژی پوزیشن تریدینگ مناسب چه معامله گرانی است؟
معاملات پوزیشن ممکن است تا چند سال باز بماند معدود معامله گرانی هستند که برای رسیدن به هدف این همه صبور باشند.
از طرف دیگر اتفاقات زیادی ممکن است در طول باز بدون معامله رخ دهد ممکن است نوساناتی را تجربه کنید سرمایه شما را به مرز نابودی برساند مطمئن شوید که میتوانید این شرایط را تحمل کنید.
تا زمان رسیدن به هدف ممکن است بارها شاهد رسیدن به سودهای 50،100یا 200پیپی باشید و بخواهید از معامله خارج شوید اما این سودها مناسب معامله گران میان مدت است نه یک پوزیشن تریدینگ اگر با دیدن 100پیپ سود هیجان زده می شوید سراغ سبک های زود بازده بروید.
سبک معالاتی بلند مدت پس از رسیدن به هدف سود چشمگیری را نصیب سرمایه گذار میکند اما معامله دو جهت دارد اگر اشتباه پیشبنی کنید ضرر زیادی خواهید کرد.
علاوه بر این سرمایه معامله گر پوزیشن باید نوسانات شدید بازار را پوشش دهد پس با سرمایه کم اصلا وارد این سبک معاملاتی نشوید.
به صورت موردی معامله گر پوزیشن:
- باید بسیار بسیار صبور باشد.
- از سرمایه کافی برخورددار باشد.
- به نبال سرمایه گذاری زود بازده نباشد.
- حد ریسک بالا و تحمل ضرر زیاد را داشته باشد.
- به تحلیل فاندامنتال کاملا مسلط باشد.
- تاثیرپذیر نباشد و با مشاهده اولین نشانه ها از هدف خود غافل نشود.
استراتژی های پیاده سازی معاملات پوزیشن تریدینگ
در هر سبک معاملاتی برخی از استراتژی های معاملاتی نتیجه بهتری نشان داده اند.
برخی از این استراتژی ها را بعنوان نمونه برای شما آورده ایم که به اعتقاد اکثر تحلیل گران مناسب ترین استراتژی ها برای یاده سازی معاملات پوزیشن هستند.
معاملات پوزیشن با استفاده از میانگین متحرک (MA)
اندیکاتور میانگین متحرک ۵۰ روزه (MA) و میانگین متحرک 200 روزه (MA) برای معامله گران پوزیشن حائز اهمیت است زیرا این اندیکاتور با دوره زمانی بلند مدت روند قابل توجهی را در دراز مدت نشان می دهند.
تلاقی MA 50 روز و 200 روز:
وقتی دو میانگین متحرک 50روز و 200روز با یکدیگر تلاقی میکنند ،نشان دهنده پتانسیل یک روند طولانی مدت جدید است.
عبور MA 50 روز از 200روز:
صلیب مرگ:
این یک الگو ،زمانی رخ می دهد که یک میانگین متحرک کوتاه مدت از میانگین متحرک بلند مدت عبور می کند و در زیر آن قرار می گیرد. برای مثال، میانگین متحرک 50 روزه با عبور از میانگین متحرک 200 روزه به زیر آن می رسد. به این ترتیب، صلیب مرگ معمولا یک سیگنال نزولی به حساب می آید.
صلیب طلایی:
صلیب طلایی زمانی رخ می دهد که یک میانگین متحرک کوتاه مدت از یک میانگین متحرک بلند مدت عبور می کند و به بالای آن می رسد. به طور معمول، از میانگین متحرک 50 روزه برای کوتاه مدت و از میانگین متحرک 200 روزه برای بلند مدت استفاده می کنند.به این ترتیب، صلیب طلایی معمولا یک سیگنال صعودی به حساب می آید.
معاملات پوزیشن با استفاده از شکست سطوح حمایت و مقاومت
سطوح حمایت و مقاومت در وارد شدن به معاملات تاثیر زیادی دارند.رفتار قیمتی بازار در نزدیکی این سطوح نشان دهنده ادامه یا بازگشت روند است.
تشخیص اینکه بازار با رسیدن به این سطوح چه رفتاری از خود نشان می دهد را میتوان با بررسی شتاب و قدرت بازار بررسی کرد و با استفاده از ابزار هایی مثل اندیکاتور فیبوناچی رتریسمنت یا دستورات معاملاتی میتوان نقطه ورود به معامله را تشخیص داد.
اگر روند بازار انقدر قوی باشد که بتواند سطح حمایت یا مقاومت را بشکند و از آن عبور کند آنگاه روند بازار قدرت کافی برای رسیدن به سطح کافی را دارد پس میتوان در جهت همان روند وارد معامله شد.
اگر با رسیدن به سطوج جمایت و مقاومت از قدرت و شتاب قیمت کاسته شود و دستورات معاملاتی نشان دهنده بازگشت روند باشد روند بازار شکسته خواهد شد و میتوان در جهت عکس وارد معامله شد.
معاملات پوزیشن در با استفاده از اصلاح قیمت
استفاده از اصلاح قیمت بسیار فریبنده است اما ریسک بالایی دارد.
اصلاح قیمت بازار به حالتی گفته میشود که در حین روند کلی آن، قیمت برای مدت کوتاهی در جهت مخالف روند حرکت کند. پوزیشن تریدرها از اصلاحات قیمت برای بیشتر شدن سودشان استفاده میکنند. این تکنیک به این صورت است که در شروع اصلاح، پوزیشن خود را میفروشند و در پایینترین نقطه اصلاح دوباره وارد پوزیشن میشوند. اجرا کردن این تکنیک از تئوری آن سختتر است و نیاز به اندیکاتورهایی مانند اندیکاتور اصلاح فیبوناچی دارد.
تعیین حد سود و حد ضرر در پوزیشن تریدینگ
معاملاتی که گاهی ممکن است برای چند ماه تا چند سال باز بمانند را نمیتوان دائم رصد کرد بنابراین تعیین حد سود و حد ضرر برای این معاملات الزامی است.
یکی از بزرگ ترین مزیت های معاملات پوزیشن معامله در بالاترین تایم فریم است.
حتما میدانید که شناسایی روند بازار فارکس و تشخیص سطوح حمایت و مقاومت در تایم فریم های بالاتر از اعتبار بیشتری برخوردار است.
راحت ترین راه برای تعیین حد سود و حد ضرر انتخاب اصلی ترین سطح حمایت و مقاومت است که در تایم فریم بالا که دید بازتر و بهتری نسبت به بازار دارید تشخیص این سطوح بسیار راحت است.
چند نکته مهم استراتژی پوزیشن تریدینگ
نکته اول:پوزیشن تریدینگ ها معمولا افرادی هستند که زمان بسیار کمی را به مانتورینگ بازار اختصاص می دهند.
گاهی ممکن است در نوسانات شدید بازار قبل از رسیدن به حد ضرر بتوانید با پیاده سازی استراتژی هایی معامله را از ضرر نجات دهید.
بهتر است برای شرایط مشابه اسکریپت تنظیم کنید که قبل از رسیدن به حد ضرر در جریان شرایط بازار قرار بگیرید.
نکته دوم:
معاملات سبک معاملاتی پوزیشن تریدینگ طولانی مدت باز می مانند پس حتما حد سود و حد ضرر تعیین کنید تا زمانی که به سیستم دسترسی ندارید دچار مشکل نشوید.
نکته سوم:
درست است که در معاملات پوزیشن باید حد زیاد نوسانات را در نظر بگیریم و صبور باشیم تا به هدف برسیم اما گاهی شرایط بازار به گونه تغییر می کند که هیچ امیدی به بازگشت روند در جهت معاملات ما نیست پس باید تحمل ضرر داشته باشید و از معامله ای که جای امیدواری ندارد هر چه زودتر خارج شوید.
آشنایی با پوزیشن تریدینگ + پوزیشن تریدر کیست؟
در این مقاله قصد داریم به بررسی یکی دیگر از روشهای ترید در ارزهای دیجیتال بپردازیم. در میان تریدرها و تحلیگران، روشها و استراتژیهای معاملاتی مختلفی همچون، سوئینگ تریدینگ (Swing trading)، هودل (Hodl)، پوزیشن تریدینگ (Position trading) و غیره وجود دارد. در این مقاله به بررسی استراتژی پوزیشن تریدینگ (Position Trading) میپردازیم و با اشاره به ویژگیها و پیشنیازهای این استراتژی، توضیح خواهیم داد که پوزیشن تریدر کیست و چه ویژگیهایی دارد؟
معاملهگران با توجه به استراتژی، هدف و روحیات خود به انتخاب یک یا چند روش از این روشهای معاملاتی میپردازند.
پوزیشن تریدر کیست؟
پوزیشن تریدرها (Position Trader) ارزدیجیتال یا دارایی مورد نظر خود را با توجه به ارزش ذاتی آن و با هدف کسب سود بلندمدت خریداری میکنند. این تریدرها هیچ گونه نگرانی از بابت نوسانات قیمتی و حرکات قیمتی کوتاهمدت یا اخبار کوتاهمدتی ندارند؛ مگر اینکه اخبار معتبری از تریدرهای بلندمدتی منتشر شود.
پوزیشن تریدرها، بر خلاف تریدرهای روزانه (Day Traders) عمل میکنند و تعداد معاملات یا پوزیشنهای آنها خیلی زیاد نیست و معمولاً چیزی کمتر از 10 معامله یا ترید در سال دارند.
درک بهتر مفهوم پوزیشن تریدینگ
پوزیشن تریدرها، دنبالهروِ روند (Trend) هستند. این افراد معتقدند زمانی که یک روند آغاز میشود، برای مدتی ادامه خواهد داشت. ویژگیهای زیر در مورد پوزیشن تریدرها صادق است:
- دنبالهروِ روند هستند
- آغاز روند را تشخیص میدهند، سپس کوین استراتژی معاملاتی پوزیشن تریدینگ را خریداری و نگهداری میکنند تا نمودار قیمتی به قله یا انتهای روند موجود برسد.
- نقاط ورود و خروج احتمالی را با دقت تشخیص میدهند و با استفاده از Stop loss (حد ضرر) ریسک معاملات را به حداقل میرسانند.
تفاوت میان پوزیشن تریدینگ، هودل و سوئینگ تریدینگ
یکی از تفاوتهای اصلی میان پوزیشن تریدرها و سرمایه گذاران بلند مدت این است که افرادی که هودل میکنند، کوین خریداریشده را برای مدت طولانیتری نسبت به پوزیشن تریدرها نگهداری میکنند. این افراد با تشکیل سبدی از داراییهای مختلف با هدف بلندمدت، کوینی را خریداری و نگهداری میکنند؛ اما پوزیشن تریدرها با تشخیص شروع یک روند، کوینی را خریداری میکنند و بعد از تشخیص پایان آن روند، آن کوین را میفروشند.
فلسفۀ این معاملات، کسب حداکثر سود از روند موجود است. دستۀ مقابل این افراد، Day Trader ها هستند که به دنبال کسب سود از نوسانات کوتاهمدت بازار هستند. سویینگ تریدرها چیزی میان این دو دسته هستند، این افراد کوینی را خریداری و آن را برای مدت چند هفته یا چند ماه نگهداری میکنند و معتقدند که به زودی کوین خریداریشده به استراتژی معاملاتی پوزیشن تریدینگ هدف قیمتی مدنظر آنها خواهد رسید.
عوامل مؤثر در پوزیشن تریدینگ
برای موفقیت در پوزیشن تریدینگ، تحلیلگر باید نقاط ورود و خروج را به درستی انتخاب نماید و برای به حداقل رساندن ریسک در آن معامله، از Stop loss استفاده کند. همچنین باید برای مواقعی که ممکن است تشخیص اشتباهی داده باشد، برنامۀ جایگزینی در نظر بگیرد.
در استراتژی معاملاتی پوزیشن تریدینگ، افراد ممکن است برای تصمیمگیری نهایی، از تحلیل تکنیکال، تحلیل فاندامنتال یا ترکیبی از هر دوی آنها استفاده کنند.
همچنین این افراد برای اطمینان از افزایش قیمت ارز دیجیتال مورد نظرشان، از فاکتورهای مربوط به مسائل بنیادی بازار استفاده میکنند و روند کلی بازار و تاریخچۀ الگوهای قیمتی را به دقت بررسی مینمایند.
یکی از مهمترین مزیتهای پوزیشن تریدینگ، زمانبر نبودن آن است. تریدر به یک معامله وارد میشود و تا زمان رسیدن قیمت به محدودۀ مورد نظر خود منتظر میماند و نیازی به صرف زمان و انرژی زیادی ندارد. در مقابل، یکی از اصلیترین ریسکهای این استراتژی این است که ممکن است نوساناتی که تریدر تصمیم به چشمپوشی از آنها گرفته است، در جهت معکوس رخ دهد و باعث حرکت معکوس روند شود.
سخن پایانی
در این مقاله به بررسی یکی دیگر از استراتژیهای معاملاتی در ترید ارزهای دیجیتال پرداختیم. همانطور که میدانید هر کدام از استراتژیهای معاملاتی مزایا و معایب مخصوص به خود را دارند و این تریدر است که با توجه به استراتژی شخصی و هدف خود، روش معاملاتی مناسب خود را تعیین و انتخاب میکند.
اولین نکتهای که باید در انتخاب روش معاملاتی خود در نظر بگیرید، هدف از سرمایهگذاری است. آیا هدف شما از سرمایهگذاری، کسب سود در بلندمدت است؟ میخواهید با استفاده از این سود به گذران زندگی بپردازید یا از فعالیت در بازارهای مالی و خرید سهام یک پروژه لذت میبرید؟
نکتۀ مهم دیگری که وجود دارد این است که مدتزمانی که میخواهید و میتوانید به ترید اختصاص دهید، تأثیر زیادی بر انتخاب نوع استراتژی معاملاتی مناسب شما دارد.
پوزیشن تریدینگ (Position trading) در بازارهای صعودیِ پرقدرت عملکرد بهتری دارد و نمیتوان از این روش در روندهای نزولی به خوبی بهره برد. در شرایطی که بازار دارای روند مشخصی نیست و بازار تقریباً رِنج است، استفاده از روش Day trading انتخاب مناسبتری خواهد استراتژی معاملاتی پوزیشن تریدینگ بود.
تفاوت ترید و سرمایه گذاری در ارز دیجیتال چیست؟
اصطلاح «سرمایه گذاری» و «تریدینگ» با اینکه تفاوتهای کلیدی زیادی باهم دارند، معمولا به اشتباه و به جای یکدیگر به کار برده میشوند. هدف از سرمایه گذاری، جمع کردن سود در میان مدت و بلند است؛ در صورتی که منظور از تریدینگ، کسب درآمد سریع در کوتاه مدت است. در این مقاله از ارز تودی قرار است به بررسی اصول سرمایه گذاری و تریدینگ و همچنین اصلیترین شباهتها و تفاوتهای این دو اصطلاح ارز دیجیتال بپردازیم.
سرمایه گذاری چیست؟
سرمایه گذاری (Investing)، به زبات ساده یعنی استراتژی خرید و نگه داشتن داراییها در مدت زمان طولانی و یکی از روش های کسب درآمد از ارزهای دیجیتال محسوب میشود. ممکن است یک سرمایهگذار دارایی خود را به مدت ۱۰ سال هم نگه دارد. هدف از سرمایهگذاری افزایش قیمت داراییها با گذشت زمان است که بعد از مدت طولانی سود زیادی را برلی سرمایهگذار به ارمغان میآورد. البته مدت زمانی که یک فرد پولی را سرمایه گذاری میکند، به اهداف مالی او بستگی دارد. برای مثال، فردی که برای بازنشستگی پس انداز میکند، ممکن است افق زمانی ۲۰ سال یا بیشتر برای این کار داشته باشد. از طرف دیگر، شخصی که برای پیش پرداخت خانه پسانداز میکند، ممکن است افق زمانی ۵ سالهای داشته باشد.
در سرمایه گذاری یک اصل اساسی و مهم وجود دارد که میگوید:
«هرچه بازده احتمالی یک سرمایهگذاری بیشتر باشد، ریسک آن سرمایه گذاری نیز بیشتر است.».
این قانون به نام قانون «مبادله ریسک و بازده» شناخته میشود؛ ریسک یعنی «بازدهی واقعی» برای سرمایهگذار از «بازدهی پیشبینی شده» آن متفاوت خواهد بود. افق زمانی طولانی به سرمایهگذار، فرصتهای بیشتری برای سرمایهگذاریهای بهتر با ریسک بیشتر ارائه میدهد. دلیل آن هم این است که آنها فرصت بهتری برای آرام شدن شرایط نابسامان بازار خواهند داشت.
اگر یک سرمایهگذار افق زمانی کوتاهتری دارد، باید در انتخابهای خود محتاط باشد، چرا که ممکن است به اهداف مالی خود نرسد. این واقعیت که بازارهای مالی در کوتاه مدت افزایش و کاهش مییابد، توسط اکثر سرمایهگذاران پذیرفته شده است. در نتیجه، آنها مکررا زمانهای عملکرد ضعیف را پشت سر میگذارند به این امید که ارزش داراییها در نهایت افزایش یابد و هرگونه ضرر کوتاهمدت جبران شود.
آشنایی با شیوههای سرمایه گذاری
بهطور کلی،دو شیوه کلی برای انجام سرمایه گذاری در بازارهای مالی از جمله بازار ارزهای دیجیتال وجود دارد:
سرمایهگذاری فعال
سرمایهگذاران از استراتژی سرمایه گذاری فعال (Active Investing) برای خرید و فروش فعال داراییهای موجود در سبر خرید خود با هدف شکست دادن شاخص معیار در طول زمان استفاده میکنند. به عنوان مثال، یک سرمایهگذار فعال در بازار سهام، ۳۰ عدد سهام بهخصوص را خریداری میکند تا بازدهی شاخص S&P ۵۰۰ – شاخص بازار سهام که از ۵۰۰ شرکت بزرگ آمریکایی تشکیل شده است- افزایش یابد.
سرمایهگذاری غیرفعال
هدف از سرمایه گذاری غیرفعال (Passive Investing) پیروی از عملکرد یک بازار یا شاخص معیار در طول زمان است. سرمایهگذاران در این استراتژی داراییهای خاصی را برای پرتفوی خود انتخاب نمیکنند؛ در عوض، آنها پول خود را در صندوقهای مشخصی مانند صندوقهای قابل معامله (ETF) یا صندوق سرمایه گذاری شاخصی که سعی میکنند عملکرد بازار را دنبال کنند، قرار میدهند.
تریدینگ چیست؟
تریدینگ (Trading)، برخلاف سرمایه گذاری یک استراتژی فعال و کوتاه مدت است. تریدرها معمولا داراییهای خود را درمدت زمان کوتاهی نگه میدارند و از طریق نوسانات بازار سود مورد نظر خود را کسب میکنند. این افراد معمولا از افزایش و کاهش ارزش داراییها سود میبرند در حالی که سرمایهگذاران تنها از افزایش ارزش دارایی سود میبرند. از سوی دیگر معاملهگران بهجای تمرکز بر احتمالات رشد بلندمدت دارایی مانند سرمایهگذاران، بر روی مسیر بعدی که انتظار میرود قیمت دارایی پیش برود تمرکز میکنند و سعی میکنند از آن حرکت قیمت سود ببرند.
سرمایهگذاران معمولا منتظر میمانند تا روند ضعیف یک بازار بهبود یابد و به رشد خود ادامه دهد، اما تریدرها از ویژگی «حد ضرر» یا Stop Loss برای خارج شدن از یک معامله زیانآور استفاده میکنند. این کار به حفظ سرمایه کمک خواهد کرد. برخلاف سرمایهگذار که ممکن است سهام یا صندوقی را بخرد و آن را فراموش کند، یک تریدر باید به طور مداوم تغییرات بازار را دنبال و سرمایه خود را حفظ کند.
شیوههای تریدینگ
تریدرهای از سبکهای معاملاتی مختلفی استفاده میکنند، برخی از این سبکها در ادامه آورده شده است:
اسکالپینگ
اسکالپینگ (Scalping) به سیستم معاملاتی گفته میشود که تریدر برای کسب سودهای متوالی هر چند ناچیز از آن استفاده میکند. یعنی نگه داشتن یک موقعیت معاملاتی در مدت زمان کوتاه، چند دقیقه یا حتی کمتر.
معاملات روزانه
معاملات روزانه (Day trading) نوعی معامله است که در آن موقعیتهای معاملاتی را در یک روز باز و بسته میکنید. بستن معامله قبل از پایان بازار، احتمال رسیدن اخبار بد یک شبه را کاهش میدهد.
معامات پوزیشن
هدف از معاملات پوزیشن (Position trading) سود بردن از تغییرات قیمتی که غالب هستند، است. زمانی که قیمت یک دارایی در یک جهت در یک دوره زمانی طولانی حرکت کند، به آن روند میگویند.
معاملات سوئینگ
به جای تعیین شروع و پایان روند قیمت، هدف معاملات نوسانی یا سوئینگ (Swing trading) تمرکز بر تغییرات بیشتر قیمت است. موقعیتها ممکن است برای روزها تا هفتهها با این روش حفظ شوند.
سوشیال تریدینگ چیست؟
سوشیال تریدینگ (Social Trading) نوع جدیدی از ترید کردن است که به کاربران امکان میدهد از تاکتیکهای معاملاتی تریدرهای باتجربهتر برای سرمایه گذاری خود استفاده کنید. برخی از پلتفرمها از این ویژگی پشتیبانی میکنند. در این پلتفرمها تریدرهای مختلف در سراسر جهان با یکدیگر ارتباط میگیرند و در مورد تحلیلها بحث میکنند. ویژگی کپی کردن (Copy Trade) روش معاملاتی سایر تریدرها یکی از برجستهترین ویژگیهای سوشیال تریدینگ است.
مزایای سوشیال تریدینگ
- به افرادی که اطلاعاتی کمی در مورد بازار مالی دارند کمک میکند تا دنبال کردن افراد با تجربه سود کنند. آنها میتوانند با این افراد ارتباط بگیرند و از آنها برای رشد و یادگیری استراتژی معاملاتی خود کمک بخواهند.
- کار با یکدیگر و به اشتراکگذاری ایدهها به تریدرها اجازه میدهد تا عملکرد خود را به طور بالقوه افزایش دهند.
- در زمان بسیاری از تریدهای دیگر صرفهجویی میشودف چرا که آنها همه چیز را به اشتراک میگذارند.
- میتوان از آن در طیف گستردهای از کلاسهای دارایی مختلف از جمله سهام، ETF، ارزها، کالاها و ارزهای دیجیتال استفاده کرد.
تفاوتهای تریدینگ و سرمایه گذاری
جدا از تفاوتهایی که بالاتر اشاره کردیم، تریدینگ و سرمایه گذاری چند تفاوت اصلی دیگری نیز باهم دارند:
بازارهای مالی
بازار سهام (Stock) محبوبترین نوع دارایی در بین سرمایهگذاران است. این نوع بازارها نشان دهنده سرمایهگذاری یک شخص در یک شرکت است. این نوع بازارها معمولا گزینهی مناسبی برای سرمایهگذاری بلند مدت است. از لحاظ تاریخی، سهام در بلندمدت بازدهی بسیار خوبی را به سرمایهگذاران ارائه کرده است. برای مثال، شاخص S&P ۵۰۰ از زمان ایجاد آن در سال ۱۹۲۶، هر سال به طور متوسط حدود ۱۰ درصد افزایش یافته است. این نسبت به سایر سرمایهگذاریها مانند اوراق قرضه و پس انداز نقدی بازدهی بیشتری را نشان میدهد.
سرمایهگذاران میتوانند سهام فردی (مانند اپل، آمازون و مایکروسافت) را خودشان انتخاب کنند. برخی دیگر نیز از صندوقهای سرمایه گذاری مشترک و صندوقهای قابل معامله در بورس (ETF) برای سرمایهگذاری در بازار سهام استفاده میکنند. سرمایهگذاران سایر داراییها را جهت افزایش بازدهی به پرتفوی خود اضافه میکنند. برای مثال، یک سرمایهگذار میتواند علاوه صندوقها مالک کالاهایی مانند طلا نقره و حتی ارزهای دیجیتال باشد. اما تریدها نسبت به سرمایهگذاران در زمینههای بیشتری فعالیت میکنند. تریدر معمولا اطلاعات و دانش کافی در بازار سهام، شاخص، ارزها، کالاها و کالای دیگر دارند. به طور کلی، از آنجای کار تریدرها با نوسانات است، معمولا از بازارهای بیثباتتر استفاده میکنند.
تریدرهای برای معامله معمولاً از یک CFDs استفاده میکنند، اما سرمایهگذاران معمولاً داراییها را به طور کامل خریداری میکنند. CFDها ابزارهای مالی هستند که به تریدها اجازه میدهد از تغییرات قیمت یک دارایی بدون نیاز به داشتن آن سود ببرند. علاوه بر این، تریدرها میتوانند با استفاده از CFD و اهرم مدیریت بهتری بر دارایی خود داشته باشند. برای مثال، با استفاده از لورج دو برابر، یک تریدر ممکن است دارایی به ارزش ۵۰۰۰ دلار را با سرمایه گذاری ۲۵۰۰ دلاری مدیریت کند. با استفاده از استراتژی معاملاتی پوزیشن تریدینگ لورج شما میتوانید دارایی خود را چند برابر کنید. البته فراموش کنید که در صورت نداشتن دانش کافی و استفاده از اهرم، ممکن است عکس این اتفاق بیفتد و از ارزش دارایی شما چند برابر کم شود.
تحقیق و تحلیل
یکی دیگر از تفاوتهای بین تریدر و سرمایهگذار، نحوه تحقیق و تحلیلهای آنها از بازار است. سرمایهگذاران معمولا بر روی تحلیلهای بنیادی تمرکز میکنند. در این نوع، یک سرمایهگذار تمام جوانب یک دارایی را مورد بررسی قرار میدهد. برای مثال، برای تعیین ارزش خرید سهام، سرمایهگذار رشد اخیر فروش و درآمد شرکت، ترازنامه آن، خطر رقبا و پیشینه اقتصادی را بررسی میکند.
در صورتی که تریدرها بیشتر به تحلیلهای تکنیکال میپردازند. در این نوع تحلیل تریدرها به مشاهده نمودارهای قیمت و تجزیه و تحلیل روندها، الگوها و نشانهها میپردازند تا پیشبینی کنند که قیمت ارز دیجیتال یا یک دارایی در آینده چگونه حرکت میکند. به بیان بهتر تحلیل تکنیکال، بر پایه تاریخچه حرکات یک دارایی است که برای پیشبینی تغییرات قیمت در آینده استفاده میشود.
سه استراتژی رایج تحلیل تکنیکال به شرح زیر است:
معاملات روند
این رویکرد به دنبال کسب درآمد از طریق تجزیه و تحلیل روند قیمت یک دارایی است. زمانی که یک معاملهگر آن را با معامله در همان جهت روند شناسایی کرد، ممکن است سود بردن از یک روند امکانپذیر باشد.
خط مقاومت و حمایت
در این استراتژی تریدرها با یافتن سطوح حمایت و مقاومت یک دارایی سود میکنند. سطحی در نمودار که سقوط قیمت دارایی به آن دشوار است، به عنوان حمایت شناخته میشود. سطح مقاومت نقطهای است که در آن قیمت یک دارایی به سختی افزایش مییابد. پس از یافتن این مکانها، معاملهگران میتوانند با وارد کردن معاملات اسپات که احتمال معکوس شدن قیمت دارایی وجود دارد، سود ببرند.
معاملات شکست مقاومت
تریدر با این استراتژی میتواند با پیدا کردن داراییهایی که از سطوح حمایت یا مقاومت ثابت عبور کردهاند سود کسب کند. شکستها ممکن است سیگنالهای قدرتمندی باشند، بهویژه زمانی که توسط سایر شاخصهای تحلیل تکنیکال تأیید شوند.
ریسک و مدیریت آن
هر نوع کسب درآمدی که به وسیله این دو روش باشد، قطعاً با خطراتی همراه است. از این رو، هم سرمایهگذار و هم تریدر باید اطلاعات کافی در مورد نحوه مدیریت سرمایه و ریسک داشته باشند. خطرات اصلی که سرمایهگذاران با آن مواجه هستند به شرح زیر است:
- ریسک بازار: به موقعیتی که یک بازار ارزش خود را از دست بدهد، ریسک بازار گفته میشود.
- ریسک خالص: ارزش یک دارایی خاص، مانند یک سهام یا یک ارز دیجیتال، کاهش یابد.
هر سرمایهگذار میتواند با استفاده از سهام مختلف در سبد خرید خود، جلو ضرر خود را بگیرد. این عمل توزیع پول بین انواع سرمایهگذاریها به منظور جلوگیری از وابستگی بیش از حد به یک دارایی یا اوراق بهادار است. چرا که پرتفویی که شامل طیف وسیعی از داراییها است، ریسک کمتری نسبت به پرتفویی دارای یک سهام یا دارایی دیجیتال دارد. خطرات اصلی که تریدرها با آن مواجه هستند به شرح زیر است:
- ریسک نوسان: ریسک نوسانات به خطرات ناشی از تغییرات کوتاه مدت قیمت اشاره دارد.
- ریسک اهرمی: ریسک استفاده از اهرم به عنوان ریسک اهرمی شناخته میشود. در حالی که اهرم ممکن است به شما کمک کند پول بیشتری کسب کنید، همچنین میتواند منجر به ضرر و زیان شما شود.
معامله گران میتوانند از استراتژیهای استراتژی معاملاتی پوزیشن تریدینگ مدیریت ریسک زیر استفاده کنند:
- انتخاب اندازه مناسب برای نقش خود
- تنظیم توقف ضرر برای به حداقل رساندن تلفات
- اجتناب از استفاده بیش از حد از لوریج
تریدینگ یا سرمایه گذاری؟ کدام بهتر است؟
هر دو مزایا و معایب خود را دارند. هیچ استراتژی برتری از دیگری وجود ندارد. هر دو نشان دادهاند که استراتژیهای مؤثری برای بهرهمندی از بازارهای مالی استراتژی معاملاتی پوزیشن تریدینگ جهانی هستند. انتخاب هر یک از این دو به هدف و معیار برمی گردد. برخی از این اهداف عبارتند از:
استراتژی معاملاتی چیست؟ چگونه سیستم معاملاتی مناسب خود را پیدا کنیم؟ (قسمت 2)
بازار در بازههای مختلفی ممکن است برای چندین روز یک روند خاص را دنبال کند. سوئینگ تریدرها بر این اساس، معاملههای خود را برای چندین روز یا چند هفته نگه میدارند. این روش معاملاتی جزو روشهای کوتاه و میانمدت محسوب میشود و برای افرادی که میخواهند در کنار شغل اصلی خود، در بازارهای مالی فعالیت داشته باشند انتخاب مناسبی است؛ زیرا نیازی نیست که به صورت مداوم با چارت و اخبار سروکار داشته باشند و همچنین وقت کافی برای رصد جفت ارزها یا بازارهای دیگر خواهند داشت. در نوسانگیری از روشهایی مانند بریک اوت (Breakout) استفاده میکنند.
مزیت این روش، سادهتر بودن آن نسب به معاملهگری روزانه است زیرا تنها کافی است از تحلیل تکنیکال استفاده کنید. از معایب این روش تغییر ناگهانی روند و جهت بازار است. همچنین پوزیشنهای باز شده در این روش، در معرض بهره شبانه و گپهای قیمتی آخر هفته قرار دارند.
پوزیشن تریدینگ (Position Trading)
همانطور که از اسم آن مشخص است افرادی که تمایل دارند پوزیشن خود را برای مدت طولانی حفظ کنند یا به اصطلاح هولدر هستند، از این سبک معاملاتی استفاده میکنند. معاملاتی که با این روش انجام میشوند برای هفتهها، ماهها یا شاید سالها نگه داشته شوند. معاملهگران پوزیشن از چارتهای هفتگی و ماهانه برای تعیین نقاط ورود و خروج خود استفاده میکنند.
نوسانات قیمتی یا پولبکها (بازگشت قیمت به سطح حمایت یا مقاومت شکسته شده) معاملهگران پوزیشن را نگران نمیکند؛ برای همین نیازی نیست این افراد معاملات خود را دائما رصد کنند. این معاملهگران نسبت به تحرکات و اتفاقات بزرگ بازار واکنش نشان میدهند و تصمیمگیری میکنند.
این روش از طرفی خیال معاملهگران را از نظر تحلیلهای کوتاهمدت راحت میکند؛ زیرا افرادی که وارد پوزیشن تریدینگ میشوند به آینده نگاه میکنند. اما در بازارهای مالی هیچچیز بعید نیست و ممکن است هر اتفاقی رخ دهد. در این باره مثالی است که اقتصاددانان همیشه درباره آن بحث میکنند؛ آدام اسمیت (Adam Smith) اقتصاددان برجسته اسکاتلندی و بنیانگذار مکتب کلاسیک، معتقد است همه چیز در بلندمدت به تعادل خواهد رسید و جان مینارد کینز (John Maynard Keynes) بنیانگذار مکتب کینزی در اقتصاد، در جواب اسمیت میگوید: «همه ما در بلندمدت خواهیم مرد!» بنابراین ورود به پوزیشن تریدینگ مسائل خاص خود را بههمراه دارد.
زمان و تایم فریم در سیستمهای معاملاتی
زمان مورد نظری که میخواهید برای معاملات خود اختصاص دهید، مهم است. اگر فردی هستید که میتوانید بهصورت مداوم پشت سیستم بنشینید و به چارتها خیره شوید و چندین معامله در روز انجام دهید، اسکالپینگ برای شما مناسب است.
اگر نمیخواهید زمان زیادی برای تحلیل و معامله صرف کنید شاید اگر به سراغ Day Trading یا سوئینگ بروید، بهتر باشد. اگر هم که اهداف بلندمدت دارید و نمیخواهید درگیر نوسانات و تغییرات جزئی بازار شوید، شاید بتوان به شما یک پوزیشن تریدر گفت.
بنابراین در انتخاب استراتژی معاملاتی یکی از مواردی که باید به آن دقت کنید، زمان صرف شده برای معاملهگری است.
روانشناسی در استراتژی معاملاتی
یکی از مهمترین مسائلی که در انتخاب استراتژی باید به آن توجه کرد، شناخت فردی و رفتار بازار است. آگاهی از خود و تیپ شخصیتیتان برای داشتن یک استراتژی معاملاتی بسیار مهم است. تا به حال شاید کمتر درباره تیپ شخصیتی در بازارهای مالی شنیده باشید و بیشتر درباره روانشناسی یا احساسات بازار (Sentiment) مطالبی به گوشتان خورده باشد؛ اما دانستن اینکه چه شخصیتی دارید، به انتخاب بهتر استراتژیتان کمک میکند.
عدهای از افراد یادگیرنده هستند و برای انجام هر کاری باید ابتدا تمام جوانب آن را مورد بررسی قرار دهند. گروهی دیگر با داشتن خصیصه عملگرایی، به سرعت وارد انجام کاری میشوند و در حین انجام آن به بررسی شرایط میپردازند. علاوه بر این ریسکپذیری و ریسکگریزی افراد با یکدیگر متفاوت است. پس قطعا یک روش معاملاتی برای این دو گروه از افراد کارایی ندارد و باید گزینه بهینه برای هرکدام مشخص شود. دانستن تیپ شخصیتیتان کمک میکند که سبک معاملاتی مناسبی انتخاب کنید.
روانشناسی و سنتیمنت بازار نیز یکی دیگر از عوامل مهم برای تصمیمات معاملاتی است. این عبارت به معنای نظر و احساس اهالی بازار نسبت به روند بازار است که آیا بازار صعودی خواهد بود یا نزولی، آیا بازار پول بک خواهد زد یا روند فعلی را ادامه میدهد و غیره.
بهعنوان مثال زمانی که قیمت ارزهای دیجیتال صعودی است و اصطلاحا بازار گاوی میشود، برخی از افراد با پدیدهای بهنام فومو (FOMO) روبهرو میشوند و تصور میکنند اگر وارد بازار نشوند، موقعیتهای کسب سود را از دست خواهند داد. برعکس این حالت نیز وجود دارد؛ تعدادی از معاملهگران در زمان نزولی شدن بازار، احساس میکنند اگر داراییهای خود را نفروشند و از بازار خارج نشوند، دچار ضرر و زیان شدیدی خواهند شد. در این حالت افراد دچار فاد (FUD) شدهاند.
بنابراین افراد قبل از هرگونه معاملهای باید برای خود تعیین کنند در شرایط مختلف بازار، چه واکنشهایی خواهند داشت. آیا در وضعیت خرسی یا گاوی بازار معامله میکنید یا تنها در شرایطی که بازار دارای ثبات است، وارد معامله خواهید شد؟
مدیریت سرمایه را فراموش نکنید!
کمتر کسی پیدا میشود که هدفش از ورود به بازارهای مالی، کسب سود نباشد. بدون مدیریت سرمایه نهتنها این هدف محقق نمیشود، بلکه ممکن است تمام سرمایهتان را از دست بدهید.
قبل از ورود به پوزیشن معاملاتی باید تعیین کنید که میخواهید چه میزان از سرمایهتان را وارد یا درگیر کنید؟ تا چه میزان در هر معامله انتظار سود یا پذیرای ضرر هستید؟ آیا لوریجی که برای معامله خود انتخاب میکنید متناسب با سرمایهتان است؟
پاسخ این پرسشها بخشی از استراتژی معاملاتی شما را مشخص خواهد کرد. رعایت حد سود و ضرر در معاملات باعث میشود سرمایهتان ایمن شود و در معرض ریسک کمتری قرار بگیرد.
روشهایی مانند قانون دو درصد یا نسبت ثابت از سرمایه، از جمله روشهای مدیریت سرمایه بهحساب میآیند. در قانون دو درصد، معاملهگر با خود قرار میگذارد که حد ریسک هر معاملهای که انجام میدهد، دو درصد باشد؛ یعنی به محض اینکه معاملهاش وارد ضرر شد و اگر این ضرر بهمیزان دو درصد از کل سرمایهاش باشد، از آن خارج شود.
سخن پایانی
در انتها توجه به دو نکته درباره استراتژی معاملاتی الزامی است. اولین اینکه اگر استراتژی معاملاتی خود را انتخاب کردهاید، حتما آن را چندین بار امتحان کنید و به اصطلاح بک تست (Backtest) کنید. زمانی میتوانید از استراتژی معاملاتی خود مطمئن شوید که بارها و بارها از آن استفاده کرده باشید. نکته بعدی وفاداری به استراتژی معاملاتی است. تحت هیچ شرایطی از چارجوب استراتژی خود خارج نشوید و تمام و کمال آن را پیادهسازی کنید. تنها زمانی آن را تغییر دهید که مطمئن هستید اشتباه است و میخواهید آن را اصلاح کنید.
هیچ استراتژی نسبت به دیگری برتری ندارد و نمیتوان موردی را بهعنوان بهترین استراتژی معرفی کرد؛ تنها کافی است هر فردی برای خود یک روش یا استراتژی معاملاتی با توجه به معیارهای درست و منطقی انتخاب کند و بر آن مسلط شود.