معامله با سه تایم فریم

iranfxopen آموزش حرفه ای فارکس
تايم فريم هاي چندگانه. در کدام تايم فريم بايد معامله کرد ؟
يکي از دلايلي که موجب مي شود تريدرها به اندازه اي که بايد موفق نباشند اين است که معمولا تايم فريمي را براي معاملاتشان انتخاب کرده اند که مناسبشان نيست . تريدرهاي تازه کار زود مي خواهند پولدار شوند به همين دليل سراغ تايم فريم هاي کوچک مثل يک دقيقه يا پنج دقيقه مي روند . در نهايت سرخورده مي شوند زيرا با تايم فريم نامناسبي کار خود را آغاز کرده اند . تايم فريم يکساعته مناسبتر است . زيرا طولاني تر است اما نه به اندازه اي که حوصله مان سر برود و تعداد سيگنالها هم کافي به نظر مي رسند . در اين تايم فريم فرصت کافي براي تحليل بازار را داريم و اصلا احساس دستپاچگي نمي کنيم .
از طرف ديگر دوستي هم داريم که اين تايم فريم در نظرش خيلي طولاني است و به قول خودش قبل از اينکه بتواند معامله اي کند مرده و پوسيده است ! تايم فريم ده دقيقه براي او مناسب است و احساس مي کند فرصت کافي براي تحليل را دارد .
دوست ديگري نمي تواند در تايم فريم يک ساعته معامله کند . زيرا به نظرش خيلي سريع مي آيد . و فقط با تايم فريمهاي هفتگي و ماهانه کار مي کند .
خب ، چه تايم فريم براي شما مناسب است ؟ تايم فريمي که در ان مي توانيد را حت کار کنيد .
در معامله کردن به اندازه کافي تحت فشار هستيد ( به خاطر اينکه پاي پول واقعي در ميان است ) ، پس حداقل نبايد اجازه بدهيد که چيزهاي ديگر مثل تايم فريم نامناسب شما را تحت فشار بگذارند . در هر تايم فريمي بايد فرصت کافي براي تحليل داشته باشيد تا احساس سردرگمي و گيجي نکنيد .
تايم فريمها در تريد معمولا به سه دسته اصلي طبقه بندي مي شوند :
1- بلند مدت
2- کوتاه مدت يا سوئينگ
3- روزانه
تقسيم بندي تايم فريمها کداميک بهتر است ؟
به خصوصيات شما بستگي دارد .
تقسيم بندي زير را می توان انجام داد . ( به شکل زير دقت کنيد )
اين شما هستيد که بايد تصميم بگيريد کدام تايم فريم برايتان مناسب است .
همچنين بايد راجع به ميزان پولي که مي خواهيد در اين راه سرمايه گذاري کنيد ، تصميم بگيريد . تايم فريم هاي کوتاهتر امکان استفاده از مارجين و استاپ لاس هاي کوچکتري را فراهم مي کند . تايم فريمهاي بزرگ نياز به حساب بزرگ دارند تا شما بتوانيد حرکتهاي بزرگ را تحمل کرده و کال مارجين نشويد .
وقتي راجع به تايم فريم کاري خود تصميم گرفتيد ، مي توانيد سراغ تايم فريمهاي چندگانه براي تحليل بازار برويد .
بخرم يا بفروشم ؟
با نگاه کردن به جفت ارزها در تايم فريم هاي مختلف ، حتما متوجه شده ايد که بازار به هر سمتي مي تواند حرکت کند . يک ميانگين متحرک ممکن است در نمودار هفتگي سيگنال خريد و در نمودار روزانه سيگنال فروش بدهد . و ممکن است که در نمودار ساعتي سيگنال خريد و در نمودار ده قيقه سيگنال فروش بدهد . بالاخره چه بايد کنيم ؟!
بياييد با هم بازي " بخر يا بفروش " را انجام بدهيم . قواني ن بازي ساده است . به يک نمودار نگاه مي کنيد و تصميم مي گيريد بخريد يا بفروشيد . ساده است ، نه ؟
نمودار پنج دقيقه
شکل زير نمودار پنج دقيقه اي EUR/USD را نشان مي دهد . حرکت بازار به نظر صعودي است و از آنجاييکه خط مقاومت قبلي خود را هم شکسته است ، به نظر مي رسد که بهترين موقع براي خريد است .
اشتباه کرديد . ببينيد که بعد از آن چه اتفاقي افتاده است . قيمت بعد از کمي بالا رفتن به شدت سقوط کرده است . خيلي بد شد .
تايم فريم شصت دقيقه
حال همان نمودار را و در همان موقعيت ولي در تايم فريم شصت دقيقه بررسي مي کنيم .
همانطور که مي بينيد قيمت کانال نزولي خود را شکسته که به مفهوم بازار صعودي است . بالاي ميانگين متحرک قرار گرفته که اين هم دليلي براي صعودي بودن بازار است .
همه چيز حکايت از صعودي بودن بازار دارد ، پس مي خريم .
اين بار هم اشتباه کرديد !
تايم فريم چهار ساعته
بسيار خب ، اکنون به تايم فريم بالاتر مي رويم . در شکل زير همان موقعيت را در تايم فريم چهار ساعته مشاهده مي کنيد .
در شکل يک کانال نزولي مشاهده ميشود . ج ف ت ارز به خط بالايي کانال برخورد کرده ولي هنوز در کانال نزولي قرار دارد . حرکت بالاي ميانگين متحرک است که البته گواهي از صعودي بودن بازار مي دهد ولي کانال حکايت از نزولي بودن دارد هر چند که حرکت پيرامون خط بالايي کانال در حال انجام است .
نگاه کنيد که چه اتفاقي مي افتد . قيمت بعد از برخورد به خط روند بالايي شروع به سقوط مي کند .
نمودار روزانه
بياييد نگاهي به نمودار روزانه بيندازيم .
حرکت بازار به وضوح نزولي است . قيمت پايين ميانگين متحرک و در يک کانال نزولي در حال پيشروي است . در اين نمودار روند به روشني قابل تشخيص است . آخرين شمع هم بعد از برخورد به خط بالايي کانال به پايين برگشته است . بازار با تمام شواهد نزولي است . حال ببينيم چه اتفاقي مي افتد .
روند نزولي ادامه پيدا مي کند .
آیا استفاده از چند تایم فریم را برای تحلیل و تصمیم گیری صحیح می دانید؟
دو دیدگاه وجود دارد :
1- تمرکز روی یک تایم فریم و تصمیم گیری ورود و خروج بر اساس آن (اگر در H1 شرایط A,B,C. برقرار بود می خرم یا می فروشم - البته منافاتی با بررسی سایر تایم ها ندارد اما سایر تایم فریم ها نباید روی تصمیم گیری نهایی تاثیر قابل توجهی بگذارند)
2-تصمیم گیری ورود و خروج بر اساس چند تایم فریم (یعنی مثلا در H1 فلان شرایط برقرار باشد ، در M5 بهمان شرایط و. تا وارد یا خارج بشوم)
تاريخ و ساعت نمودارها ی فوق يکسان بود . تنها تفاوت انها در تايم فريمهاي متفاوتشان بود . حال مي توانيد اهميت تايم فريمهاي چندگانه را درک کنيد ؟
وقتي ما فقط به نمودار پانزده دقيقه نگاه کنيم ، نمي توانيم دليل ادامه روند يا بازگشت آن را بفهميم . به ذهنمان خطور نمي کند که نگاهي به تايم فريمهاي بالاتر بيندازيم . زمانيکه بازار به روند خود ادامه مي دهد يا از آن برمي گردد ، معمولا به يک خط حمايت يا مقاومت در تايم فريم بزرگتر برخورد کرده است .
تريد کردن با استفاده از چندين تايم فريم ، موقعيت هاي بهتري را براي ما فراهم مي کند .
مبتدي ها معمولا بدون در نظر گرفتن تايم فريمهاي ديگر تنها به يک تايم فريم بسنده مي کنند و انديکاتورهاي خود را روي ان اعمال مي کنند . در صورتيکه با در نظر داشتن تايم فريم هاي ديگر ، ديد بهتري نسبت به روند مي توان داشت .
به جاي اينکه خيلي به بازار نزديک شويد ، بهتر است کمي هم از دور به آن نگاه کنيد .
يک تايم فريم انتخاب کنيد . پس از آن براي تشخيص روند و گرفتن تصميم خريد يا فروش با تايم فريم بالاتر برويد . بعد از گرفتن تصميم براي قرار دادن نقاط ورود و خروج به تايم فريم خود بازگرديد . با اين کار لبه محکم تري نسبت به کساني که تنها از يک تايم فريم استفاده مي کنند ، خواهيد داشت .
البته محدوديت هايي براي استفاده از چندين تايم فريم وجود دارد . شما که نمي خواهيد يک صفحه پر از نمودار داشته باشيد که هريک چيز متفاوتي بگويد . استفاده از دو يا سه ( نه بيشتر) تايم فريم مناسب است . زيرا بيشتر از آن باعث گيجي و سردرگمي شما مي شود .
ما از سه تايم فريم براي تشخيص روند استفاده مي کنيم .
شما هم مي توانيد از دسته بندي هاي زير ، يکي را برگزينيد :
- 1 دقيقه ، 5 دقيقه و 30 دقيقه
- 5 دقيقه ، 30 دقيقه و 4 ساعت
- 15 دقيقه ، 1 ساعت معامله با سه تایم فریم و 4 ساعت
- 1 ساعت ، 4 ساعت و روزانه
- 4 ساعت ، روزانه و هفتگي و به همين ترتيب .
فقط موقع تصميم گيري در نظر داشته باشيد بين تايم فريمها تفاوت کافي وجود داشته باشد .اگر تايم فريم ها خيلي نزديک به هم انتخاب شوند ، قادر به تشخيص تفاوتها نيستيد بنابراين کار کردن با آنها بيهوده خواهد بود .
دسته بندی معامله گران
در جدول زیر دسته بندی معامله گران و تایم فریم های مورد استفاده آنان را ملاحضه می کنید.
در جدول زیر زمان نگهداری پوزیشن ها بوسیله معامله گران مختلف و ترکیب سایر تایم فریم های مورد استفاده هر گروه را ملاحضه می کنید. به طور مثال این جدول نشان می دهد که تریدرهایی که آنان را اسکالپر می خوانیم از تایم فریمهای M1 و M5 و M15 استفاده می کنند و مدت زمانی که پوزیشن خود را باز نگه می دارند در حد چند ثانیه تا دقیقه می باشد.
خلاصه
- در ابتدا بايد تايم فريم مناسب خودتان را تشخيص بدهيد .
- پس از انتخاب تايم فريم براي تشخيص روند و گرفتن تصميم خريد يا فروش با تايم فريم بالاتر برويد . بعد از گرفتن تصميم براي قرار دادن نقاط ورود و خروج به تايم فريم خود بازگرديد .
- اين کار لبه قابل اعتماد تري را به نسبت کساني که تنها از يک تايم فريم استفاده مي کنند در اختيارتان خواهد گذاشت .
- نگاه کردن به چندين تايم فريم در هنگام معامله را به صورت يک عادت براي خود دربياوريد .
- تعداد تايم فريمها نبايد بيش از اندازه باشد . زيرا موجب سردرگمي تان مي شود .
- به دو يا سه تايم فريم بسنده کنيد . در غير اين صورت قرباني مي شويد .
- دوباره تکرار مي کنم . بيش از حد به بازار نزديک شدن هم خوب نيست . بهتر است از دور هم نگاهي به آن بيندازيد . ( تايم فريم بزرگتر )
- به تايم فريم بزرگتر براي تشخيص روند نگاه کنيد و براي ورود و خروج به معامله از تايم فريم کوچکتر استفاده کنيد .
بروکر FXOpen اقدام به تغییر فرم معامله با سه تایم فریم های افتتاح حساب خود کرده است.
21 خرداد 1389
از این تاریخ امکان استفاده از نرم افزار MetaTrader 4 MultiTerminal در Forex4You بوجود آمده است.
13 خرداد 1389
کلیه آموزش های بروکر آلپاری بروز شد.
19 اردیبهشت 1389
به دلیل تغییراتی که آلپاری در قسمت کابینت حساب و همچنین افتتاح حساب ایجاد کرده است. کلیه آموزش های آلپاری مجددا در دست آماده سازی است.
13 اردیبهشت 1389
هفت تا از بهترین اندیکاتورهای تکنیکال برای نوسان گیری
معاملهگران از اندیکاتورهای تکنیکال برای بررسی عرضه و تقاضا و درک ماهیت روانشناسی بازار استفاده میکنند. اندیکاتورها سرنخهایی در مورد روند آتی قیمت ارائه میدهند و از آنها سیگنالهای خرید و فروش استخراج میشود. در این مطلب هفت مورد از بهترین اندیکاتورهای تکنیکال را معرفی میکنیم. این اندیکاتورها برای نوسانگیری کوتاهمدت کارآمد هستند.
نیازی به استفاده از هر هفت اندیکاتور نیست. با توجه به معامله با سه تایم فریم نوع معاملاتتان یکی از آنها را انتخاب کنید یا از ترکیب اندیکاتورها برای نوسانگیری استفاده کنید. این اندیکاتورها برای تشخیص روند و نوسانگیری در بازار بورس، فارکس، ارز دیجیتال و… بسیار مفید هستند.
بهترین اندیکاتورهای تکنیکال
نوسانگیری چیست؟
بازارهای مالی پرتلاطم هستند. نمودارهای قیمت روندهای صعودی یا نزولی را به صورت خط صاف طی نمیکنند. مثلا صعودهای بلندمدت همراه با ریزشهای کوتاهمدت اتفاق میافتد و اصطلاحا قیمت نوسان میکند. برخی از معاملهگران نگاه بلندمدت به چارت قیمت دارند و به نوسانهای کوتاهمدت اهمیت نمیدهند. در نقطهی مقابل برخی دیگر با استراتژیهای کوتاهمدت، به دنبال استفاده از نوسانات کوتاهمدت بازار هستند. به این کار نوسانگیری و به این معاملهگران اصطلاحا نوسانگیر میگویند.
بازار بورس ما دامنهی نوسان روزانه دارد و نوسانگیری به صورت روزانه چندان منطقی نیست. اما در بازارهای جهانی همچون فارکس یا بازار ارز دیجیتال، با استفاده از اهرمها نوسانگیری با سودهای بالا بسیار جذاب است. مثلا معاملات تعداد بالا روی تایمفریمها کوچک در حد دقیقه که اصطلاحا به آن اسکالپ میگویند. تحلیل تکنیکال اصلیترین ابزار نوسان گیری است.
اندیکاتور تکنیکال
اندیکاتورهای تکنیکال در اصل محاسبات ریاضی روی قیمت و حجم هستند که به صورت نمودارهای گرافیکی رسم میشوند. از این نمودارها اطلاعات مفیدی در مورد گذشته و آیندهی روند به دست میآید. برای آشنایی بیشتر با اندیکاتورها و اوسیلاتورها میتوانید مقاله اندیکاتورهای تکنیکال را مطالعه کنید.
بهترین اندیکاتورهای تکنیکال برای نوسانگیری
تحلیلگران تکنیکال معمولا چند اندیکاتور را به صورت همزمان استفاده میکنند. از میان دهها اندیکاتور باید آنهایی را انتخاب کنید که برای شما بهتر عمل میکنند. در ادامه هفت مورد از بهترین اندیکاتورهای برای نوسانگیری برای معاملات کوتاهمدت را بررسی خواهیم کرد.
1. اندیکاتور حجم تعادلی یا OBV
ابتدا از اندیکاتور حجم تعادلی (On-Balance Volume) برای اندازهگیری جریان مثبت و منفی حجم در دورهی زمانی استفاده کنید. حجم تعادلی به این صورت محاسبه میشود:
- اگر قیمت نسبت به روز قبل افزایش یابد، حجم امروز به حجم روز قبل اضافه میشود.
- اگر قیمت نسبت به روز قبل کاهش یابد، حجم امروز از حجم روز قبل کسر میشود.
به جای روز میتوان از هر تایم فریم دیگر (ساعتی، هفتگی و…) استفاده کرد. واضح است که در یک روند صعودی OBV افزایش مییابد و در روند نزولی مقدار رو به کاهش است.
اندیکاتور تکنیکال OBV یا حجم تعادلی
هنگامی که حجم تعادلی افزایش مییابد به معنای ورود خریداران و افزایش قدرت آنهاست. روند نزولی حجم تعادلی نیز به معنای کاهش قدرت خریداران است. اندیکاتور OBV یکی از بهترین اندیکاتورهای تکنیکال برای تایید روند است. اگر قیمت و OBV همزمان افزایش یابند به معنای ادامهی روند صعودی است. کاهش همزمان قیمت و OBV به معنای ادامهی روند نزولی است.
از حجم تعادلی برای تشخیص واگراییها نیز استفاده میشود. واگرایی هنگامی رخ میدهد که قیمت و اندیکاتور در جهت عکس هم حرکت کنند. با استفاده از واگرایی میتوان معکوس شدن روند را تشخیص داد. به عنوان مثال افزایش قیمت و کاهش OBV، به این معناست که روند صعودی توسط خریداران قوی پشتیبانی نمیشود و احتمال بازگشت روند وجود دارد.
2. اندیکاتور خط تراکم/توزیع یا خط A/D
خط تراکم/توزیع (Accumulation/Distribution Line) از بهترین اندیکاتورهایی نوسانگیری است که برای تشخیص جریان ورود و خروج پول در اوراق بهادار استفاده میشود.
اندیکاتور A/D بسیار شبیه به OBV است، با این تفاوت که علاوه بر قیمت بسته شدن در یک دورهی معاملاتی، قیمت باز شدن و کل محدودهی قیمتی را نیز در محاسبات لحاظ میکند. هر چقدر قیمت بسته شدن از میانهی دامنهی قیمت فاصله بگیرد و به سقف قیمت نزدیکتر شود، اندیکاتور به حجم ارزش بیشتری است.
اندیکاتور خط A/D تراکم و توزیع
محاسبات A/D پیچیدهتر از OBV است اما نمیتوان گفت که اندیکاتور دقیقتری است. گاهی اوقات حجم تعادلی بهتر از تراکم/توزیع بهتر عمل میکند و بالعکس.
تفسیر A/D کاملا شبیه به OBV است، اگر قیمت و اندیکاتور هر دو صعودی باشند، نشان از ادامهدار بودن روند صعودی است. همچنین برای تشخیص واگراییها نیز میتوان از اندیکاتور A/D استفاده کرد. اگر نمودار قیمت و اندیکاتور همسو نباشند احتمال تغییر روند وجود دارد.
3. شاخص جهتدار میانگین یا ADX
شاخص جهتدار میانگین (Average Directional Index) یک اندیکاتور تشخیص روند است که برای اندازهگیری قدرت و حرکت یک روند استفاده میشود.
هر گاه نمودار اندیکاتور ADX بالای عدد 20 باشد سهم دارای روند (صعودی یا نزولی) است. هر گاه ADX زیر عدد 20 قرار گیرد، قیمت روندی بسیار ضعیف دارد یا بدون روند است. در محدودههای بالای عدد 40 روند بسیار پرقدرت است.
اندیکاتور شاخص جهتدار میانگین ADX
خط اصلی اندیکاتور ADX نام دارد و معمولا با رنگ تیره نمایش داده میشود. دو خط دیگر نیز به نامهای DI+ و DI- نیز وجود دارند.
- هر گاه DI+ بالای DI- باشد و ADX بالای 20: روند صعودی (خط سبز رنگ)
- هر گاه DI+ زیر DI- باشد و ADX بالای 20: روند نزولی (خط قرمز رنگ)
اگر ADX زیر 20 باشد، DI+ و DI- به هم نزدیک هستند و مرتب همدیگر را قطع میکنند.
4. اندیکاتور آرون (Aroon)
اوسیلاتور آرون (Aroon) یک اوسیلاتور جدید برای نوسانگیری است و با یک دورهی زمانی معمولا 25 روزه ترسیم میشود. از آرون تشخیص جهت و قدرت روند استفاده میشود. اندیکاتور آرون دارای دو خط است: آرون صعودی (خط آبی) و آرون نزولی (خط قرمز).
اندیکاتور آرون Aroon
هنگامی که خط آبی از پایین به بالا خط قرمز را قطع کند، اولین نشانهی تغییر روند به صعودی است. در ادامه اگر خط آبی در نزدیکی عدد 100 باقی بماند، روند صعودی تایید میشود.
عکس حالت قبل نیز روند نزولی را تایید میکند. هنگامی که خط آرون نزولی، خط آرون صعودی را رو به بالا قطع کند و در نزدیکی عدد 100 قرار گیرد، تغییر روند از صعودی به نزولی تایید میشود. مجموع آرون صعودی و نزولی 100 است. هر گاه هر کدام از خطوط به 100 نزدیک شود، خط دیگر به صفر نزدیک خواهد شد.
5. اندیکاتور مکدی (MACD)
واگرایی همگرایی میانگین متحرک (Moving Average Convergence Divergence) یا مکدی، از اندیکاتورهای برتر نوسانگیری برای تشخیص جهت و مومنتوم (قدرت حرکت) روند است. مکدی از سه جزء تشکیل شده است:
- خط مکدی: از تفاضل میانگینهای 26 و 12 روزهی نمودار قیمت به دست میآید (خط آبی).
- خط سیگنال: میانگین نمایی 9 روزه از خط مکدی است (خط قرمز).
- نمودار میلهای (هیستوگرام): اختلاف خط مکدی و خط سیگنال را نمایش میدهد.
اندیکاتور مکدی MACD
اگر خط مکدی بالای صفر باشد، قیمت در روند صعودی است و چنانچه زیر صفر بیاید قیمت وارد یک روند نزولی شده است.
هر گاه خط مکدی از پایین به بالا خط سیگنال را قطع کند، روند صعودی تایید میشود و بالعکس اگر خط مکدی از بالا به پایین خط سیگنال را قطع کند نشانهی روند نزولی است. از هیستوگرام مکدی نیز برای تشخیص واگراییها استفاده میشود.
6. شاخص قدرت نسبی یا RSI
شاخص قدرت نسبی (Relative Strength Index) از محبوبترین اوسیلاتورها برای نوسانگیری است. این اندیکاتور سه کاربرد عمده دارد: تشخیص نواحی اشباع خرید و اشباع فروش، واگراییها و سطوح مقاومت و حمایت.
اوسیلاتور RSI بین صفر تا 100 در نوسان است. دو سطح 30 و 70 سطوح مهم این اندیکاتور هستند. هنگامی که RSI بالای 70 باشد، اشباع خرید (خریدهای افراطی) را نشان میدهد و هر گاه زیر 30 قرار گیرد نشاندهندهی اشباع فروش (فروشهای افراطی) است. اما این میتواند تفسیر گمراهکننده باشد.
اندیکاتور RSI
در روندهای پرقدرت ممکن است سهم مدت زیادی در محدودههای اشباع خرید و فروش باقی بماند. این امکان نیز وجود دارد که روند قیمت پیش از رسیدن به این محدودهها معکوس شود. برای اینکه سیگنالهای دقیقتری دریافت کنید، محدودههای اشباع را با واگرایی ترکیب کنید.
اندیکاتور RSI از بهترین اندیکاتورهای تکنیکال برای تشخیص واگرایی است. واگرایی هنگامی رخ میدهد که قیمت و اندیکاتور در دو جهت مختلف حرکت کنند. به عنوان مثال قیمت صعودی باشد و نمودار RSI نزولی. واگرایی نشاندهندهی تضعیف روند و احتمال معکوس شدن آن است.
سومین کارکرد این اندیکاتور برای تشخیص سطوح حمایت و مقاومت است. میتوانید روی نمودار RSI خطوط روند را رسم کنید و معاملههای خود را براساس آن انجام دهید.
7. اندیکاتور استوکستیک یا Stochastic
اندیکاتور استوکستیک قیمت بسته شدن را نسبت به محدودهی قیمت در یک دروهی معاملاتی (محدودهی بالاترین و پایینترین قیمت) نشان میدهد. استوکستیک بین صفر تا 100 در نوسان است. عددهای بالاتر از 80 بیانگیر اشباع خرید و عددهای زیر 20 اشباع فروش را نشان میدهد. قلههای نمودار بیانگر پایان روند معامله با سه تایم فریم صعودی و درهها پایان روند نزولی را نشان میدهد.
خطوط آبی (K) و قرمز (D) اندیکاتور استوکستیک
استوکستیک از دو خط K (آبی) و D (قرمز) تشکیل شده است. هر گاه K از پایین به بالا، D را قطع کند؛ اولین نشانهی خرید است و بالعکس از بالا به پایین قطع کند اولین نشانهی فروش.
خطوط استوکستیک بسیار سریع حرکت میکنند و از بهترین اندیکاتورهای تکنیکال برای نوسانگیری است. همچنین برای تشخیص واگرایی نیز کاربرد دارد.
بهترین اندیکاتورهای تکنیکال برای نوسانگیری دقیقهای
معاملات اسکالپ در بازار فارکس طرفداران زیادی دارد. اسکالپرها در تایم فریم دقیقهای معامله میکنند. هدف آنها سودهای کوچک روی تعداد معاملات بسیار بالاست. اندیکاتورها از ابزارهای مهم در معاملات دقیقهای هستند. با توجه به استراتژی خود میتوانید از اندیکاتورهای مختلفی استفاده کنید، اما اندیکاتور RSI، میانگینهای متحرک و باند بولینگر بهترین اندیکاتور برای نوسانگیری دقیقهای هستند.
بهترین ترکیب اندیکاتور برای نوسانگیری
اندیکاتورهای را میتوان به سه دستهی مختلف تقسیم کرد.
- اندیکاتور دنبال کنندهی روند مانند میانگین متحرک که پیرو روند اصلی است. یا باند بولینگر که به صورت یک کانال روی نمودار قیمت رسم میشود.
- اندیکاتور مومنتوم که قدرت و سرعت حرکت را نشان میدهند. شاخص قدرت نسبی یا RSI یک اندیکاتور مومنتوم است.
- اندیکاتور حجمی که با محاسبات روی حجم بدست میآیند. حجم تعادلی یک اندیکاتور حجمی است که در این مطلب آن را بررسی کردیم.
برای رسیدن به بهترین ترکیب اندیکاتورها برای نوسانگیری کافی است که اندیکاتورهایی از دستههای مختلف انتخاب کنید. در این صورت سیگنالهای مشابه دریافت نخواهید کرد. مثلا اگر از سه اندیکاتور مومنتوم استفاده کنید سیگنالهای مشابهی دریافت میکنید. با سه نوع اندیکاتور دنبالکننده، مومنتوم و حجم یک استراتژی واحد معامله با سه تایم فریم میسازیم. این بهترین ترکیب اندیکاتور برای نوسانگیری است.
جمع بندی بهترین اندیکاتورهای تکنیکال
هدف هر معاملهگر در کوتاهمدت، تعیین جهت روند یک دارایی و سودسازی است. در این مطلب از چشم بورس هفت مورد از بهترین اندیکاتورهای تکنیکال برای نوسانگیری را معرفی کردیم. از اندیکاتورها برای دریافت سیگنال خرید و فروش استفاده کنید و یک ابزار معاملاتی طراحی کنید یا ابزار فعلی خود را توسعه دهید.
اندیکاتورهای نوسانگیری به این هفت مورد محدود نیستند. دهها اندیکاتور برای تشخیص روند موجود است و میتوانید برای انتخاب آنها از حسابهای دمو (Demo) استفاده کنید. همچنین توصیه میکنیم اندیکاتورها را با ابزارهای دیگر مانند الگوهای قیمتی و خطوط روند ترکیب کنید. اگر قصد سرمایهگذاری در بازار بورس و ارز دیجیتال را دارید، کارشناسان چشم بورس شما را راهنمایی خواهند کرد:
سوالات متداول
تحلیل تکنیکال پیشبینی روند چارت قیمت با استفاده از اطلاعات نموداری همچون قیمت، حجم و زمان است.
اندیکاتورها نمودارهای کمکی برای درک بهتر روند هستند که با محاسبات ریاضی به دست میآیند.
اندیکاتورها به دو نوع همپوشان و اوسیلاتور تقسیم میشوند. اندیکاتورهای همپوشان یا Overlay روی نمودار قیمت رسم میشوند. در حالی که اوسیلاتورها در پایین چارت رسم میشوند و حول یک خط افقی نوسان میکنند.
هیچ روشی کامل نیست. اندیکاتورها ابزارهایی مفید هستند، در صورتی که در یک استراتژی مناسب آنها را استفاده کنید. علاوه بر این، تحلیل تکنیکال در کنار مدیریت سرمایه و روانشناسی سه ضلع موفقیت در بازارهای مالی هستند.
نمیتوان جواب قطعی داد! به استراتژی شما، شیوهی معاملات و بازاری که در آن ترید میکنید بستگی دارد. برای موفقیت راههای گوناگونی وجود دارد. همهی معاملهگران موفق روشهای مختص به خود را دارند
بهترین تایم فریم برای شما کدام است؟
یکی از مشکلاتی که اکثر تریدرهای با آن روبرو هستند و مدتهای زیادی پاسخی برای آن نمییابند، استفاده از تایم فریمهاست. در واقع نمیدانند که کدام تایم فریم را برای ترید انتخاب کنند و مدام از تایم فریمهای بالاتر به تایم فریمهای پایینتر میروند و بالعکس.
در این مطلب قصد داریم تا یک راهنمای جامع برای حل این مشکل ارائه دهیم. پس با طلاچارت همراه باشید…
مقایسه بین تایم فریمهای بالاتر و تایم فریمهای پایینتر
معمولا تریدرها از تایمهای بالاتر از ۱ ساعته به عنوان تایم بالاتر و از تایمهای زیر ۱ ساعته به عنوان تایم پایینتر استفاده میکنند. بسیار مهم است که تفاوتهای هر تایم فریم را درک کنیم. در این صورت میتوانیم تایم فریمی که به شخصیت و روحیات ما نزدیکتر است را انتخاب کنیم.
خیلی از افراد مرتکب اشتباه بزرگی میشوند و در حین انجام معاملات، مدام به تایم فریمهای پایینتر میروند. خیلی مواقع میبینم که بعضی از تریدهای میگویند که ما در تایم فریمهای بالاتر کار میکنیم. اما سپس میبینم که در حال تحلیل روی چارت ۱۵ دقیقه و حتی ۵ دقیقهای هستند چرا که میخواهند تریدهایشان را به اصطلاح بهینهسازی کنند!
گرچه استفاده از تحلیل مولتی تایم فریم میتواند مفید باشد اما بهتر است که تنها روی دو تایم فریم نزدیک به همدیگر تمرکز کنید نه بیشتر. مثلا من شخصا روی تایم فریم روزانه و ۴ ساعته کار میکنم و هرگز به تایم فریمهای پایینتر نمیروم. دوست من از تایمهای ۱۵ و ۵ دقیقه برای معاملات بین روزی خود استفاده میکند.
حالا در سه مرحله به شما نشان میدهیم که چگونه تایم فریم مناسب خودتان را پیدا کنید.
مرحله اول: شناخت شخصیت و مهارتها
اول از همه این سوال را از خودتان بپرسید: آیا توانایی تصمیم گیری سریع و تحت فشار را دارید و یا با تصمیم گیری استراتژیک و بلند مدت راحتترید؟
سوال دوم: آیا با کمتر ترید کردن و باز نگه داشتن معاملات برای مدت طولانی (چند روز یا چند هفته) مشکلی ندارید؟ یا اینکه ترجیح میدهید همه روزه معاملاتی انجام داده و برای مدت کوتاهی آنها را باز نگه دارید؟
میبینید که تریدر باید خودش را بشناسد تا بتواند تفاوتهای قابل توجهی که بین تایم فریمها وجود دارد را درک کند.
مرحله دوم: تایم فریمها و جنبه روانی آنها
تایم فریمها و مسائل روانشناسی معاملات ارتباط تنگاتنگی با یکدیگر دارند. تایم فریمی که شما برای معاملاتتان انتخاب میکنید تاثیر بسزایی در احساساتی دارد که در حین ترید تجربه خواهید کرد. اینجاست که باید دو سوال اساسی دیگر از خودتان بپرسید:
سوال اول: آیا میتوانید مدت زمان طولانی صبور باشید و تا یک موقعیت بدست آمده و سپس وارد بازار شوید؟ یا اینکه زمانی که معاملهای در حال اجرا ندارید به سادگی حوصلهتان سر میرود؟
سوال دوم: آیا میتوانید به سرعت از احساس ناراحتی یک ترید بازنده بیرون آمده و سراغ موقعیت بعدی بروید؟ یا اینکه به مدت زمانی برای برطرف شدن این احساس بد نیاز دارید؟
مشکل اساسی این است که اکثر تریدرهایی که به صورت کوتاه مدت ترید میکنند، نمیتوانند به سرعت از حس بد یک معامله بازنده بیرون بیایند و سعی میکنند با حالت انتقام جویانه به دنبال برگرداندن پول از دست رفتهشان باشند. متاسفانه این یکی از تلههای بسیار بزرگ بازار است و نباید در دام آن گرفتار شد.
تریدرهایی که بلند مدتتر ترید میکنند این امکان را دارند که از چارت فاصله گرفته و احساسات بد معاملات بازندهشان را برطرف کنند و این یک مزیت برای تریدرهای است که از نظر روانشناسی پایدار نیستند.
همچنین تریدرهای کوتاه مدت باید در زمان انجام معامله به شدت تمرکز کنند. اگر تمرکز کردن برای شما به سادگی میسر نیست، باید بدانید که زمانهای طاقت فرسایی را در حین ترید کردن تجربه خواهید کرد.
مرحله سوم: تکنیکال و پرایس اکشن
باید بدانید که هر استراتژی را در هر تایم فریمی میتوانید اجرا کنید. مثلا الگوی سر و شانه همانطور که در تایم فریمهای بالاتر کار میکند، در تایم فریمهای پایینتر نیز جواب میدهد. میانگینهای متحرک، خطوط روند، سطوح حمایت و مقاومت، الگوهای کندلی و یا اندیکاتورها نیز به همین منوال میباشند.
در تصاویر زیر مشاهده میکنید که الگوی سر و شانه را در تایم فریمهای ۴ ساعته و ۵ دقیقه پیدا کردهایم و هر دو مورد هم به درستی کار کردهاند.
اما ممکن است شما بگویید که با فلان استراتژی در تایم فریمهای بالاتر ضرر کردهام. اینجا مسئلهی مهمی پیش میآید.
آیا استراتژی به درستی کار نکرده است و یا شما بودهاید که نتوانستید آن را به درستی اجرا کنید؟
در ۹۹٫۹۹% از موارد استراتژی مشکلی ندارد، بلکه مشکل از خود تریدر است!
انتخاب تایم فریم، زمانی تفاوت ایجاد میکند که پای نوسانات بین روزی قیمت به میان باز شود. در تایم فریمهای پایینتر زمانی که قیمت در حالت طبیعی است میتواند ناگهان دچار نوسانات زیادی شود. در تایمهای پایینتر گزارشات اقتصادی میتوانند تاثیرات زیادی بگذارند. اما شما میتوانید به راحتی آنها را مدیریت کرده و یا حداقل در زمانی که قرار است گزارش مهمی منتشر شود، اقدام به ترید در تایمهای پایین نکنید.
بعضی تریدرهای میگویند با اینکه توانایی غلبه بر تغییرات سریع قیمت را دارند، اما همچنان در تایم فریمهای پایینتر درصد معاملات برندهشان (Win Rate) کم است. در جواب باید بگوییم زمانی که تریدهای بیشتری انجام میدهید، معاملات بازنده پیاپی نمیتوانند زیاد ادامهدار شوند و شما شانس بالایی برای خروج از این مشکل خواهید داشت.
در نهایت کارمزد معاملات (اسپرد) است که در تایمهای پایین تاثیر بیشتری نسبت به تایمهای بالاتر دارد. چرا که در تایمهای پایین، افزایش اسپرد میتواند تاثیر بسزایی در میزان سود شما داشته باشد و همچنین ممکن است باعث فعال شدن حد ضرر معاملات شما شود. در حالی که در تایمهای بالا این موضوع زیاد معنایی ندارد.
همانطور که از این مطلب فهمیدید، تایم فریم مناسب برای هر تریدری متفاوت است و نمیتوان برای همه معامله با سه تایم فریم افراد یک نسخه یکسان پیچید. بنابراین شما هم سعی کنید تا با شناخت شخصیت و سبک کاریتان بهترین تایم فریم را انتخاب کنید و از جابجایی مداوم بین تایم فریمها خودداری کنید.
مولتی تایم فریم چیست؟
مهم نیست که شما چه سبک معاملاتی ای دارید؟ مهم نیست که شما برای تحلیل هایتان از روندها استفاده می کنید و یا به حمایت – مقاومت های سهم توجه دارید؟ ممکن است تحلیل شما بر پایه ی بررسی صورت های مالی باشد یا این که از اندیکاتورهای مختلفی همچون مکدی، RSI و … استفاده کنید. هیچ کدام از این موارد در بازارهای مالی اهمیت چندانی ندارند. مهم این است که تحلیل بازار را با درصد پایین خطا انجام دهید. برای رسیدن به این هدف حتما باید در کنار سبک معاملاتی ای که استفاده می کنید از مولتی تایم فریم یا تحلیل چند زمانی هم استفاده نمایید.
اگر دوست دارید در مورد مولتی تایم فریم اطلاعاتی را کسب نمایید حتما این مقاله را دنبال کنید.
فهرست محتوای مقاله
- مولتی تایم فریم چیست؟
- چگونگی انتخاب مولتی تایم فریم مناسب
- مولتی تایم فریم چه کاربردهایی دارد؟
- جمع بندی مولتی تایم فریم چیست؟
مولتی تایم فریم چیست؟
خیلی ها آن را به اسم تحلیل چند زمانی می شناسند. آن یعنی استفاده از قالب های زمانی مختلف که معمولا یکی بالاتر (ماکزیمم) و یکی پایین تر (مینیموم) از آن کفایت می کند.
به دلیل این که زیاد بودن آن ها به خاطر بالا بودن حجم اطلاعاتشان، سبب سردرگمی تریدر و در نتیجه عدم تمرکز او در وقت معامله می شود.
مسلما عدم تمرکز و نبود دقت لازم معامله گر در تصمیم گیری صحیح او اثر می گذارد.
البته این امکان وجود دارد که تریدر آن ها را به صورت های مختلفی روی چارت سهام تنظیم نماید مثل 5 دقیقه، 1 ساعت، روزانه و … .
بنابراین تریدرها می توانند خطوط زمانی مختلفی را انتخاب کنند و ضوابط خاصی در این باره وجود ندارد.
نکته ی قابل توجه این که انتخاب تایم فریم های مناسب و سودآور نیازمند آزمون و خطا است.
تریدر این قدر باید آزمون و خطا کند تا بتواند قالب های زمانی مطابق با استراتژی و تمایلات رفتاری خودش را شناسایی کند.
چگونگی انتخاب تایم فریم مناسب
انتخاب درست خطوط زمانی در معامله گری بسیار اهمیت دارد. نوع کوتاه مدت آن ها مانند 1 دقیقه، 4 دقیقه و ساعتی و …، سیگنال های دقیق و درستی نمی دهند. آن ها سبب می شوند تریدر در تحلیلش عجله کند و سریع وارد معامله شود.
همان طور که می دانید عجله در خرید یا فروش هم کار پسندیده ای نیست و عاقبت خوشی ندارد.
اما عده ای از معامله گران وقت یا صبر آن را ندارند که با نوع بلند مدت خطوط زمانی کار کنند. در این صورت تایم فریم های کوتاه مدت برای آن ها مناسب است.
در حقیقت هر تریدر، مناسب با شخصیت های رفتاری و استراتژی هایی که دارد باید قالب زمانی ای را انتخاب کند که به راحتی بتواند با آن کار کند و سیگنال بگیرد.
بعد از این که تریدر قالب زمانی اصلی خود را انتخاب کرد باید قالب زمانی بزرگ تر (ماکزیمم) و کوچک تر (مینیموم) را هم انتخاب کند.
مثلا قالب زمانی اصلی تریدری 15 دقیقه است. در نتیجه باید قالب های زمانی 30 دقیقه و 5 دقیقه را به عنوان ماکزیمم و مینیموم نیز انتخاب کند.
البته باید دقت کند که در این خطوط، اختلاف به اندازه ی لازم لحاظ شود؛ چون نزدیک شدن زیاد خط ها به یک دیگر سبب می شود کارآمدی شان را از دست بدهند.
در حقیقت فشرده بودن این خطوط باعث گیج شدن تریدر می شود و او را در تصمیم گیری دچار تردید می کند.
به عنوان مثال اگر قالب زمانی اصلی تریدری هفتگی است باید ماکزیمم آن ماهانه و مینیموم آن روزانه باشد.
مولتی تایم فریم چه کاربردهایی دارد؟
بالعکس اگر قالب زمانی اصلی، سیگنال فروش بدهد قالب زمانی مینیموم هم باید یک روند نزولی را در پیش گرفته باشد.
- معامله گر باید از خطوط ماکزیمم و مینیموم فقط برای تأیید گرفتن تایم فریم اصلی استفاده کند.
البته برای آن که او نتیجه ی مثبتی بگیرد باید ماکزیمم از قالب زمانی اصلی، 3 برابر بیش تر و مینیموم هم تقریبا 5 برابر از قالب زمانی اصلی کم تر باشد.
- تریدر با استفاده از قالب زمانی های کوتاه مدت می تواند نوسان های قیمتی کوچک سهام را شناسایی کند و از سود شیرین آن لذت ببرد.
یعنی معامله گرانی که دنبال سهام بلند مدت نیستند و استراتژی آن ها این است که از بازار نوسان گیری کنند می توانند از قالب زمانی های کوتاه مدت استفاده کنند.
در حقیقت افراد ریسک پذیرتر از تایم فریم های کوتاه مدت تری هم استفاده می کنند.
نکته ی قابل توجه این که تریدرهایی که از تایم فریم های کوتاه مدت استفاده می کنند باید بیش تر دقت و تمرکز کنند.
دلیلش هم این است که چون آن ها به صورت کوتاه مدت هستند سیگنال های خرید و فروش لحظه ای زیادی را به همراه دارند.
جمع بندی مولتی تایم فریم چیست؟
دانستید که برای تحلیل درست و دقیق بازار حتما باید در کنار استفاده از اندیکاتورها یا بررسی صورت های مالی از مولتی تایم فریم هم استفاده کنید.
خطوطی که بر اساس بازه های زمانی مختلف روی چارت سهام شما به وجود می آیند روند قیمت سهام را به شما نشان می دهند.
البته حتما باید یک تایم فریم اصلی و دو تایم فریم بزرگ تر و کوچک تر را انتخاب کنید.
قالب زمانی اصلی برای سیگنال گرفتن کاربرد دارد. کار قالب زمانی های ماکزیمم و مینیموم این است که قالب زمانی اصلی را تأیید نمایند.
وجود سه تایم فریم روی چارت سهام، کافی است. نیازی نیست که نمودار قیمتی را شلوغ کنید و خود را سردرگم نمایید.
حتما هر سه خطوط زمانی باید اختلاف لازم را داشته باشند تا بتوانند تحلیل درستی را به شما ارائه بدهند.
مثلا اگر تایم فریم اصلی شما 1 ساعت است باید ماکزیمم آن 3 ساعت و مینیموم آن 12 دقیقه باشد.
انتخاب یک تایم فریم اصلی نیازمند آزمون و خطا است. شما می توانید با آزمون و خطا تایم فریم اصلی و ماکزیمم و مینیوم آن را مطابق با استراتژی معاملاتی و رفتاری تان (احساس هایتان) انتخاب نمایید.
البته می توانید برای این که کم تر آزمون و خطا نمایید آموزش های لازم را در این رابطه دریافت کنید.
مسلما افرادی که با تجربه هستند و فوت و فن استفاده از مولتی تایم فریم را به دست آورده اند می توانند همیار خوبی برای شما باشند.
در راستای آموزش سایت آکادمی طهرانی در خدمت شما عزیزان است تا به صورت حضوری و غیر حضوری آموزش های لازم را در اختیارتان بگذارد.
هم چنین در سایت آکادمی طهرانی مقاله های مختلف آموزشی در زمینه ی بازارهای مالی قرار دارند که می توانید به صورت رایگان آن ها را مطالعه نمایید.
تایم فریم در تحلیل تکنیکال چیست؟
پیش از اینکه در مورد تایم فریم در تحلیل تکنیکال صحبت کنیم، باید بگوییم که اولین و مهمترین و چه بسا ابتداییترین مفهوم کاربردی در جریان معاملات، مفهوم زمان است. تمام اطلاعات و دادهها و به طور کلی آمار و ارقامی که تحلیلگران به دست می آوردند تا در جریان معاملات از آنها استفاده کنند در قالب زمان معنی پیدا میکند.
زمان به یک سرمایهگذار میگوید که چه موقعی باید از اطلاعاتی که در دست دارد برای ورود به بازار معاملات یا خروج از بازارها استفاده کند تا معامله بیشترین سود و بازدهی مالی را داشته باشد. زمان یا تایم فریم در تحلیل تکنیکال بسیار اهمیت دارد. در این مطلب با این مفهوم کاربردی آشنا خواهیم شد.
تایم فریم (Time Frame) چیست؟
تمام پدیدههای جهان در قالب زمان تغییر میکنند. بازارهای سرمایه مالی نیز یکی از این پدیده های وابسته به زمان هستند که تغییرات روند بازار را در این قالب نشان معامله با سه تایم فریم میدهند. تایم فریم (Time Frame) که به آن چارچوب زمانی نیز گفته میشود، جریان تغییرات بازار را در یک زمان مشخص نشان میدهد.
در واقع به مدت زمانی که یک نمودار میله ای حاوی تغییرات یک دارایی برای تحلیلگر صادر میشود، تایم فریم میگویند.
تایم فریم باتوجه به نیاز تحلیلگر در بازه زمانی مشخصی تنظیم میشود. این زمان متفاوت است. تحلیلگران با تغییر بازههای زمانی متفاوت میتوانند نتایج متفاوتی در مورد یک دارایی کسب کنند. در نهایت با کنار هم قرر دادن نتایج به دست آمده میتوانند به یک تصمیم گیری آنی و نیز پیشبینی آتی دست یابد.
چرا استفاده از تایم فریم در تحلیل تکنیکال اهمیت دارد؟
هر یک از تریدر ها باتوجه به روشی که برای ورود به معامله و خرید و فروش داراییها دارند از تایم فریم مناسب استفاده میکنند. تایم فریمها در بسترهای زمانی مشخص تعریف میشوند.
ممکن است به صورت روزانه، هفتگی، 14 روزه و … تعیین شود و در این بازه زمانی اطلاعاتی مبنی بر روند بازار، تغییر قیمت، حجم معاملات و … در این بازه ثبت خواهد شد. سرانجام تحلیلگران یا معاملهگران برای ورود به بازار با در نظر گرفتن تایم فریم صعودی یا خروج از آن با استناد بر چند تایم فریم نزولی تصمیمگیری میکنند.
نکته: با استفاده از تایم فریم در تحلیل تکنیکال میتوانیم حرکات قیمت و جهت روند بازار را مشخص کرد. همچنین لازم است بدانید که اگر از تایم فریم بلندمدتتر استفاده کنیم، نویز قیمت هموارتر میشود. این مورد را میتوانید با مقایسه نمودار به دست آمده از دو تایم فریم مشاهده کنید.
آشنایی با انواع تایم فریم
تایم فریم در تحلیل تکنیکال با در نظر گرفتن مدت زمان استفاده به سه دسته کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت تقسیم می شوند که تریدرها با توجه به سبک و استراتژی تحلیل خود از آنها استفاده میکنند. انتخاب تایم فریم مناسب برای تحلیل به این بستگی دارد که چه سبک و استراتژی برای ترید دارید. مثلا اگر هدف شما نوسانگیری و خرید و فروش ارز دیجیتال در مدت زمان کوتاه است، باید از تایم فریم های پایین تر استفاده کنید.
اگر از تحلیلگر تکنیکال هستید، تایم فریم میان مدت و کوتاه مدت بیشتر برایتان کاربرد خواهد داشت. اما اگر از تحلیلگر فاندامنتال ( بنیادین ) استفاده میکنید، باید تایم فریمهای بلند مدت را مد نظر قرار دهید. هنگام استقاده از تحلیل تکنیکال با پلتفرمهای مختلف نتایجی که از دادههای قیمت به دست میآورید بر اساس مدت زمانی که انتخاب کرده اید از این قرار است:
- 1 دقیقه یا M1
- 5 دقیقه یا M5
- 15 دقیقه یا M15
- 30 دقیقه یا M30
- 1 ساعت یا H1
- 4 ساعت یا H4
- 1 روز یا D1
- 1 هفته یا W1
- و غیره
انتخاب تایم فریم مناسب برای تحلیل ارز دیجیتال
بی شک برای انجام هر معامله میخواهید بدانید کدام تایم فریم مناسب است. انتخاب تایم فریم تا حد زیادی به این موضوع بستگی دارد که میخواهید چه نوع معاملهای انجام دهید. با چه هدفی وارد بازار میشوید و از چه سبک تحلیلی استفاده می کنید. با دانستن این سه فاکتور میتوانید تایم فریم مناسب را انتخاب کنید.
استفاده از چندین تایم فریم در تحلیل ها
در برخی موارد به دلایل مختلف نیاز به استفاده از چندین تایم فریم دارید، این دلایل عبارت است از:
_ از چند تایم فریم برای تایید استراتژی استفاده کنید.
به عنوان مثال در تایم فریم یک ساعته متوجه حرکت صعودی قیمت میشوید. برای کسب اطمینان و ورود به معامله بهتر است چند تایم فریم دیگر را نیز بررسی کنید تا بتوانید به صعودی که در این تایم فریم ساعتی میبینید اعتماد کنید.
_از زوایای دیگر به بازار نگاه کنید.
نگاه کردن به بازار از زوایای مختلف منجر به کسب اطلاعات و آگاهی بیشتر و کاهش احتمال ریسکپذیری میشود. در نتیجه با مشاهده قیمتها در بازههای زمانی مختلف آگاهی بیشتری از صعود یا نزول آن دارایی کسب خواهید کرد.
_سطح حیاتی را شناسایی کنید.
قبل از تصمیم گیری برای کسب اطمینان سطوح مقاومت و حمایت را بررسی کنید.
رابطه ریسک و تایم فریم را مدنظر قرار دهید
یک تریدر موفق باید توانایی و قدرت لازم برای ریسک کردن در هر زمانی را داشته باشد. یعنی معامله با سه تایم فریم هنگام ورود به یک معامله باید این را بپذیرید که همان اندازه که ممکن است موفق شوید احتمال شکست خوردنتان هم وجود دارد. در این راستا این نکته را باید در نظر داشته باشید که هرچه تایم فریمی که انتخاب کردید کوتاه مدتتر باشد، ریسک ناشی از معامله بیشتر خواهد بود و بالعکس.
رابطه میان تایم فریم و سرعت عمل تصمیمگیری
مدت تایم فریمی که انتخاب میکنید با سرعت عمل لازم برای تصمیمگیری رابطه معکوس دارد. یعنی اگر تایم فریم دقیقه ای یا ساعتی را انتخاب کردهاید باید سریعا تصمیمگیری کنید. اما تایم فریمهای بلند مدت نیاز به سرعت عمل آنچنانی ندارند و میتوانید با آرامش تصمیمگیری کرده و وارد معامله شوید. استفاده از هر تایم فریم به مهارت و تجربه معاملهگر بستگی دارد.
نتیجهگیری
تایم فریم (Time Frame) که به آن چارچوب زمانی نیز گفته میشود، جریان تغییرات بازار را در یک زمان مشخص نشان میدهد. انتخاب تایم فریم کوتاه مدت، میان مدت یا بلند مدت تا حد زیادی به این موضوع بستگی دارد که میخواهید چه نوع معاملهای انجام دهید. با چه هدفی وارد بازار میشوید و از چه تحلیلی بهرهمند میشوید. انتخاب یکی از انواع تایم فریمها به میزان ریسکپذیری و مهارت و سرعت عمل معامله گر نیز بستگی دارد.