بهترین و مطمئن ترین کارگزاران در ایران

فرمول مدیریت سرمایه

فرمول کِلی، حد مقدار f را به طریق زیر، تعیین می‌کند:

آشنایی با اصول مدیریت سرمایه

با توجه به رشد چشم‌گیر شاخص‌های بازار سهام طی سالیان اخیر، صاحبان سرمایه‌های خرد و کلان از اقشار مختلف و با هر میزان تخصص مالی، وارد بازار سرمایه شده‌اند. هرچند گزینه‌های مطمئن‌تری نظیر صندوق‌های سرمایه‌گذاری هم وجود دارند اما، بسیاری از افراد به دلایل مختلف ترجیح می‌دهند که خودشان مستقیماً در بازار به خرید و فروش سهام بپردازند.

به منظور سرمایه‌گذاری آگاهانه، باید پیش از ورود به بازار آموزش دیده و ارکان اصلی فرآیند معامله‌گری یعنی تحلیل، روانشناسی و مدیریت سرمایه را به خوبی فرا بگیرید. یادگیری این مفاهیم، از طریق آموزش‌های تئوری و تجربه معامله‌گری در بازار بورس، حاصل می‌شود. در این میان، بخش مدیریت سرمایه از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است زیرا، مستقیماً با بقای افراد در بازار مرتبط بوده و به گونه‌ای می‌توان آن را ضامن حفظ و رشد سرمایه معامله‌گران دانست. برای پیاده سازی قوانین مدیریت سرمایه در بازار بورس، عملکرد سیستماتیک و تفکر منطقی فرد الزامی است. قطعاً معامله‌گری که این مفهوم را به خوبی درک نموده و اجرایی کند، از آرامش روحی بیشتری حین داد و ستد برخوردار است زیرا، با درنظر گرفتن تمام ریسک‌های ممکن اقدام به سرمایه‌گذاری می‌نماید و همین موضوع یکی از سنگ بناهای اصلی موفقیت در بازار مالی است.

مدیریت سرمایه چیست

مدیریت سرمایه چیست؟

اگر بخواهیم یک تعریف جامع و کلی ارائه کنیم، دانش و مهارت سرمایه‌گذاری با ریسک حداقل در راستای کسب بازدهی حداکثر را مدیریت سرمایه می‌نامند. هدف اصلی مدیریت سرمایه در وهله اول، کنترل ریسک و حفظ دارایی است. از این جهت در برخی از منابع آموزشی، مدیریت سرمایه به همان مدیریت ریسک نیز تعبیر می‌شود. به بیان ساده‌تر، مفهوم مدیریت سرمایه این است که برای بدست آوردن بازدهی مورد انتظار خود باید مقدار ریسک مشخصی متقبل شوید؛ طبق اصول حرفه‌ای معامله‌گری و به منظور جلوگیری از وقوع ضررهای سنگین و غیر قابل تحمل، باید پیش از ورود به موقعیت معاملاتی مقادیر این بازده و ریسک معلوم و به گونه‌ای متعادل شده باشند که در مقابل انتظار برای کسب سودی معقول، ضرر کمی پیش روی شما باشد.

اعمال صحیح فرمول مدیریت سرمایه قوانین مدیریت ریسک در فرآیند معاملات، می‌تواند در راستای کاهش ضرر و زیان تأثیر به ‌سزایی داشته باشد. ترکیب یک استراتژی معاملاتی کارا و مدیریت سرمایه، ضمن پیش‌گیری از وقوع ضررهای سنگین و غیر منتظره، به مرور زمان منجر به رشد سرمایه شما خواهد شد. اعمال مدیریت ریسک در معاملات سهام و سایر ابزارهای مالی، تابع قوانین واحد و مشخصی نیست و از یک فرد تا دیگری متفاوت است. در واقع جزئیات و نحوه اعمال مدیریت سرمایه، تا حد زیادی به دیدگاه سرمایه‌گذاری، اهداف مالی، طرز تفکر و روحیات شخص بستگی دارد. بر اساس چنین معیارهایی، رویکرد سرمایه‌گذاران در قبال ریسک را تشخیص داده و آن‌ها را در دو دسته کلی ریسک‌گریز و ریسک‌پذیر تقسیم می‌کنند.

در نتیجه معامله‌گران باید از قواعد مدیریت ریسکی استفاده کنند که متناسب با شخصیت سرمایه‌گذاری آن‌ها باشد و در این زمینه نمی‌توان برای همگان نسخه‌ای واحد تجویز نمود. بطور مثال؛ میزان پذیرش ریسک معامله‌گران کوتاه مدتی در هر موقعیت معاملاتی نسبت به افرادی که دیدگاه بلند مدت دارند، کاملاً متفاوت است.

بسیاری از افراد، با رویای یک شبه ثروتمند شدن وارد بازار سهام شده و انتظار دارند ظرف مدت کوتاهی، سرمایه خود را چند برابر کنند! چنین سرمایه‌گذارانی را حتی نمی‌توان شدیداً ریسک پذیر نامید زیرا، مفهوم ریسک اصلاً برای آن‌ها تعریف نشده است و در محاسبات ذهنی خود صرفاً به سود می‌اندیشند. چنین شخصی حتی ممکن است مدتی معاملات سوددهی را نیز تجربه کند اما، در نهایت به دلیل عدم رعایت مدیریت سرمایه و پذیرش بدون محدودیت ریسک، سرمایه خود را به نابودی می‌کشاند. به راستی می‌توان ادعا نمود؛ یکی از اصلی ترین وجوه تمایز معامله‌گران موفق با سایرین، رعایت اصول مدیریت سرمایه است.

امروزه برای مدیریت ریسک روش‌های مختلفی وجود دارد. شیوه‌های کلاسیک بیشتر بر محاسبات ساده متمرکز بوده و مدل‌های جدید نظیر روش پروفسور بالسارا، غالباً فرمول مدیریت سرمایه بر اساس جداول و فرمول‌های پیچیده ریاضی بنا شده‌اند. همگی این روش‌ها مبتنی بر ارزیابی ریسک موقعیت‌های معاملاتی بصورت انفرادی و در نهایت تعیین چهارچوب‌های مشخص برای محدوده ریسک پذیری معامله‌گران می‌باشند.

مدیریت سرمایه

ارکان اصلی مدیریت سرمایه در بازار سهام

هرچند برای مدیریت سرمایه روش و فرمول مشخصی وجود ندارد اما برای تدوین قوانین مدیریت ریسک و ارزیابی دقیق موقعیت‌های معاملاتی در بازار، شاخص‌های مرسومی وجود دارند که مهم‌ترین آن‌ها عبارتند از:

  • ریسک
  • بازده
  • حجم معاملات
  • نسبت بازده به ریسک
  • نسبت افت سرمایه

به منظور انجام معاملاتی اصولی و موفقیت آمیز، موارد اول تا چهارم را باید برای هر موقعیت معاملاتی و الزاماً پیش از ورود، بررسی نموده و در مورد آن‌ها تصمیم‌‌گیری کنیم. در واقع پس از مشخص نمودن این موارد مشاهده می‌کنیم که نقاط خروج و حداکثر سود و زیان مورد انتظار از موقعیت معاملاتی مذکور، با دقت معین می‌شوند. به وضوح می‌بینیم که مدیریت سرمایه در راستای موفقیت هر استراتژی معاملاتی نقش کاملاً حیاتی ایفا می‌نماید که چشم‌ پوشی از آن نتیجه‌ای جز شکست در پی نخواهد داشت. حال پس از شرح مفهوم و اهمیت مدیریت سرمایه در بازارهای مالی و ذکر ارکان اصلی آن به بیان برخی از قواعد مرسوم و توصیه‌های رایج در این زمینه می‌پردازیم؛

  • پیش از ورود به معامله، باید ریسک و بازده مورد انتظار از آن را تعیین کنید.
  • محاسبات مقادیر ریسک و بازده، تابع مستقیمی از نقاط خروج احتمالی و حجم معاملات می‌باشد.
  • طبق اصول سرمایه‌گذاری و توصیه بزرگان بازار، حداکثر مقدار ریسک در هر موقعیت معاملاتی، نباید از ۳ درصد بیشتر شود!
  • حداقل مقدار مجاز نسبت بازده به ریسک، برابر ۱ می‌باشد و در غیر این صورت، ورود به معامله خطای بزرگی است.
  • در صورت نیاز به داشتن چندین موقعیت معاملاتی باز به صورت هم‌زمان، باید حداکثر ریسک قابل تحمل را بین این معاملات تقسیم نمود.
  • زمانی که به بازدهی نجومی معاملات اعتباری و اهرمی می‌اندیشید، ریسک سنگین و چند برابری آن‌ها را نیز مد نظر داشته باشید!
  • آستانه تحمل افت سرمایه حساب معاملاتی خود را به طور دقیق مشخص نموده و زمانی که به دلیل چندین معامله زیان‌ده میزان افت سرمایه شما به محدوده خطر رسید، بدون تعلل فرآیند معاملات خود را برای مدتی متوقف کنید.

در مجموعه مقالات آتی مدیریت سرمایه در بخش بلاگ آسان بورس، مفاهیم ریسک، بازده، نسبت‌های مرتبط با مدیریت سرمایه و… به تفصیل توضیح داده خواهند شد.

فرمول مدیریت سرمایه در ارز دیجیتال

قبل از فرمول مدیریت سرمایه باید دانست مدیریت سرمایه چیست حال، مدیریت سرمایه دانش نگهداری پول است و به مجموعه مهارت‌هایی گفته می‌شود که با ریسک منطقی و حداقلی می‌توان به دو هدف مهم رسید که در درجه اول حفظ سرمایه و در درجه دوم سود حداکثری است.
در بازارهای مالی جهت موفق شدن، هرکسی باید استراتژی بهینه شده خود را با توجه به میزان سرمایه، خواسته‌ها و عواطف شخصی بسازد.

مدیریت سرمایه‌ در ارز دیجیتال

کلا بخاطر ریسک بازار نباید همه سرمایه را وارد کار کرد پس بهتر است 50 درصد از سرمایه اصلی خود را در حیطه‌ای امن نگه دارید.
مثلا 10 درصد از سرمایه باید آزاد باشد که بتوان از آن در شرایط سخت، مشکلات مالی و پیشنهاد کاری استفاده کرد.
می‌توانید 10 درصد از دارایی را برای ملزومات دارای ریسک مانند خودرو و … قرار دهید.
30 درصد از دارایی را باید پرتفوی مختلف سرمایه‌گذاری کنیم.
به عنوان مثال می‌توانیم 10 درصد را برای ترید استفاده کنیم، 10 درصد برای خرید بیت کوین و 10درصد را برای بخشی از کارهای مختلف دیگر و … که اگر یکی از این 10 درصد به ضرر رسید بتوان از 20 درصد باقیمانده، آن جبران کرد.

فرمول مدیریت سرمایه در ارز دیجیتال

فرمول‌های مدیریت سرمایه

دو فاکتور اساسی در فرمول‌های مدیریت سرمایه وجود دارد که باید بدانید. اولین فاکتور این است که اهمیت انتخاب ریسک و مدیریت سرمایه از شناسایی نقاط ورود و خروج بیشتر است. دومین فاکتور هم به این گونه است که در ورود به یک معامله ما حتی اگر سکه‌ایی به بالا پرتاب کنیم تا زمان پایین آمدن 50% شانس برای ورود موفق خواهیم داشت، این مدیریت سرمایه صحیح می‌باشد که ما را در بازار نگه می‌دارد. در کل باید موارد زیر را در نظر گرفت:

  • انتخاب زمان مناسب برای معامله در فارکس
  • ترید با سرمایه‌ای که به آن نیاز ندارید
  • داشتن استراتژی در معامله
  • استفاده از تحلیل‌های بنیادی و تکنیکال
  • مشخص کردن میزان سود و ضررتان از معامله

حال، فرمول‌های مدیریت سرمایه در ارز دیجیتال عبارتنداز:

نامتقارن هرمی (جبران ضرر):

G= ([1 / ( 1 – t% )] – 1) * 100

t = مقدار ضرر
G = مقدار سودی که ضرر را پوشش دهد

سود مرکب (سود در سود):

P = اصل پول
i = درصد سود
n = تعداد دوره سود

دیگر فرمول‌های مدیریت سرمایه:

سود 6% ماهیانه به ازای 10سال سودآوری
سبدگردانی و ایجاد حساب‌های کپی ترید: معامله‌گر بعد از اینکه استراتژی خود را کامل کرد با سرمایه خود یا حتی ساختن یک حساب دمو می‌تواند به معامله بپردازد. که معامله‌گران تازه کار حساب‌های معاملاتی خودشان را در ازای پرداخت مقداری از سودشان، به شما متصل کنند.
هج فاندزهای بزرگ و استخدامی در بانک‌ها: موسساتی تحت عنوان هج فاندز به‌وجود آمده‌اند که با گرفتن 3 مرحله امتحان از شما، مبالغ بالایی را به عنوان سرمایه به شما می‌دهند و در پایان دوره سود به صورت 50-50 مابین شما و موسسه تقسیم خواهد شد.

فرمول مدیریت سرمایه سودآور:

  • میزان سود TP – میزان ضرر SL = آستانه ضرر ما
  • مقدار ضرر – قیمت سهم = ریسک
  • حد سود – فرمول مدیریت سرمایه قیمت سهم = ریوارد
  • ریوارد/ ریسک – حجم معامله ما = نسبت ریسک به ریوارد

شاخص‌هایی که در معاملات بلندمدت ما ثبت می‌شود:

  • WIN RATE (تعداد معاملات درست ما نسبت به معاملات اشتباه در یک بازه مشخص)
  • DRAWDOWN افت سرمایه ما
  • PAYOFF RATIO یا بازده کلی حساب: نسبت کلی سود ما به ضررهایی می‌باشد که بدست آوردیم به صورت ریالی یا دلاری یا هر ارزی که با آن کار میکنیم.

حال باید بدونیم نسبت ریسک به ریوارد مناسب، فقط بستگی به استراتژي شخصی شما و عملکرد معامله‌گری شما دارد و نه چیزدیگری. بنابراین، ریسک به ریوارد تعیین می‌کند به ازای هر واحد ریسک چند واحد سود برداشته‌ایم که این نسبت نباید از 1:1 کمتر باشد.

تعیین حجم معامله برای ورود:

قدم آخر و بعدی شما تعیین کننده حجم ورودی شما به معامله است پس حد ضرر (میزان ضرری که می‌توانید تحمل کنید) و حد سود خود را مشخص کنید و به معامله ورود کنید. میزان آستانه ضرر شما اگر حدود 0/25% کل سرمایه تا 3% کل سرمایه باشد بهتر است. برای محاسبه آستانه ضرر نیز:

کل سرمایه* انتخاب مقدار ضرر = آستانه ضرر

نحوه محاسبه حجم با استفاده از حدضرر و آستانه حساب در سهام و بازار جهانی:

میزان آستانه حساب ما به ریال
___________________________ = تعداد سهام
pip diffrenceریال

آستانه ضرر به دلار
pip difference * __________________ = حجم سرمایه V
pip value

در فرمول مدیریت سرمایه بالا مقدار pip value یک مقدار ثابت است، به ازای یک لات استاندارد؛ که در سایت‌ها می‌توانید ببینید.
pip diffrence = فاصله حد ضرر از سهم:

فیلم – فرمول سرمایه گذاری در ارز دیجیتال

من عاشق دنیای ارز رمز و بلاک چین هستم، دنیای بسیار پرسود ولی خطرناک به شرطی که خودمان را با دانش صحیح و بروز مجهز کنیم، آکادمی هلاکوئی را راه اندازی کردم که با حمایت شما به یکی از بهترین پایگاه آموزشی به زبان فارسی تبدیل شود. در این راه با حمایت اعضا و خانواده ی بزرگ آکادمی هلاکوئی، در کنارتان هستم.

مطالب زیر را حتما بخوانید

دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ

دسته‌ها
جدیدترین نوشته ها
  • هشدار رئیس گلدمن ساکس درباره شوک های اقتصادی “بی سابقه” پیش رو ۱۳۹۸/۰۵/۲۲
  • تحلیل تکنیکال سولانا(SOL)؛ یک شنبه 15 خرداد ۱۳۹۸/۰۵/۲۲
  • تحلیل قیمت گالا (GALA)؛ فروشندگان برای یک شکست نزولی دیگر آماده می شوند ۱۳۹۸/۰۵/۲۲
  • پنجمین پرتاب پروژه گردشگری فضایی جف بزوس با موفقیت به زمین نشست ۱۳۹۸/۰۵/۲۲
  • مدیر عامل بایننس خبر از ضرر 1.6 میلیارد دلاری این صرافی در سرمایه گذاری Terra داد ۱۳۹۸/۰۵/۲۲

من عاشق دنیای ارز رمز و بلاک چین هستم، دنیای بسیار پرسود ولی خطرناک به شرطی که خودمان را با دانش صحیح و بروز مجهز کنیم، آکادمی هلاکوئی را راه اندازی کردم که با حمایت شما به یکی از بهترین پایگاه آموزشی به زبان فارسی تبدیل شود. در این راه با حمایت اعضا و خانواده ی بزرگ آکادمی هلاکوئی، در کنارتان هستم.

پشتیبانی از طریق ارسال تیکت:
وارد داشبورد خود شده و گزینه (تیکت پشتیبانی) را انتخاب و بر روی (ارسال تیکت) کلیک کنید. از همین طریق درخواست خود را پیگیری کنید.

ما را در تلگرام دنبال کنید

کانال درآمد ارز دیجیتال [email protected]
تلگرام کافه ترید [email protected]
کانال نخبگان ارز دیجیتال [email protected]
خبر فوری ارز دیجیتال [email protected]
خبر فوری بازار خارجی [email protected]
کانال وی ای پی [email protected]

تکنیک‌های مدیریت سرمایه پیشرفته

از آنجایی که مدیریت ریسک متشکل از بررسی و میزان تاثیرات پوزیشن بر رشد صورت حساب مالی است و میزان و اهمیت احتمالی شکست را مشخص می‌کند، مدیریت مالی، روش‌هایی را بیان می‌کند و یک رویکرد قابل تکرار و ساختار یافته را جهت ارزیابی و ابعاد واقعی پوریشن تحت شرایط مختلف ایجاد می‌نماید که به صورت ویژه عمل می‌کند. در این مقاله با انواع تکنیک‌های مدیریت مالی آشنا می‌شوید

مدیریت ریسک: یافتن تعادل مناسب بین ریسک بسیار زیاد و ریسک بسیار کم؛ در حقیقت ریسک زیاد منجر به افت وسیع و یا به طور بالقوه منجر به رشد شدید سهام می‌شود، همچنین ریسک بسیار کم را بهتر می‌توان کنترل کرد اما به مراتب رشد سهام، کندتر خواهد بود.

مدیریت ریسک یا کنترل ریسک به این معنی است که یک معامله‌گر بایستی از میزان نیروهای پوزیشن مخالف، مطلع باشد. علاوه بر این، مدیریت ریسک شامل ایجاد دستورالعمل‌هایی در مورد نحوه‌ی رسیدگی به شکست‌های معاملاتی است و این که چگونه می‌توان ریسک را کاهش داد و نحوه چگونگی استانداردهای عملکرد را بیان می‌کند. بنابراین مدیریت ریسک، استانداردها و دستورالعمل‌هایی را که در آن روش مدیریت مالی باید انتخاب شود، تعیین می‌گردد.

مدیریت سرمایه: مدیریت سرمایه روش واقعی تعیین حجم سفارش در شرایط خاص را توضیح می‌دهد. مدیریت سرمایه همانند پیچی است که یک معامله‌گر می‌تواند جهت سازگاری با اهداف مدیریت ریسک، از آن استفاده کند و سطح ریسک را کاهش دهد و رشد سرمایه را بهینه سازی نماید.

یک معامله‌گر بایستی تکنیک‌های مختلف مدیریت مالی را به کار گیرد و ما معروف‌ترین تکنیک‌ها را به شما معرفی خواهیم کرد به علاوه مدل‌های اصولی از درصدهای ثابت شده و سرمایه‌های ثابت شده:

میانگین رو به بالا (Averaging up)

میانگین رو به بالا، احتمال پوزیشن بُرد را بالا می‌برد یا معامله مورد نظر را ارزیابی می‌کند، بدین معنی زمانی یک معامله به سود منتج می‌شود که معامله‌گر قراردادهای بیشتری را جهت پوریشن موجود در نظر بگیرد.

مزایا:

  • احتمال ضرر معامله ، نسبتا کم خواهد بود زیرا پوزیشن اولیه در زمان پیروی از رویکرد میانگین رو به بالا، بزرگ نیست.
  • به ویژه معاملاتی که از این روش پیروی می‌کنند، رویکرد میانگین فرمول مدیریت سرمایه رو به بالا می‌تواند سودمند باشد زیرا به معامله‌گر امکان می‌دهد تا حجم معامله را افزایش دهد و روند خود را تقویت نماید.

معایب:

  • یافتن یک سطح قیمتی مناسب و منطقی، جهت افزودن به حجم معامله می‌تواند چالش‌هایی را به وجود آورد. علاوه براین هنگامی که قیمت برمی‌گردد، بازندگان فرمول مدیریت سرمایه می‌توانند به سرعت برندگان را تعدیل کنند. جهت مقابله با این اثر، معامله‌گران از پوزیشن‌های (حجم معامله) بزرگتری در سفارشات قبلی خود استفاده می‌کنند و زمانی که میانگین رو به بالا را شروع می‌کنند حجم پوزیشن خود را کاهش می‌دهند که بخشی از استدلال طرفداران این رویکرد است.

میانگین ارزش (Cost Averaging)

این روش اغلب به عنوان «افزودن به پوزیشن‌های متضرر» نامیده می‌شود و در میان معامله‌گران بسیار بحث برانگیز است. این روش برخلاف میانگین رو به بالا است زیرا زمانی که معاملات شما برخلاف شما حرکت می‌کند، شما یک سفارش جدیدی باز خواهید کرد تا حجم معامله خود را افزایش دهید.

مزایا:

  • ضررها به طور بالقوه کاهش می‌یابد و حتی موجب می‌شود با باز کردن پوزیشن جدید، زودتر به نقطه شکست روند دست ‌یابید.

معایب:

  • اغلب معامله‌گران آماتور، هنگامی که در ضرر هستند، از این روش استفاده نادرست می‌کنند و به طور احساسی به این روش چنگ می‌اندازند (مربوط به قرارگیری در پوزیشن، مبحث روانشناسی). چنین معامله‌گرانی به طور خودسرانه سفارشات جدیدی به امید دستیابی به سود انجام می‌دهند، بدون این که طرح و اصولی داشته باشند که در نهایت قیمت شروع به چرخش کند.

روش میانگین ارزش برای معامله‌گران آماتور یا معامله‌گرانی که کنترل بر این روش ندارند و یا احساسی با معاملات خود برخورد می‌کنند، توصیه نمی‌شود.

مارتینگل (Martingale)

رویکرد حجم پوزیشن مارتینگل به اندازه روش میانگین ارزش، بحث‌برانگیز است. اساسا پس از ضرر کردن در معامله، معامله‌گر حجم پوزیشن معاملاتی خود را دو برابر می‌کند، فورا و به فرمول مدیریت سرمایه طور بالقوه ضررهای قبلی با اولین سود جبران می‌شود.

مزایا:

  • تمام ضررهای قبلی می‌تواند به طور بالقوه تنها با یک معامله برنده، جبران شود.

معایب:

  • وقتی حجم معامله را دوبرابر می‌کنیم، ریسک کردن برای کل حساب امری اجتناب ناپذیر است. در طولانی مدت، همه معامله‌گران ضررهایی را تجربه می‌کنند و قصد دارند تا پوزیشن منفی را ادامه دهند که به از بین رفتن حساب معاملاتی منتج می‌شود.
  • اگر معامله‌گران تمایل به تلافی کردن داشته باشند، بعد از ضرر وارد معامله می‌شوند، تکنیک‌های مارتینگل، چالش‌های بزرگی را نشان می‌دهد و تحت چنین شرایطی زودتر منجر دست دادن کل حساب می‌گردد.

برای هر معامله فقط %۱ ریسک وجود دارد، یک معامله‌گر در ردیف هشتم جدول زیر، کل حساب را متضرر می‌شود.

آنتی مارتینگل

Anti-Martingale

آنتی مارتینگل خطرات روش مارتینگل را از بین ‌می‌برد. برخلاف سیستم مارتینگل، زمانی که معامله‌گر متضرر می‌شود، حجم حساب را دو برابر نمی‌کند اما به همان پوزیشن می‌چسبد که به زودی این ضرر مرتفع نمی‌گردد. از سوی دیگر هنگامی که یک معامله‌گر به سود دست می‌یابد، حجم موجودی معاملاتی را دو برابر می‌کند و با دو برابر ریسک نیز مواجه می‌شود. پشت این رویکرد، چنین تفکری وجود دارد که بعد از فرمول مدیریت سرمایه برنده شدن در یک معامله، شما با «پول آزاد» شروع به معامله می‌کنید.

برای مثال یک معامله‌گر در معامله‌ای به ۲۰۰ دلار سود دست می‌یابد جایی که او بر روی حساب ۱۰۰۰۰ دلاری، %۱ ریسک می‌کند، حالا حجم حساب جدید او ۱۰۲۰۰ دلار شده است. در معامله بعدی‌، او می‌تواند روی ۲۰۰ دلار دیسک کند که میزان ریسک بر روی ۱۰۲۰۰ دلار برابر با %۱٫۹۶ است. اگر معاملات بعدی او نیز با نسبت سود به ریسک ۲ باشد او ۴۰۰ دلار سود به دست آورده است و اکنون حجم حساب جدید وی به ۱۰۶۰۰ دلار رسیده است. در معامله بعدی، معامله‌گر می‌تواند روی ۶۰۰ دلار ریسک نماید که میزان ریسک بر روی ۱۰۶۰۰دلار برابر با %۵٫۷ می‌باشد.

مزایا:

  • معامله‌گر با این روش، پتانسیل کسب پول بیشتر با رکوردهای بُرد را دارد و به راحتی موجودی حسابش پایین‌تر از مقدار حساب اولیه‌اش نخواهد آمد.

معایب:

  • فقط یک ضرر می‌تواند همه سودهای قبلی را از بین ببرد. به همین دلیل معامله‌گران نباید حجم معاملات را دو برابر کنند اما از فاکتور کوچکتر از ۲ استفاده می‌کنند تا حجم پوزیشن معاملات خود را بعد از سود تعیین نمایند. به این ترتیب بعد از ضرر، سود خود را حفظ خواهند کرد.
  • نوسان حساب معاملاتی با تکنیک آنتی مارتینگل می‌تواند حائز اهمیت باشد زیرا ضررها بعد از رکورد سودها می‌تواند زیاد باشد. اگر یک معامله‌گر نتواند با چنین ضررهایی مقابله کند، روش آنتی مارتینگل می‌تواند مشکلات بیشتری را به وجود آورد. توصیه می‌شود که یک معامله‌گر زمانی که حجم معاملات را دو برابر نکرده، سطح خاصی را تعیین کند و به رویکرد اولیه بازگردد و سودهای خود را حفظ نمایند.

نسبت ثابت (Fixed Ratio)

رویکرد نسبت ثابت براساس فاکتور سود یک معامله‌گر است. بنابراین، یک معامله‌گر باید میزان سود را تعیین کند تا به او امکان افزایش حجم پوزیشن معاملاتی را بدهد (افزایش حجم پوزیشن به عنوان دلتا نیز معروف است).

به عنوان مثال یک معامله‌گر می‌تواند معامله‌ای را فقط با یک قرارداد شروع کند و دلتای خود را به مبلغ ۲۰۰۰ دلار انتخاب کند. هر زمان که معامله‌گر سود دلتای ۲۰۰۰ دلاری را به دست آورد، می‌تواند میزان پوزیشن خود (حجم معامله) را با یک قرارداد افزایش دهد.

مزایا:

  • در واقع تنها زمانی معامله‌گر سود می‌کند، می‌تواند حجم معامله خود را افزایش دهد.
  • با انتخاب دلتا، معامله‌گر می‌تواند رشد سرمایه خود را کنترل کند. دلتای بیشتر به این معنی است که معامله‌گر حجم معاملات خود را به کندی افزایش می‌دهد. با این وجود، دلتای کمتر به این معنی است که معامله‌گر حجم معاملات خود را بعد از کسب سود، افزایش می‌دهد.

معایب:

  • ارزش دلتا بسیار ذهنی است و تنظیم دلتا بیشتر شخصی است، نه براساس علم دقیق.
  • از آنجایی فرمول مدیریت سرمایه که دلتای بالاتر حجم معاملاتی، رشد حساب را کاهش می‌دهد ولی دلتای کمتر موجودی پوزیشن را افزایش می‌دهد و زمانی روی می‌دهد که از یک مرز سود به سمت بعدی حرکت کند. تفاوت‌ها می‌تواند قابل توجه باشد.

معیار کِلی ( Kellys Criterion):

هدف از معیار کِلی این است که سود ترکیبی را به حداکثر برساند که می‌تواند با سرمایه گذاری مجدد سود حاصل شود و معیار کِلی با استفاده از وینرِیت و لوسرِیت جهت تعیین حجم پوزیشن مطلوب به کار رفته است و فرمول آن به شرح زیر است:

Position size = Winrat – ( ۱- Winrate / RRR)

با این حال میزان حجم معاملات پیشنهاد شده با معیار کِلی اغلب تاثیر ضررها و رکورد باخت‌ها را دست کم می‌گیرد. در اینجا دو نمونه وجود دارد که این موضوع را نشان می‌دهد:

Position size = 55% – (۱ – ۵۵% / ۱٫۵)= ۲۵%

Position size = 60% – (۱- ۶۰% / ۱) = ۲۰%

همان طور که مشاهده می‌کنید میزان حجم معاملات پیشنهاد شده با معیار کِلی بسیار بالا است و مدیریت ریسک بایستی بیشتر بر آن نظارت داشته باشد. برای مقابله با این اثر، روش متداول استفاده از کسر معیار کِلی است. برای مثال ۱۰/۱ معیار کِلی به %۲٫۵ . %۲ میزان حجم پوزیشن معاملاتی منجر می‌شود.

مزایا:

  • نرخ رشد را به حداکثر می‌رساند.
  • یک چارچوب ریاضی برای رویکرد ساختاری فراهم می‌کند.

معایب:

  • معیار جامع کِلی می‌تواند به کاهش قابل توجه بسیار سریعی منجر شود. استفاده از کسر معیار جامع کِلی بایستی در نظر گرفته شود.فرمول مدیریت سرمایه

نویسنده و مترجم: خانم هانیه عظیم زادگان

چطور با تخفیف کارمزد در صرافی های ارز دیجیتال ثبت نام کنیم؟

نام صرافی تخفیف کارمزد IP خارج از ایران لینک ثبت نام
کوکوین دارد نیاز دارد ثبت نام با تخفیف کارمزد
کوینکس
دارد نیاز دارد ثبت نام با تخفیف کارمزد
بیت پین
دارد نیاز ندارد ثبت نام با تخفیف کارمزد
کیوسک دارد نیاز ندارد ثبت نام با تخفیف کارمزد
بیت ۲۴
دارد نیاز ندارد ثبت نام با تخفیف کارمزد
آبان تتر
دارد نیاز ندارد ثبت نام با تخفیف کارمزد

توجه: با وجود اینکه دو صرافی کوینکس و کوکوین هر دو فعلا بدون نیاز به تغییر IP فعالیت می‌کنند اما بهتر است برای امنیت بیشتر از IP ثابت خارج از ایران استفاده کنید.

برای ورود به صرافی کوینکس حتما باید با IP خارج از ایران وارد شوید.

مدیریت سرمایه در معامله‌گری رمزارزها: محاسبه نسبت ریسک

مدیریت سرمایه در معامله‌گری رمزارزها: محاسبه نسبت ریسک

هرگز این نکته کلیدی را فراموش نکنید که کلید موفقیت در معامله، مدیریت سرمایه و ریسک است. در این مقاله می‌خواهیم نکات کلیدی مرتبط با مدیریت سود و ریسک در تراکنش‌های معاملاتی را تقدیمتان کنیم.

اگر با روش‌های مدیریت سرمایه آشنا باشید ولی دانش خود را هنگام انجام معاملات واقعی به کار نگیرید، شانس شما برای کسب درآمد، بسیار اندک خواهد بود.

نکته مهم این است که اگر دقیقاً ندانید که چه طور باید در معاملات خود سود کنید، موفقیت شما فقط به شانس بستگی دارد. به علاوه، کنترلی روی خطرات پیش رو نخواهید داشت. این یعنی، اگر اشتباه کنید یا ترس و طمع بر شما غلبه کند، ممکن است کل سرمایه خود را از دست بدهید. اگر فاقد یک استراتژی مدیریت ریسک مؤثر باشید، در واقع معامله خود را به یک قمار تبدیل کرده‌اید.

امروز می‌خواهیم نحوه محاسبه عوامل زیر را به شما آموزش دهیم:

  • محاسبه نسبت ریوارد به ریسک (نسبت سود به زیان)
  • سایز پوزیشن
  • نرخ ریسک در هر معامله

پیشنهاد مقاله: کسب درآمد از رمزارزها: چه طور در بازار رمزارزها کسب سود کنیم؟

محاسبه ریسک و ریوارد (خطر و سود)

بسیار مهم است که بدانید، محاسبه سطوح سود و ضرر بالقوه (احتمالی) بسیار حائز اهمیت است. ریسک (خطر ضرر) را به وسیله اوردر استاپ- لاس مشخص می‌کنند، در واقع، تفاوت قیمت بین نقطه ورود به معامله و اوردر استاپ- لاس، میزان ریسک شما را مشخص می‌کند.

حد سود نیز در صورت حرکت قیمت در جهت مورد انتظار برای تعیین نقطه خروج مشخص می‌شود.

سود بالقوه معامله، تفاوت قیمت بین نقطه هدف (حد سود) و نقطه ورود به معامله است.

به عنوان مثال، اگر سهمی به قیمت 25 دلار را خریداری کرده باشید و حدضرر (استاپ لاس) خود را روی 20 دلار و حد سود (تارگت) خود را روی 30 دلار قرار داده باشید، در آن صورت سود بالقوه شما در این معامله، برابر است با:

در ادامه، میزان ریسک با میزان سود، مقایسه شده و نرخ ریسک به ریوارد را مشخص می‌کند:

در این نسبت، A همان ضرریست که با اوردر Stop-loss (SL) مشخص کرده‌اید، B میزان سودیست که با اوردر Take-profit (TP) مشخص کرده‌اید و C، نسبت ریسک به ریوراد (ضرر به سود) است.

اگر C ، عددی کوچکتر از 1 باشد، در آن صورت، پتانسیل یا احتمال ضرر یا ریسک، بزرگ‌تر از احتمال سود است.

اما اگر این نرخ، بزرگ‌تر از عدد 1 باشد، این یعنی میزان سود معامله بیشتر از خطر یا ضرر احتمالی آن است.

پیشنهاد می‌کنیم در استراتژی‌های معاملاتی خود نقاط ورودی را انتخاب کنید که نرخ زیان به سود آن‌ها بین عدد 2 تا 3 باشد. این یعنی پتانسیل سود شما باید چندین برابر ضرر احتمالی باشد.

بعضی معامله‌گرها استاپ لاس تعیین نمی‌کنند تا از کاهش سرمایه خود جلوگیری کنند. اما متأسفانه، این استراتژی باعث پیچیده شدن فرایند مدیریت ریسک شده و ممکن است کاهش سرمایه را عمیق‌تر کند. علاوه بر این، نباید از این استراتژی در معاملات اهرمی استفاده کنید. تمام افراد تازه کار باید در معاملات اهرمی از دستور توقف ضرر استفاده کنند.

جدول زیر، درصد سود موردنیاز برای جبران یک ضرر را نشان می‌دهد:

همانطور که ملاحظه می‌کنید، این جدول، میزان جبران سرمایه مورد نیاز برای پوشش سرمایه از دست رفته را نشان می‌دهد.

به عنوان مثال، فرض کنید معامله‌گری 1000 دلار سرمایه دارد. در نتیجه ضرر در یک معامله، اگر تنها 100 دلار برای او باقی مانده باشد، باید 900 درصد در معاملات بعدی خود سود کند تا بتواند ضرر وارده را جبران نماید.

معامله در همه جا

دانش و فناوری بامداد ارائه می‌دهد: بوتکمپ معامله‌گری در بازار رمزارزها

محاسبه اندازه پوزیشن

دو انتخاب به این منظور پیش روی شماست:

اولی، قانون دو درصد

الکساندر الدر، معامله‌گر و استاد برجسته اقتصاد از این الگوریتم استفاده می‌کند:

بنابر استراتژی مدیریت سرمایه مبتنی بر قانون دو درصد، سرمایه‌گذار، در هر معامله خود بیش از دو درصد از سرمایه خود را وارد نمی‌کند.

این استراتژی شما را از خطر “خورده شدن توسط کوسه‌ها” محفوظ نگه می‌دارد. یعنی خطر از بین رفتن کل سرمایه شما در اثر چند ضرر بزرگ را از شما دور می‌کند.

دومی، شرط کِلی (Kelly) نام دارد

این استراتژی برای به حداکثر رساندن موجودی سرمایه از یک شرط استفاده می‌کند. شرط کلی از این قرار است:

x ارزش معامله است

K سرمایه موجود است

فرمول کِلی، حد مقدار f را به طریق زیر، تعیین می‌کند:

A، سود حاصل از اوردر Take-Profit (TP) است.

B، ضرر حاصل از اوردر Stop-Loss (SL) است.

g، اهرم معامله است (اگر از اهرم استفاده نکنیم، این مقدار برابر 1 درنظر گرفته می‌شود).

اما p را فراموش نکنیم

p، احتمال موفقیت است.

توجه داشته باشید که لزوما نباید از f max استفاده کنید.

برای پایین آوردن ریسک، کافیست محدوده زیر را مورد استفاده قرار دهید:

حال زمان آن است که ریسک اتخاذ تصمیم اشتباه را مدنظر قرار دهیم.

چگونه می‌توان این احتمال را محاسبه کرد؟

اگر بخواهید احتمال موفقیت خود را تخمین بزنید (p در فرمول قبل)، همه چیز به منبع اطلاعات شما بستگی دارد:

  • منابع خارج. بعضی معامله‌گرها از متوسط سیگنال‌های موفق استفاده می‌کنند. بسیار مهم است که بدانید گروه‌ها، کانال‌ها و صفحات اجتماعی ممکن است آمارها و اطلاعات گمراه‌کننده منتشر کنند.
  • استراتژی معاملاتی خودتان. اگر آمارهای معاملاتی را جمع آوری کرده و داده‌های خود را محاسبه و تحلیل کرده و برای آزمایش استراتژی خود آماده باشید، باید به فرمول زیر توجه کنید.

p : احتمال موفقیت معامله یا نرخ تبدیل تراکنش‌های مثبت است.

M : تعداد تراکنش‌های منتهی به سود است.

N : کل تعداد معاملات انجام شده تحت یک استراتژی مشخص است.

خلاصه

  • تراکنش‌های مالی، پرخطر هستند و بسیار مهم است که محدودیت‌های ریسک خود را شناسایی کنید.
  • باید پیشاپیش، سود و زیان را محاسبه کنید.
  • نرخ ریوارد به ریسک (سود به ضرر) میزان سود مشخص شده توسط اوردر TP به ضرر مشخص شده توسط اوردر SL است و باید عددی بین 2 و 3 باشد.
  • SL یا Stop-Loss بسیار مهم است. اگر معاملات شما با ضررهای بزرگ همراه باشند، بازیابی کل سرمایه اولیه امری بسیار دشوار خواهد شد.
  • از قانون دو درصد برای محاسبه اندازه پوزیشن خود استفاده کنید: اندازه تراکنش‌های شما نباید بیش از 2 درصد کل سرمایه شما باشد. اگر به قاعده جدیدی علاقه دارید، می‌توانید از شرط Kelly استفاده کنید.
  • باید جمع‌آوری آمارهای معاملاتی را شروع کنید. اما فراموش نکنید که این داده‌ها همیشه با انحراف و خطا همراه هستند.
  • یک سیستم معاملاتی، فراتر از رعایت یک قانون یا مجموعه‌ای از قواعد است. باید بتوانید تمام پوزیشن‌های خود را محاسبه و تجزیه و تحلیل کنید.
  • تقلید از روش دیگران را خجالت آور نپندارید ولی همزمان سعی کنید استراتژی خودتان را آزمایش کنید.
  • باید یادتان باشد که اگر با معامله‌گری مثل یک تجارت رفتار کنید، در مقایسه با کسانی که مثل یک قمار با آن رفتار می‌کنند، سود بیشتری کسب می‌کنید.

در پایان، ضمن آرزوی معاملاتی پرسود برای شما عزیزان خواننده، از شما می‌خواهیم ما را از نظرات و کامنت‌های مشوقانه خود محروم ننمایید. زیر همین پست، پاسخگوی سؤالات شما خواننده عزیز خواهیم بود.

مقالات مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برو به دکمه بالا