بورس در بلندمدت سود میدهد

روشهای تعیین حد سود و زیان
روشهای مختلفی برای تعیین حد سود و زیان در بازار سهام وجود دارند و همانگونه که در مقاله قبلی توضیح داده شد؛ اکثر معاملهگران به منظور پیشبینی نقاط خروج احتمالی از بازار، از تحلیل تکنیکال استفاده میکنند. در این مطلب به بیان مهمترین روشهای تعیین حد سود و ضرر بر مبنای قیمت، با ذکر مثالهایی از بازار سهام خواهیم پرداخت.
فواصل قیمتی مشخص نسبت به ناحیه ورود
برخی سرمایهگذاران رویکرد تحلیلی خاصی نداشته و بیشتر روی اعداد ثابت تمرکز دارند. معیار اصلی در این روش، میزان فاصله نقاط خروج نسبت به ناحیه ورود است که معمولاً این فواصل بر اساس واحد درصد بیان میشوند. این مقادیر بر مبنای شرایط کلی بازار (نظیر محدودیت نوسان مجاز روزانه)، نوسانات ذاتی سهم و سایر موارد تعیین خواهند شد. در نمودار زیر که مربوط به سهام شرکت ایران خودرو است؛ معاملهگر پس از شکست سطح مقاومتی تصمیم به ورود میگیرد و بر اساس یک استراتژی شخصی، مقدار ثابت %۱۰ حد ضرر نسبت به نقطه ورود در نظر گرفته است. با توجه به اینکه نسبت پاداش به ریسک معاملاتش روی عدد ۲ تنظیم شده است؛ حد سود از ناحیه ورود به بازار، %۲۰ فاصله خواهد داشت.
اعداد رند
استفاده از اعداد رند در تحلیل تکنیکال کلاسیک و به طور کلی تعیین نقاط بازگشت بازار سهام، بسیار مرسوم است. معاملهگران کهنهکار بازار مالی نیز به این سطوح توجه ویژهای داشته و هنوز هم نسبت به کارایی آنها دیدگاه مثبتی دارند. عموماً رسیدن قیمت به محدوده اعداد رند در نمودار، موجب ایجاد تحرکات خاصی در عرضه و تقاضای بازار میشود. برخی معاملهگران با قرار دادن نقاط خروج خود در این سطوح سعی دارند؛ حد سود و زیان مطمئنی داشته باشند. به منظور درک بهتر مطلب، موقعیت معاملاتی فرضی زیر را در سهم وبصادر در نظر بگیرید. پس از شکست نقطه تلاقی خط روند و سطح مقاومتی، فرد اقدام به ورود نموده است که با نسبت بازده به ریسک برابر ۱، مقادیر ۸۰۰ و ۵۰۰ ریال را به ترتیب به عنوان حد سود و زیان احتمالی این معامله در نظر گرفته است.
اندیکاتورها
بدون شک یکی از پرطرفدارترین ابزار نموداری در میان معاملهگران بازار مالی اندیکاتورها هستند که خود به چندین نوع تقسیم میشوند. این ابزارها به حدی مورد علاقه سرمایهگذاران است که به عناوین مختلفی نظیر تحلیل بازار، نقطه ورود و نواحی خروج از آنها استفاده میکنند. مهم ترین دلیل محبوبیت اندیکاتورها در میان معاملهگران مبتدی، سهولت کاربری آنها است. اندیکاتورها بر اساس ماهیت و دسته بندی موجود در پلتفرمهای تحلیلی، به چهار نوع کلی روند یاب، مبتنی بر حجم، اسیلاتورها و اندیکاتورهای تدوین شده توسط آقای بیل ویلیامز تقسیم بندی میشوند.
میانگین متحرک یکی از کاربردی ترین اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال است که یکی از موارد استفاده آن تعیین نقاط خروج میباشد. میانگینها معمولاً به صورت منفرد یا چندگانه استفاده میشوند. در تصویر زیر یک موقعیت معاملاتی را مشاهده میکنیم که نقاط ورود و خروج کاملاً بر اساس تقاطع دو میانگین متحرک شکل گرفته اند.
اگر قیمت بالاتر از میانگینها قرار داشته و یک تقاطع مثبت نیز اتفاق بیفتد(یعنی خط قرمز رنگ که متعلق به میانگین ۴۰ روزه است، میانگین متحرک۶۰ روزه را به سمت بالا بشکند) اقدام به خرید نموده و زمانی که میان قیمت و میانگین متحرک ۴۰ روزه، یک شکست قیمتی نزولی رخ دهد؛ باید از معامله خارج شویم. در واقع یک نقطه خروج غیرثابت انتخاب شده است که به صورت همزمان حد سود و زیان را پوشش میدهد.
فیبوناچی
افرادی که سواد ریاضی داشته باشند؛ مطمئناً سری اعداد فیبوناچی را میشناسند و داستان معروف آن را نیز شنیدهاند. مجموعه ابزار فیبوناچی در پلتفرمهای معاملاتی بازار مالی، یکی از قدرتمندترین ابزارهای تحلیلی به شمار میآیند که حتی میتوان صرفاً بر مبنای آنها یک استراتژی معاملاتی کامل تدوین نمود! فیبوناچی بازگشتی یکی از محبوب ترین ابزار تحلیل نموداری فیبوناچی است که معاملهگران بسیاری از سطوح آن به عنوان نقاط کلیدی ورود و خروج از معامله استفاده میکنند. با مشاهده نمودار قیمت شرکت مخابرات ایران متوجه میشویم که معاملهگر «الف» بر اساس تلاقی خط روند صعودی، سطح حمایتی کلاسیک و ناحیه %۳۸ فیبوناچی بازگشتی در یک نقطه، اقدام به خرید نموده است. حد سود این معامله در سطح صفر بورس در بلندمدت سود میدهد درصد فیبوناچی یا همان قله قبلی و حد ضرر آن نیز در ناحیه %۶۱.۸ که درصد طلایی فیبوناچی میباشد؛ قرار داده شده است.
سطوح حمایت و مقاومت
تعداد کثیری از معاملهگران قدیمی بازار، به این سطوح ساده اما مهم در نمودار قیمت، توجه خاصی داشته و بخش مهمی از استراتژی معاملاتی آنها را شامل میشود. تئوری اصلی در استفاده از حمایت و مقاومت کلاسیک این است که بر اساس روانشناسی جمعی اگر قیمت از یک ناحیه بازگشت داشته باشد؛ ممکن است دفعات بعدی نیز با رسیدن به این نقطه، سرمایهگذاران واکنش مشابهی داشته باشند. به همین دلیل استفاده از این سطوح به عنوان نقاط خروج از بازار، کار بسیار عاقلانهای به نظر میرسد. زیرا، در صورت شکست این نواحی، هشدار جدی مبنی بر تغییر روند صادر شده و منطقی است که از معامله خارج شویم. در مثال زیر بر اساس نماد تاپیکو، نمونهای از موقعیتهای معاملاتی را مشاهده میکنیم که نقاط حد سود و زیان بر اساس سطوح حمایت و مقاومت مشخص شدهاند.
خطوط روند
همانند سطوح حمایت و مقاومت کلاسیک، خط روند نیز یکی از مفاهیم ابتدایی و مهمی است که به تحلیلگران فنی آموزش داده میشود. این خطوط که طبق قواعد مشخصی، از اتصال نقاط بازگشت قیمت در نمودار تشکیل میشوند، یکی از قدرتمند ترین ابزارهای تحلیلی در بازار مالی به شمار میروند. خط روند به صورت انفرادی یا در نقاط تلاقی با سایر ابزار تحلیل، قابلیت استفاده دارد. این خطوط به دلیل اینکه یکی از مبانی اصلی تحلیل تکنیکال تلقی میشوند؛ ابزار دیگری نیز بر اساس آنها تدوین یافتهاند. به عنوان نمونه کانالهای قیمتی از نمونه ابزار مرسوم در تحلیل نموداری میباشند که بر مبنای خطوط روند ترسیم میشوند.
در موقعیت معاملاتی فرضی ذیل مشاهده میکنید که پس از ترسیم یک کانال قیمتی صعودی در نمودار روزانه سهم ملی صنایع مس ایران، معاملهگر «ب» پس از شکست ناحیه مقاومتی کوتاه مدت، اقدام به خرید سهم مینمایند. در چنین موقعیتهایی معاملهگران بلندمدتی میتوانند، از خطوط کف و سقف کانال به ترتیب به عنوان حد زیان و سود بهره ببرند و در صورتی که سرمایهگذار افق کوتاه مدتی را مد نظر داشته باشد؛ با رسیدن به خط روند کوتاه مدت(خط قرمز رنگ) جهت جلوگیری از تقبل ریسک تغییر روند، میتوان از معامله خارج شد.
الگوهای قیمتی
امروزه تشخیص روند آتی بازار سهام بر اساس الگوهای قیمتی، بسیار رایج است. این الگوها بر اساس حرکات قیمتی پرتکرار و مشابه که پس از وقوع آنها بازار روند مشخصی پیدا کرده است؛ از اطلاعات قیمتی بلند مدت بازارهای مالی، استخراج شدهاند. الگوهای نموداری انواع و اقسام مختلفی دارند که مهم ترین آنها عبارتند از: سر و شانه، پرچم، مستطیل، سقف و کفهای چند قلو، کنج.
این الگوها بر اساس شرایط وقوع میتوانند خاصیت نزولی یا صعودی داشته و یکی از نقاط قوت الگوهای قیمتی این است که یک الگو به تنهایی میتواند نواحی حد سود و زیان معاملات را به طور دقیق مشخص کند. به طور مثال به الگوی پرچم و نقاط خروج از معامله در نمودار سهام بانک ملت توجه فرمایید.
گروه حسابداری دانشگاه باختر ایلام
حسابداري سرمايهگذاري در سهام و ساير اوراق بهادار شركت: حسابداری میانه
حسابداري سرمايهگذاري در سهام و ساير اوراق بهادار شركت:
موضوعات اساسي در ارتباط با سرمايهگذاريها عبارتند از:
1- طبقهبندي سرمايهگذاريها2- ارزشيابي و شناسايي درآمد سرمايهگذاريها 3- افشاي كامل سرمايهگذاريها.
1- طبقهبندي سرمايهگذاريها:
به طور كلي سرمايهگذاريهاي انجام شده توسط شركتها براساس نيت و هدف مديريت درتاريخ تحصيل سرمايهگذاري به سه گروه كلي زير طبقهبندي ميشوند:
الف) سرمايهگذاري در اوراق بهادار قابل داد و ستد:
اين گونه اوراق به اوراقي گفته ميشوند كه هدف مديريت از خريد آنها فروش مجدد آنها در آينده نزديك ميباشد و شركت قصد ندارد اين گونه اوراق را براي يك مدت طولاني نگهداري كند. معمولاً نيت و هدف مديريت از تحصيل اين بورس در بلندمدت سود میدهد گونه سرمايهگذاريها كسب سود ناشي از افزايش قيمت اوراق در بازار بورس ميباشد.
ب: اوراق بهادار آماده براي فروش:
به اوراقي گفته ميشود كه هدف و نيت مديريت از خريد آنها قصد نگهداري آنها براي آينده قابل پيشبيني ميباشد. به طور كلي اين گونه اوراق به اوراقي گفته ميشوند كه نه تحت عنوان اوراق قابل داد و ستد و نه تحت عنوان اوراق بهاداري كه تا تاريخ سررسيد نگهداري نميشوند طبقهبندي ميكردند.
ج: اوراق قرضهاي كه تا تاريخ سررسيد نگهداري ميشود:
به اوراقي گفته ميشود كه مديريت شركت تصميم ميگيرد آنها را تا تاريخ سر رسيد نگهداري نمايد و به ندرت پيش ميآيد كه اين گونه اوراق را قبل از تاريخ سررسيدشان سند به فروش برسانند.
] ارزشيابي و شناسايي درآمد سرمايهگذاري:
به طور كلي درآمد حاصل از سرمايهگذاري در اوراق بهادار به عنوان سود سهام و يا سود تضمين شده و يا سود و زيان ناشي از فروش سرمايهگذاريها را بايستي در دفاتر شناسايي و ثبت نمايند. و در صورت سود و زيان همان سال نيز گزارش گردد. اما طبق استانداردهاي جيد حسابداري شركتها ملزم هستند سود و زيان تحقق نيافته بعضي از سرمايهگذاريها را كه ناشي از نگهداري آنها ميباشد شناسايي و ثبت نمايند. به طور خلاصه عمليات ناشي از ارزشيابي و شناسايي درآمد سرمايهگذاريها به تفكيك سرمايهگذاريها در ذيل توضيح داده ميشود:
الف) اوراق بهادار قابل داد و ستد:
اين گونه اوراق در تاريخ ترازنامه بايستي به ارزش متعارف روز يا بازار شناسايي گزارش گردد. هرگونه سود يا زيان تحقق نيافته ناشي از نگهداشت اين گونه اوراق در صورت سود و زيان گزارش ميشود.
ب: اوراق بهادار آماده براي فروش:
اين گونه اوراق نيز بايستي در تاريخ ترازنامه به ارزش متعارف ارزشگذاري شود و هرگونه سود يا زيان تحقق نيافته ناشي از نگهداشت اين اوراق در قسمت حقوق صاحبان سهام ترازنامه گزارش ميشود.
ج: اوراق قرضهاي كه تا سررسيد نگهداري ميشود :
اين گونه اوراق در تاريخ ترازنامه بايستي به ارزش دفتري (ارزش اسمي + هرگونه صرف - هرگونه كسر) شناسايي شود. پس اين گونه اوراق را نبايستي به ارزش متعارف اندازهگيري كرد.
سود تحقق نيافته: سود ناشي از نگهداشت
سود تحقق يافته: سود ناشي از فروش
موضوعات اساسي در ارتباط با سرمايهگذاريها:
- ارزشيابي و شناسايي
- افشاء كامل سرمايهگذاري
طبق اصل بهاي تمام شده كليه سرمايهگذاريها بايستي به بهاي تمام شده ثبت گردند. منظور از بهاي تمام شده قيمت نقدي خريد سرمايهگذاريها + هزينههاي جانبي آنها شامل ماليات نقل و انتقال، حقالزحمه كارگذار و . . . ميباشد.
هزينههاي جانبي + قيمت نقدي خريد: ب.ت
ب.ت - ارزش متعارف: سود تحقق نيافته
شركت الف سرمايهگذاريهاي زير را در نتايج اول مهرماه x 1 انجام داده است:
1- خريد 1000 سهم از سهام عادي شركت ب به مبلغ هر سهم 2000.
2- خريد 2000 سهم از سهام ممتاز 10% شركت ج به مبلغ هر سهم 5000 كه 50 هزار ريال براي تحصيل سهام ممتاز، هزينههاي كارگذاري پرداخت شد.
مطلوبست ثبتهاي مربوط به تحصيل سرمايهگذاري
نيت مديريت از تحصيل اين گونه سرمايهگذاريها فروش آنها در آينده نزديك ميباشد.
-سرمايهگذاري در اوراق بهادار قابل داد و ستد - سهام عادي ب 000/000/2
000/000/2 = 1000 × 000/2
000/000/10 = 5000 × 2000
000/050/1 = 50 + 000/000/10
-سرمايهگذاري در اوراق بهادار قابل داد و ستد - سهام ممتاز ج 000/050/10.
* شركت ماهان اوراق بهادار زير را طي سال 85 تحصيل كرده است:
الف) تعداد 220 سهم عادي شركت آلفا نقداً به قيمت هر سهم 6000 ريال خريداري شد. هزينههاي كارگذاري و نقل و انتقال به مبلغ 30000 ريال توسط شركت ماهان پرداخت گرديد.
ب) تعداد 1000 سهم از سهام ممتاز شركت بتا در معاوضه با زمين تحصيل گرديد.
ارزش نقدي زمين 000/000/3 ريال است و ارزش متعارف آن طبق نظر كارشناس 000/4500 ريال بود. هزينههاي كارگذاري و انتقال سهام به مبلغ 000/100 ريال توسط شركت ماهان پرداخت گرديد.
در ضمن بورس در بلندمدت سود میدهد نيت مديريت از تحصيل اين گونه اوراق نگهداري آنها در آينده قابل پيشبيني ميباشد.
-سرمايهگذاري در اوراق بهادار آماده براي فروش - سهام عادي شركت آلفا 000/350/1
-سرمايهگذاري در اوراق بهادار آماده براي فروش - سهام ممتاز شركت بتا 000/100/5
-سود ناشي از تحصيل سرمايهگذاري 000/100/2
ارزش متعارف سهام قابليت بيشتري نسبت به ارزش متعارف زمين دارد.
اطلاعات مربوط به سرمایه گذاری های کوتاه مدت شرکت گلنوش که به عنوان سریع المعامله در بازارر تلقی شده وبه ارزش بازار ارزیابی میشوند در پایان سال 1×13 اولین سال سرمایه گذاری به شرح زیر است :
بهای تمام شده ارزش بازار
شرکت بهنوش 250000 240000
شرکت گلنوش 400000 430000
مطلوب است ثبت لازم در دفتر روزنامه در تاریخ 1×13 .
تعدیل ارزش سرمایه گذاری در سهام شرکت گلنوش 30000
تعدیل ارزش سرمایه گذاری در شرکت بهنوش 10000
درامد حاصل از سرمایه گذاری 20000
توجه به اطلاعات مثال بالا چنانچه سرمایه گذاری در سهام شرکت گلنوش در تاریخ 24/2/ 1×13 به مبلغ 420000 ریال به فروش برسد مطلوب است انجام ثبت لازم در دفتر روزنامه .
زیان حاصل از فروش سرمایه گذاری 10000
وجوه نقد 420000
سرمایه گذاری در شرکت گلنوش 400000
تعدیل ارزش سرمایه گذاری در سهام شرکت گلنوش 30000
شرکت ونوس در 15/2/1×13 تعداد 3000 سهام عادی شرکت اروم دشت و4000 سهم ممتاز شرکت ارس را یکجا به مبلغ 19300000 ریال خریداری نمود ومبلغ 200000 ریال نیز بابت کمیسیون خرید پرداخت نمود .
در تاریخ خرید ارزش هر سهم رکت اروم دشت 4000 ریال وهر سهم رکت ارس 3000 ریال بوده است مطلوب است تخصیص بهای تمام شده سهام خریداری شده براساس روش ارزش نسبی فروش؟
قیمت تمام شده سرمایه گذاری = 19500000=200000+19300000
نوع سهام تعدادخرید قیمت بازارهرسهم
سهام عادی ارم دشت 3000 4000
سهام ممتاز ارس 4000 2000
ارزش بازار سهام نسبت تحصیل بهای تمام شده
12000000 60% 11700000
8000000 40% 7800000
2000000 100% 19500000
قیمت تمام شده سهام اروم دشت 11700000=60%*19500000
قیمت تمام شده سهام ممتاز ارس 7800000=40%*19500000
استهلاك انباشته - ب.ت: ارزش دفتري
* شركت بامداد 000/4 سهم از سهام عادي شكرت گرگان را در تاريخ 2/1/85 به قيمت هر سهم 3000 ريال تحصيل كرد. شركت بامداد با توجه به ميزان سرمايهگذاري نميتواند در شركت گرگان نفوذ داشته باشد. مديريت شركت بامداد در نظر دارد سهام را براي مدت طولاني نگهداري كند.
قيمت بازار هر سهم در پايان سال 85 مبلغ 1700 ريال بود. مطلوبست ارائه ثبتهاي مربوط به سرمايهگذاري در شركت گرگان در دفاتر شركت بامداد.
چگونگي گزارشگري و انعكاس مانده حساب سرمايهگذاري را در صورتهاي مالي شركت بامداد توضيه دهيد.
- آماده براي فروش
- آماده براي فروش
- نگهداشته تا تاريخ سررسيد
-سرمايهگذاري در اوراق بهادار آماده براي فروش - سهام عادي شركت گرگان 000/000/12
000/800/6 = 4000 × 1700
000/5200 = 000/800/6 - 000/000/12
-زيان تحقق نيافته 000/200/5
-حساب ارزشيابي 000/200/5
شركت سهام بامداد
سرمايهگذاري دراوراق بهادار آماده براي فروش - سهام گرگان 000/000/12
حساب ارزشيابي 000/200/5
ارزش متعارف 000/800/6
حقوق صاحبان سهام:
زيان تحقق نيافته ناشي از سرمايهگذاري در اوراق بهادار براي فروش - سهام گرگان
· شركت ماهر 2000 سهم از سهام عادي شركت ميهم را در تاريخ 1/8/85 به قيمت هر سهم 1000 ريال تحصيل نمود و بابت هزينههاي كارگذاري و انتقال مبلغ 000/30 ريال پرداخت كرد. شركت ماهر سهام را به قصد فروش در آينده نزديك و استفاده از سود ناشي از تغيير حقيقتها خريداري نموده است. شركت ماهر همچنين 8000 سهم از سهام عادي شركت نارگان را در تاريخ 10/10/85 به قيمت هر سهم 1800 ريال خريداري و مبلغ 000/200 ريال بابت هزينههاي انتقال و حقالزحمه كارگزار پرداخت كرد. شركت ماهر در نظر دارد سهام نارگان را براي آينده قابل پيشبيني نگهداري نمايد. حقيقت بازار سهام در پايان سال 85 به شرح زير است.
شركت ميهن 1300 ريال. شركت نارگان 1600 ريال
مطلوبست طبقهبندي سهام تحصيل شده تحت عنوان اوراق بهادار قابل داد و ستد يا اوراق بهادار آماده براي فروش.
ثبت تحصيل سرمايهگذاري و هرگونه تعديلات پايان سال 85 در دفاتر شركت ماهر نحوه انعكاس و گزارشگري سود و زيان تحقق نيافته در صورتهاي مالي شركت ماهر نحوه انعكاس و گزارشگري حساب سرمايهگذاري در سهام شركت ميهن و شركت نارگان در صورتهاي مالي شركت ماهر.
-سرمايهگذاري در اوراق بهادار قابل داد و ستد - سهام ميهن 000/030/2
-سرمايهگذاري در اوراق بهادار آماده براي فروش سهام نارگان 000/600/14
-ح ارزشيابي سهام ميهن 000/570
-سود تحقق نيافته 000/570
-زيان تحقق نيافته - سهام نارگان 000/800/1
-حساب ارزشيابي 000/800/1
000/570 = 030/2 - 000/2600
زيان 000/800/1 = 000/600/14 - 000/800/12
صورت سود و زيان
سود تحقق نيافته ناشي از اوراق بهادار قابل داد و ستد - سهام ميهن 000/570
سرمايهگذاري در اوراق بهادار آماده براي فروش
سهام نارگان 000/600/14
- ح ارزشيابي 000/800/1
ارزش متعارف سهام نارگان 000/800/12
سرمايهگذاري در اوراق بهادار - داد و ستد
سهام ميهن 000/030/2
+ ح ارزشيابي 000/570
ارزش متعارف سهام ميهن 000/2600
ح-ص-س: زيان تحقق نيافته ناشي از سرمايهگذاري در اوراق بهادار آماده براي فروش - سهام نارگان 000/800/1
با توجه به اطلاعات مثال قبل فرض كنيد شركت ماهر سهام شركت ميهن و نارگان را تا پايان سال x 6 نگهداري كرده و قصد مديريت شركت ماهر از لحاظ نگهداري سرمايهگذاري تغيير نكرده است.
قيمت بازار سهام در پايان سال x 6 به شرح زير است:
هر سهم شركت ميهن 1700 ريال
هر سهم شركت نارگان 2500 ريال
مطلوبست ثبت هرگونه تعديلات لازم به تاريخ پايان سال x 6 در دفاتر شركت ماهان.
بورس در بلندمدت سود میدهد
آیا نحوه محاسبه سودی که به سپرده بانکی شما تعلق میگیرد را میدانید؟ به ۱۰۰ میلیون تومان پولی که در بانک سپردهگذاری میشود چه میزان سود تعلق میگیرد؟
به گزارش «نود اقتصادی»، بر اساس مصوبه بانک مرکزی میزان سودی که بانکها باید به سپردههای بلندمدت پرداخت کنند ۱۵ درصد است.
طبق این دستور بانک مرکزی، اگر ۱۰۰ میلیون تومان پول در یک بانک به صورت بلندمدت سپردهگذاری شود، هر ساله ۱۵ درصد از آن معادل ۱۵ میلیون تومان سود، به مشتری پرداخت میشود.
۱۵۰۰۰۰۰۰ = ۰٫۱۵ × ۱۰۰۰۰۰۰۰۰ :سود سالانه
۱۵ درصد سود بانکی برای ۱۰۰ میلیون تومان سپرده بلندمدت معادل ۱۵ میلیون تومان سود سالانه و یا یک میلیون و ۲۵۰ هزار تومان سود ماهانه است.
۱۲۵۰۰۰۰ = ۱۲ ÷ ۱۵۰۰۰۰۰۰ :سود ماهانه
نرخ سودی که در این بانکها به بورس در بلندمدت سود میدهد سپردهها پرداخت میشود مغایر با دستور بانک مرکزی و بیش از ۱۵ درصد است.
به عنوان مثال نرخ سودی که بانک آینده به سپردههای بلندمدت پرداخت میکند ۲۰ درصد است.
طبق نرخ سود بانک آینده، اگر ۱۰۰ میلیون تومان پول در بانک آینده به صورت بلندمدت سپردهگذاری شود، هر ساله ۲۰ درصد از آن معادل ۲۰ میلیون تومان سود، به سپردهگذار پرداخت میشود.
۲۰۰۰۰۰۰۰ = ۰٫۲۰ × ۱۰۰۰۰۰۰۰۰ :سود سالانه
۲۰ درصد سود بانکی برای ۱۰۰ میلیون تومان سپرده بلندمدت معادل ۲۰ میلیون تومان سود سالانه و یا یک میلیون و ۶۶۶ هزار تومان سود ماهانه است.
۱۶۶۶۰۰۰ = ۱۲ ÷ ۲۰۰۰۰۰۰۰ :سود ماهانه
بر این اساس سودی که بانک آینده به مشتری پرداخت میکند حدود ۴۱۶ هزار تومان بیش از میزان مجاز پرداخت سود است.
بانک تجارت نیز به سپردههای بالای ۵۰ میلیون تومان سود ۱۸ درصد پرداخت میکند.
طبق نرخ سود بانک تجارت، اگر ۱۰۰ میلیون تومان پول در بانک تجارت به صورت بلندمدت سپردهگذاری شود، هر ساله ۱۸ درصد از آن معادل ۱۸ میلیون تومان سود، به سپردهگذار پرداخت میشود.
۱۸۰۰۰۰۰۰ = ۰٫۱۸ × ۱۰۰۰۰۰۰۰۰ :سود سالانه
۱۸ درصد سود بانکی برای ۱۰۰ میلیون تومان سپرده بلندمدت معادل ۱۸ میلیون تومان سود سالانه و یا یک میلیون و ۵۰۰ هزار تومان سود ماهانه است.
۱۵۰۰۰۰۰ = ۱۲ ÷ ۱۸۰۰۰۰۰۰ :سود ماهانه
بر این اساس سودی که بانک تجارت به مشتری پرداخت میکند ۲۵۰ هزار تومان بیش از میزان مجاز پرداخت سود است.
از دیگر بانکهایی که نرخ سود آن بیش از ۱۵ درصد بوده، بانک اقتصادنوین بوده که سود ۱۹ درصدی به سپردهها پرداخت میکند.
طبق نرخ سود بانک اقتصادنوین، اگر ۱۰۰ میلیون تومان پول در بانک اقتصادنوین به صورت بلندمدت سپردهگذاری شود، هر ساله ۱۹ درصد از آن معادل ۱۹ میلیون تومان سود، به سپردهگذار پرداخت میشود.
۱۹۰۰۰۰۰۰ = ۰٫۱۹ × ۱۰۰۰۰۰۰۰۰ :سود سالانه
۱۹ درصد سود بانکی برای ۱۰۰ میلیون تومان سپرده بلندمدت معادل ۱۹ میلیون تومان سود سالانه و یا یک میلیون و ۵۸۳ هزار تومان سود ماهانه است.
۱۵۸۳۰۰۰ = ۱۲ ÷ ۱۹۰۰۰۰۰۰ :سود ماهانه
بر این اساس سودی که بانک اقتصادنوین به مشتری پرداخت میکند ۳۳۳ هزار تومان بیش از میزان مجاز پرداخت سود است.
گفتگو|برداشت غلط از "ونزوئلاییشدن" از دلایل هجوم به بورس بود/ هیچ شرکت خوبی پشت درب بورس معطل نماند/ بورس به مردم تضمین سود نداد/ تغییر دامنه نوسان موافق و مخالف جدی دارد
به گزارش خبرنگار اقتصادی خبرگزاری تسنیم، در روزهای اخیر موضوع بورس با چالشهای فراوانی روبهرو است. در گذشته زمانی که بهطور سالانه آمار بورس ارائه میشد شاهد بازدهی مناسبی بورس در بلندمدت سود میدهد بودیم اما در سال 98 رکوردی کمسابقه در بحث بازدهی بورس اتفاق افتاد و شاهد بازدهی 180درصدی بورس در این سال بود. در سه ماه آخر سال 98 نیز روند رشد بورس تشدید شد. در 5ماهه اول امسال نیز بازدهی بالایی را از بورس شاهد بودیم که سابقهای برای این رشد وجود نداشت و یک رکورد بیسابقه محسوب میشد. برخی از کارشناسان پیشبینی میکردند که رشد بیسابقه بورس بعداً مشکلساز خواهد شد، حالا بورس با ریزش جدی یا بهتعبیری با ابرنوسان مواجه شده است. برخی کارشناسان تأکید داشتند راهکارهای فنی لازم برای کنترل هیجانات در زمان ریزش بازار وجود داشته است، آنچه مشهود است نوسانات بزرگ و متفاوت از حرکت بلندمدت نمیتواند حالت طبیعی باشد.
در همین خصوص امیر تقیخان تجریشی رئیس هیئت مدیره بورس تهران در گفتوگو با خبرنگار اقتصادی خبرگزاری تسنیم در پاسخ به این سؤال که چه نقایصی در سازوکار بورس کشور وجود داشت که نتوانست کار خود را بهخوبی انجام دهد، گفت: ما وقتی راجع به یک طبقه دارایی بهنام بورس صحبت میکنیم باید آن را کنار سایر طبقات دارایی ارزیابی کنیم، برای آنکه متوجه شوید که در بورس چه اتفاقی رخ داد و چه راهحلی داشت باید آن را کنار طبقات دیگر دارایی ببینید چرا که بورس مستقل از سیستم سپردههای بانکی، بازار طلا، ارز و مسکن نیست. اگر یک بازگشتی به آن زمان که مردم به بورس علاقه نشان دادند، داشته باشیم میبینیم بهنحوی خرید و فروش ارز بهعنوان خط قرمز در نظر گرفته شد و پیگیریهای زیادی در این زمینه اتفاق افتاد.
تجریشی ادامه داد: البته این موضوع سیاست درستی بود چراکه جلوی خروج سرمایه از کشور را میگرفت. در بحث طلا و مسکن نیز اتفاقات مشابهی رخ داد، در این بین سود سپردههای بانکی نیز کاهش یافت و نرخ آن کنترل شد و حتی در برخی موارد تکرقمی شد.
وی گفت: در چنین موقعیتی که افراد ریال در اختیار داشتند و از طرف دیگر جو مثبت ورود به بورس و بازدهی بالایی که وجود داشت سبب شد این افراد که اکثراً دانش کافی نیز نداشتند وارد بورس شوند بنابراین داستان ما با وجود این که در بورس رخ داده است اما شروع آن اصلاً از بورس نبوده است.
رئیس هیئت مدیره بورس تهران با بیان "در آن زمان افراد متخصص در بازار سرمایه همه از این حجم ورود نقدینگی متعجب بودند"، گفت: بنابراین محدود شدن سایر طبقات دارایی و تنها ماندن بورس باعث شد که این منابع وارد بورس شود. نکتهای که در اینجا وجود دارد این است که این پولها همیشه در بازار مسکن یا ارز باقی نمیمانند و بخشی از این پول بین طبقات دارایی در حال گردش است.
وی در ادامه افزود: اما اتفاقی که در بورس رخ داد این بود که بهیکباره هیجان و شور و شوق زیادی به وجود آمد و بسیاری از مردم وارد بورس شدند و ورود این پول بهجای آنکه در یک بازه زمانی بلندمدت تقسیم شود بورس در بلندمدت سود میدهد در یک بازه زمانی کوتاهمدت و پرفشار وارد شد و این مسئله باعث افزایش شدید قیمتها و هیجانات در بورس شد. نکته دیگر اینکه این خوشبینی میان مردم نسبت به صنعت و تولید ایجاد شد بدین معنی که "حال که وارد بورس میشویم مشکلات مربوط به این بخشها مانند قیمتگذاری دستوری محصولات نیز حل میشود."
کنترل بازار ارز، طلا و مسکن بههمراه ترس از ونزوئلاییشدن و کرونا از جمله دلایل هجوم به بورس بود
این کارشناس بازار سرمایه با ابراز "در آن مقطع بحثی که در رسانهها مطرح شده بود امکان ونزوئلایی شدن اقتصاد بود"، گفت: البته که این موضوع پس از مدتی اثبات شد که اقتصاد ما آنقدر قوی و دارای زیرساخت است که ونزوئلایی نشود اما در آن مقطع ترس از این موضوع وجود داشت و مردم بهدنبال خرید انواع داراییهای مالی و یا کالایی برای حفظ ارزش پول خود بودند، کرونا نیز به این موضوع اضافه شد و بر حجم خریدها اضافه کرد.
وی اضافه کرد: در این بین کسری بودجه دولت نیز وجود داشت بنابراین دولت نیز تصمیم گرفت که تا حدی که میتواند از داراییهای خود را در بورس بفروشد تا جلوی افزایش پایه پولی کشور گرفته شود.
اختلاف نظر در خصوص راهکارهای فنی بورس/ پایینآوردن دامنه نوسان یا بازار رقابتی
رئیس هیئت مدیره بورس تهران در پاسخ به این سؤال که آیا خود بورس سازوکار فنی و قانونی لازم را در اختیار داشت که بتواند این شیوه شتابان رشد بورس را کنترل کند که امروز تبدیل به معضل نشود، گفت: در زمان حاضر نیز در این مورد اختلاف نظرات زیادی وجود دارد، برخی بر این باور هستند که در آن زمان باید بهعنوان مثال دامنه نوسان را کاهش میدادیم و در زمان حاضر نیز برخی همین نظر را دارند تا هیجانات موجود در بازار تا حدی کنترل شود.
وی ادامه داد: کسانی که معمولاً این نظر را دارند برمبنای این استدلال است که ما شاهد حضور تازهواردها در بورس هستیم که چندان به مسائل بازار سرمایه وارد نیستند، بنابراین ما بهعنوان کسانی که در جریان کار بازار سرمایه هستیم وظیفه داریم که دامنه نوسان را کم کنیم تا به این سرمایهگذاران تازهوارد آسیب کمتری برسد.
اما گروه دیگری هم هستند که معتقدند باید یک قدم عقب بگذاریم و به این موضوع فکر کنیم که فلسفه به وجود آمدن بازار سرمایه این است که آدمهایی که پول مازاد دارند، آن پول را در شرکتها سرمایهگذاری کنند و این شرکتها بتوانند علاوه بر وام بانکها، اوراق بدهی و سهامداران اصلی خود از این پولها نیز استفاده کنند.
تجریشی با تأکید بر مکانیزم عرضه و تقاضا در بازار سرمایه گفت: افرادی که پول مازاد در اختیار دارند به بازار سرمایه میآیند و در قیمتهای مختلف و با انگیزههای متفاوت و البته با ریسکپذیریهای گوناگون اقدام به معامله و خرید مینمایند و اینگونه است که بازار به تعادل میرسد. اگر چنین فرایندی رخ ندهد دیگر نمیتوان اسم آن را بازار گذاشت.
عدمآمادگی شرکتهای بورسی برای جذب سرمایه باعث شد نقدینگی بهسمت تولید نرود
وی در پاسخ به این دو شبهه که پول واردشده به بورس مازاد سرمایه مردم نبود و حتی بهسمت تولید شرکتها نیز نرفت، گفت: اینجا مشکل به واقعیات اقتصاد و صنعت بازمیگردد و دیگر بحث بورس نیست.
این کارشناس بازار سرمایه گفت: این موضوع به این سؤال مربوط میشود که چرا شرکتهای ما سودده نیستند که مردم بخواهند در آنها سرمایهگذاری کنند. یکی از دلایل عمده این موضوع نیز بحث قیمتهای دستوری محصولات این شرکتها در بازارهای دیگر است که پیشتر اشاره شد. پاسخ این مسئله این است؛ آن چیزی که برای شرکتها مهم است کارآیی و نوآوری است چرا که میتواند نهایتاً منجر به سودآوری شود، این همان اتفاقی است که باید در داخل شرکتها رخ دهد.
بهتر است پول مازاد واردشده به بورس صرف افزایش سرمایه چنین شرکتهایی و یا تشکیل سرمایه اولیه برای پروژهها و طرحهای توسعهای شود، حال شما در نظر بگیرید که شرکتها در آن زمان با توجه به وضعیت بازارهای دیگر و یا تحریمها آمادگی پذیرش چنین سرمایههایی را نداشتند در نتیجه طرح توسعه جذابی نیز وجود نداشت که بورس بستر تلاقی آن باشد.
وی افزود: محدود کردن دامنه نوسان و دیگری باز گذاشتن بازار دو تفکر متفاوت است، باید حرف هر دو گروه را شنیده و نهایتاً تصمیمگیری شود. ، در شرایطی که اوضاع اقتصادی سخت میشود شما ناچار خواهید بود برخی اصول را حتی در بورس بگذارید، چرا که مثلاً در موضوع برق با وجود آنکه شرکتهای این حوزه بهدلیل قیمت پایین آن دچار مشکل هستند، نمیتوان هزینههای بیشتری را به مردم وارد کرد و در نتیجه این شرکتها را باید مجدداً ارزیابی کرد، این موضوع میتواند در مورد بقیه صنایع مانند سیمان، غذایی، شوینده و امثالهم نیز مصداق داشته باشد.
سیستم مالی یک اکوسیستم درهمتنیده است
تجریشی با تأکید بر این موضوع که سیستم مالی یک اکوسیستم درهمتنیده است گفت: شما نمیتوانید بگویید که "من تنها میخواهم بورس را سر و سامان دهم"، و به بقیه بخشهای اقتصاد و صنعت کاری نداشت. اما میتوانیم بگوییم درست است که بهدلیل این درهمتنیدگی باید در بلندمدت محدودیت دامنهها را برداریم و فرهنگسازی را انجام دهیم اما در زمان حاضر اگر چارهای جز کاهش دامنهها نداریم، حداقل بگوییم و اعتراف کنیم که این تصمیم در بلندمدت تصمیم درستی نیست.
وی در ادامه گفت: برای این کار مشابه سایر نقاط دنیا باید یک محدوده زمانی مشخص در نظر گرفته شود بهطور مثال اعلام شود که "تا پایان آذر ماه محدودیت نوسان وجود دارد و در آن زمان نیز جلسه تشکیل خواهد شد و در این خصوص بررسی و تصمیمگیری میشود."، به این دلیل حتماً باید محدوده زمانی تعریف شود که اگر ما مجبور میشویم تحت فشار تصمیماتی را بگیریم که میدانیم در بلندمدت صحیح نیست، این دلیل که محدوده زمانی مشخصی برای آن تعریف نشده است تبدیل به یک تصمیم بلندمدت نشود تا دیگر کسی جرئت مخالفت با آن را نداشته باشد.
در بازه پنجساله ( بهاحتمال 60 درصد) بورس از تمام بازارهای دیگر بهتر است
این کارشناس بازار سرمایه با توجه به آمارهای بازارهای مالی گفت: زمانی که این بازارها را با یکدیگر مقایسه میکنیم میبینیم که هیچکدام در بازه زمانی یکساله از نظر آماری نسبت به یکدیگر برتری ندارند. اگر بهجای یک سال بازه بررسی را پنجساله در نظر بگیریم میبینید که بازار سرمایه بهاحتمال 60 درصد از دیگر بازارها بهتر است.
وی افزود: اگر بازه زمانی 5ساله را به 10 سال افزایش دهیم جالب است که احتمال برتری سرمایهگذاری در بازار سرمایه نسبت به سایر بازارها از 60 به 90 درصد ارتقا پیدا خواهد کرد، این بدین معناست که هرچه مدت نگهداری پول در یک بازار مالی بتواند افزایش پیدا کند بورس بهنسبت بازارهای دیگر بهتر خواهد بود.
ضرورت بالای آموزش و فرهنگسازی در بورس در بلندمدت سود میدهد بورس
تجریشی معتقد است: ما اگر میخواهیم تشویقی برای ورود به بورس انجام دهیم باید برمبنای سرمایه مازاد و بلندمدت باشد. در اینجا بحث آموزش و فرهنگسازی نیز بسیار بااهمیت است یعنی زمانی که سرمایهگذار وارد بازار میشود باید بداند که تضمینی برای سود وجود ندارد.
وی با بیان "ما در بورس بهعنوان یک شرکت از ابزارهای موجود استفاده میکنیم و تا حد امکان اطلاعرسانی نیز میکنیم"، گفت: برای نمونه ما بحث خرید تضمینی سهام با قیمت مشخص را داریم، بهعبارت دیگر قیمت فعلی سهام مشخص است و حداقل سودی نیز برای سهامدار تضمین میشود.
افزایش نرخ بهره بانکی بهدلیل جذب منابع مطلوب نیست
رئیس هیئت مدیره بورس تهران در خصوص مسائل مطرحشده در مورد تأثیرات بیرونی نظیر سود بانکی بر بورس گفت: نظر شخصی بنده این است که ما نباید در هیچ کدام از این بازارها دخالت کنیم یعنی اگر بهطور مثال بهدلیل کرونا و در نتیجه رکود در کسبوکارها و عدم رونق دریافت وام نرخ بهره کاهش یافت، ما به هیچ دلیلی نباید آن را بالا نگهداریم.
وی با تأکید بر "در زمان حاضر نیز رقابت و اصول علمی باید تعیینکننده باشد" گفت: اگر در زمان حاضر شرکتهایی برای تولید نیاز به وام دارند و این موضوع سبب افزایش نرخ بهره شود چندان مورد اشکال نیست اما اگر اهداف دیگری مانند جذب منابع در سیستم بانکی وجود داشته باشد، این افزایش نرخ بهره مطلوب نیست.
دو وظیفه اصلی بورس؛ ایجاد کارایی عملیاتی معاملات و شفافیت
مدیرعامل شرکت سرمایهگذاری گروه توسعه ملی گفت: بهنظر بنده وظیفه ما در بورس اول ایجاد کارایی عملیاتی معاملات است، یعنی تمام نقدهایی که در مورد هسته به بورس میشود بنده قبول دارم و در این مورد میگوییم که بهدلیل تحریمها نتوانستهایم نرمافزار مناسب را توسعه دهیم اما میتوانیم از امروز برای مثال سه تیم ایرانی را برای نوشتن برنامه هسته مورد نیاز بورس در نظر بگیریم تا در سالهای آینده مشکلی در این مورد نداشته باشیم.
دوم موضوع شفافیت است، اگر زمانی در گروه سرمایهگذاری توسعه ملی اتفاقی میافتد در همان زمان باید بهصورت شفاف در کدال اطلاعرسانی شود و برای آنکه مطمئن شویم دارای شفافیت هستیم باید از نرمافزارهای جلوگیری از فساد و یا تحرکات مشکوک استفاده کنیم.
هیچ شرکت خوبی پشت درب بورس معطل نمانده/ سازوکار فروش قسطی میتواند جایگزین ایتیاف شود
این کارشناس بازار در پاسخ به این مسئله که چرا مسئولین بورس و دولت نتوانستند عرضه لازم را در بورس داشته باشند و نقدینگی را بهدرستی هدایت کنند، گفت: بخشی از این مسئله مربوط به سازمان بورس و بورس در بلندمدت سود میدهد وزارت اقتصاد میشود و آن این است که فرایند را تسهیل کنند.
در اینجا ما باید این را ببینیم که در داخل ظرف اقتصاد ما چه شرکتهایی وجود دارند و از این شرکتها چهتعدادی میتوانند شرایط ورود به بورس یا فرابورس را احراز کنند، بهعنوان مثال ما شرکتهای پتروشیمی را داریم که بسیاری از آنها وارد بورس شدند و شرکتهایی چون ستاره خلیجفارس باقی مانده است که آن هم باید مراحلش را طی کند، اینها دیگر در اختیار سازمان بورس و وزارت اقتصاد نیست.
وی اظهار کرد: موضوع دیگری نیز وجود دارد و آن این است که کدام شرکتها خواستار ورود به بورس هستند. شما یک مثال برای من بیاورید که یک شرکت خوب پشت در سازمان بورس باقی مانده باشد.
تجریشی در خصوص عرضه شرکتهای دولتی در بورس گفت: بهنظر بنده سازوکار فروش اقساطی شرکتها میتواند جایگزین ایتیاف بهتر باشد ولی میگویند که مجلس قانون رفع موانع تولید گذاشته است و بانکها باید از بنگاهداری بهسرعت خارج شوند، البته این بحث هم شکل میگیرد که بانکها اگر خارج شوند چهکسانی باید وارد شوند که اهلیت لازم را دارا باشند.
وی در ادامه گفت: بهطور مثال بانک ملی سهام زیرمجموعه خود را به مردم و با استفاده از کد ملی بفروشد، به این ترتیب بورس در بلندمدت سود میدهد که ما مثلاً 3 دسته ده و 200 میلیون تومانی و چهار میلیارد تومانی را برای انواع مختلف سلیقهها و توان مالی در نظر میگیریم و برای هرکدام متناسب با مبالغ، پیشپرداخت، سود و مدت پرداخت وامی مشخص میکنیم.
با استفاده از این روش افرادی که پول کمی دارند با شرایط خوبی سهامدار بهطور مثال بانک میشوند و نیازی هم به پرداخت مستقیم قسط نیست چرا که سود حاصله از عملکرد شرکت قسط را میپوشاند و خود سهم هم ضمانت وام است، همچنین دیگر لازم نیست افراد بهطور مداوم نگران نوسانات قیمت سهام باشند چرا که موضوع پرداخت چندساله در نظر گرفته شده است.
استقلال بورس؛ در ظاهر ساده اما در باطن پیچیده
این کارشناس بورس در پاسخ به سؤالی در خصوص عملکرد مستقل بورس گفت: کلمه استقلال در ظاهر ساده است اما در باطن پیچیدگیهایی بورس در بلندمدت سود میدهد دارد، ما با توجه به همه پیچیدگیهایی که در وصف بازارهای مالی گفتیم حتی در تصمیمگیری نیز نمیتوان بهتنهایی و کاملاً مستقل عمل کرد.
همیشه در بحث آمار مقداری انحراف وجود دارد
تجریشی در خصوص انتشار برخی آمارهای غلط در رسانهها گفت: بهطور مثال گفته میشود که خرید زیرمجموعه بانکها چقدر بوده است اما موضوعی که به آن توجه نمیشود آن است که این آمارها معمولاً بهشکل مستقیم ارائه میشود، فرض کنید ما پولی را به صندوق بازارگردانی و یا صندوق سهامی بدهیم، چون این مورد خرید مستقیم نیست در سیستمهای آماری دیده نمیشود، این موضوع از جمله پیچیدگیهایی است که میتواند جدی نیز باشد، بنابراین همیشه در بحث این آمارها مقداری انحراف وجود دارد.
تشکیل سرمایه، تأمین سرمایه و میزان مشارکت مردم سه مؤلفه برای صلاحیت رقابت بازار
وی در پاسخ به سؤالی در مورد راهکار کوتاهمدت مواجهه با وضعیت فعلی بورس گفت: نظر بنده این است که ما نباید هنگامی که شاخص بالا میرود خوشحال شویم و نباید موقعی که پایین میآید ناراحت شویم، مانند هر بازاری باید بپذیریم که رقابت باید تعیینکننده باشد، این رقابت زمانی میتواند بهصلاح باشد که متغیرهای دیگری نظیر تشکیل سرمایه، تأمین سرمایه و میزان مشارکت مردم شکل بگیرد.
رئیس هیئت مدیره بورس تهران در آخر گفت: اینکه به سازمان بورس فشار وارد شود اشتباه است، اتفاقاً بنده بهعنوان یک ایرانی این خواهش را دارم که بر سازمان بورس فشار گذاشته نشود تا شرکتها را پذیرش کند چرا که ممکن است شرکتی را که نباید پذیرفته شود تحت فشار بپذیرد. ما باید بهسمتی حرکت کنیم که کارخانجات ما سودآور شوند و اگر این مسئله درست شود تمام موضوعات دیگر نیز حل خواهد شد.
کدام خطرات، سرمایهگذاران بورس سهام ایران را تهدید میکند؟
نابرابری در دسترسی به ارتباطات و اطلاعات، منجر به رانتی شدن بورس سهام میشود و کارآمدی آن در توزیع برابر سود-ریسک را از بین میبرد.
یادداشتی از احمد علوی: با توجه به نرخ تورم بالا و از بین رفتن ارزش پول ملی ایران، بسیاری از شهروندان مایل هستند که با حفظ ارزش دارایی خود، و بهکارگیری سرمایه، بازده مناسبی کسب کنند.
اگر در کشورهای دیگر، امکانات متنوعی برای سرمایهگذاری وجود دارد، بازار سرمایه در ایران دارای عمق و سطح گستردهای نیست. به همین دلیل سرمایهگذاران تنها دارای گزینههای محدودی برای سرمایهگذاری هستند.
این گزینهها عبارتند از بازار طلا و سکه، بورس سهام، بازار ارز، و در نهایت بازار مسکن؛ اما با توجه به رکود بازار مسکن و همچنین سرکوب و امنیتی شدن سایر بازارها، بورس سهام تنها گزینه برای سرمایهگذاران است.
افزون بر این امکانات سرمایهگذاران خرد در ایران برای کسب تجربه و اطلاعات در خصوص سرمایهگذاری نیز نسبت به بازیگران بازار سرمایه در کشورهای پیشرفته، محدود است.
از منظر دولت، در شرایط تحریمها، کاهش شدید درآمدهای نفتی و صادرات، بورس سهام به عنوان منبعی برای تأمین کسر بودجه و روشی برای کاهش نقدینگی در گردش تلقی میشود. از این رو حاکمیت تلاش میکند با تشویق و حتی ارائه برخی امکانات، منابع مالی سرمایهگذاران را به بورس سهام جذب کند.
اقدامات دولت هر چند به افزایش تقاضا و بالا رفتن میانگین شاخص سهام بورس ایران انجامید، اما طبیعی است که هر رشد شدید و نامعقول سقوط سریع میانجامد. در همین راستا بود که حوادث اخیر که به سقوط میانگین شاخص سهام بورس ایران انجامید.
اما سقوط بیش از این هم شگفتآور نخواهد بود؛ چرا که ساختار بورس سهام ایران، دارای کاستیهای فراوانی است که ناکارآمدی بلندمدت آن را تأیید میکند. افزایش شاخص کل بورس ایران، محصول رشد بادکنکی یا توخالی حبابی است و دلایل بنیادی مانند رشد اقتصادی در سطح کلان و خرد، و شاخص سود، و ریسک بنگاهها، پایه و بنیاد آن نیست. بنابراین بعید نیست که با هر تکانه و شوکی ریزش شاخص بورس سهام مجدداً تکرار شود.
ساختار و کارکرد بورس بورس در بلندمدت سود میدهد سهام
بورسهای سهام بینالمللی در سرمایهگذاری مؤسسات بیمه و بازنشستگی و افراد حقیقی، توزیع سود و ریسک در میان سهامداران و همچنین تأمین مالی بنگاهها در بخش تولید یا خدمات نقش مهمی را بازی میکنند.
بنا به نظریههای اقتصاد بورس سهام، یکی از مزیتهای مهم بورس سهام این است که سرمایه کوچک و پراکنده و منفعل را به سرمایههای عظیم و فعال تبدیل میکند تا در جهت رشد اقتصادی بخش حقیقی اقتصاد به کار گرفته شود. در همین راستا، با افزایش بازیگران بورس سهام، بزرگتر شدن سرمایه در گردش آن، جهانی شدن و همچنین شفافیت و رقابتی شدن آن، بورس سهام کارآمدتر میشود.
یکی از ویژگیهای بورسهای رقابتی این است بازیگران فعال بورس باید امکان برابری برای دسترسی به اطلاعات داشته باشند. در غیر این صورت، نابرابری دسترسی به ارتباطات و اطلاعات، به از بین رفتن رقابت، شفافیت و تبعیض میان سرمایهگذاران میانجامد. چنین تبعیضی موجب فرار سرمایه از بورس و در نهایت به کوچک شدن آن میانجامد. شفافیت صورتهای مالی بنگاههای فعال در بورس سهم نیز از شرطهای کارآمدی تشکیل قیمت در بورس سهام است.
شعبدهبازی در بورس تهران
آیا بازار بورس ایران دستکاری میشود؟
آیا حباب بورس تهران در حال ترکیدن است؟
ریسک سرمایهگذاری بی محابا در بورس ایران!
در افزایش تورم، بورس تهران ایستگاه میانی است یا پایانی؟
در یک ارزیابی مقایسهای وضعیت بورس سهام ایران را میتوان چنین ارزیابی کرد. بورس سهام ایران، یک در مقیاس بینالمللی و اندازه سرمایه در گردش آن، کوچک است. این بورس سهام منزوی از بازار جهانی سرمایه و زیر سلطه بنگاههای دولتی است.
افزون بر این بورس سهام ایران به دلیل دولتی بودن، رانتی هم هست. چه گروهی از سهامداران از قبیل سهامداران حقیقی -یعنی مؤسسات دولتی یا شبهدولتی- از رانت و امتیاز ارتباطات و اطلاعات بهره میبرند. بدین ترتیب این گروهها میتوانند با استفاده از این رانتها، به سودهای غیرمتعارف دست یابند.
این نابرابری در دسترسی به ارتباطات و اطلاعات، منجر به رانتی شدن بورس سهام میشود و کارآمدی آن در توزیع برابر سود-ریسک را از بین میبرد.
صورتهای مالی بنگاههای فعال این بورس سهام از استانداردهای یک نواخت بینالمللی پیروی نمیکند. از بورس در بلندمدت سود میدهد این رو شفافیت اطلاعات در خصوص میزان سودآوری و ریسک مؤسسات مورد تردید است.
بنابراین تشکیل قیمتها در این بازار، بازتاب اطلاعات شفاف و کافی در خصوص رابطه سود-ریسک سرمایه نیست. توضیح اینکه ارزیابی هر سهم بر پایه نسبت و تعادل میان سوددهی و ریسک صورت میگیرد. در صورتی که اطلاعات مربوط به این دو متغیر مخدوش باشد، ارزشگذاری سهم مربوطه نیز مخدوش و بیاعتبار است.
چه چیز ارزش دارایی سرمایهگذاران را تهدید میکند؟
بر پایه آنچه آمد، به نظر میرسد که ریسکهای گوناگونی ارزش داراییهای سهامداران در بورس سهام ایران را تهدید میکند، که مهمترین آنها عبارتند از؛ ریسک نظاممند یا کلان که به متغیرهای کلان اقتصاد ایران نظیر رشد اقتصادی، سرمایهگذاری ثابت، تورم و کاهش ارزش پولی مربوط است. ریسک مربوط به بنگاهها به این دلیل که بسیاری از بنگاههای ثبتشده در بورس سهام سودده نیستند و صورتهای مالی آنها هم بازتاب سودآوری و ریسک آنها نیست و بعید نیست با یک تکانه زنجیره ورشکستی بورس سهام را دچار بحران کند.
افزون بر این در ایران ریسک سیاسی هم بالاست ولی شکفت است که ریسکهای سیاسی نظیر تحریم یا بحران کرونا همه بورسهای جهان را تحت تأثیر گذاشت اما بورس سهام ایران از آن متأثر نشد. این البته نشانه مثبتی نیست و اگر رشد بورس با ریسکهای آن تعدیل شود، بورس ایران از امنیت بالایی برخوردار نیست و سودآوری آن نسبت به این خطرات چندان زیاد نیست.
در شرایط تحقق بحران در بورس سهام، با توجه نبود تقارن ارتباطی و اطلاعاتی و سرمایه، بازیگرانی برخودار از رانت و اطلاعات و ارتباطات، نظیر دولت و مدیران بنگاهها، برنده معاملات در بازار هستند، و سرمایهگذاران و بخصوص سرمایهگذاران کوچک، بازنده خواهند بود.